نوشته شده توسط : علی

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 دانلود مقاله تعليم و تربيت از ديدگاه استاد شهيد مطهري در فایل ورد (word) دارای 12 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد دانلود مقاله تعليم و تربيت از ديدگاه استاد شهيد مطهري در فایل ورد (word)   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

بخشی از فهرست مطالب پروژه دانلود مقاله تعليم و تربيت از ديدگاه استاد شهيد مطهري در فایل ورد (word)

مقدمّه
پرورش عقل
دو نوع علم
دعوت اسلام به تعلیم و تربیت
لزوم توأم بودن عقل و علم
فرق تربیت و اخلاق
شکل عبادت و برنامه ها تربیتی
نیت
ارکان نیّت
اهمیّت نیّت
انسان دوستی
محبّت
کار
چکیده
منابع

مقدمه

استاد مطهّری و معناى آزادى

در کلام مطهرى، آزادى سمت و سویى مى یابد که بنا به دلایلى نباید از انسان سلب شود. این عناصر عبارتند از این که بروز و ظهور استعدادهاى آدمى نیازمند فضاى آزاد است. در فضاى بسته و محیط خفقان آمیز و استبدادى و به عبارتى در فقدان آزادى هاى اجتماعى و سیاسى، زمینه اى براى بروز خلاقیت ها و استعدادها به وجود نمی آید. در فضاى مستبدانه اى که بر جامعه حاکم است، چاپلوسان و زبان بازان قدرت مى یابند و آزادگان و آزاداندیشان ذلیل و حقیر مى شوند، چرا که وضعیت موجود، اجازه چون و چرا کردن به خیرخواهان و مصلحان را نمى دهد. تنها آنان که زبان به مدح بگشایند، جایى و مقامى مى یابند و بس

استاد مطهرى آزادى را یکى از لوازم حیات و تکامل ذکر کرده و معتقد است موجودات براى رسیدن به مرحله تکامل و رشد به سه عنصر «تربیت»، «امنیت» و «حریت» نیازمندند

تربیت عبارتست از عواملی که موجود زنده برای تداوم بقاء به آن محتاج است. برای مثال موجود زنده برای رشد و نمو به عناصری چون نور و آب ، غذا و علاوه بر این ها، انسان به تعلیم و تربیت نیازمند است. امنیت، یعنى این که موجود زنده آن چه را در اختیار دارد، همانند حیات، ثروت، سلامت و ; از او سلب نگردد. و آزادى، یعنى «نبودن مانع. انسان هاى آزاد، انسان هایى هستند که با موانعى که در جلو رشد و تکاملشان هست، مبارزه مى کنند. انسان هایى هستند که تن به وجود مانع نمى دهند»

تحلیل مطهرى از آزادى اجتماعى در واقع همان آزادى سیاسى است که امروزه در ادبیات سیاسى به کار مى رود. آزادى سیاسى به طور کلى به نقش مردم در زندگى سیاسى اشاره دارد و مقصود از آن انواع آزادی هایى است که فرد در حوزه اجتماع و در برابر حکومت داراست. از این رو آزادى بیان و حق اظهار نظر، آزادى قلم و مطبوعات، آزادى انتقاد و اعتراض و مواردى از این قبیل در شمار آزادى هاى سیاسى است.مطهرى فقدان آزادى هاى اجتماعى و سیاسى را یکى از گرفتارى هاى بشر در طول تاریخ ذکر مى کند و مى گوید: «یکى از مقاصد انبیا به طور کلى و به طور قطع این است که آزادى اجتماعى را تأمین کنند و با انواع بندگى ها و بردگى هاى اجتماعى و سلب آزادى هایى که در اجتماع هست مبارزه کنند.» ایشان براى اثبات آزادى اجتماعى در دین به آیه 64 سوره آل عمران اشاره مى کند و در تفسیر آن مى‌گوید: «در مقام پرستش، جز خداى یگانه چیزى را پرستش نکنیم، نه مسیح را و نه اهرمن را. و این که هیچ کدام از ما دیگرى را بنده و برده خودش نداند و هیچ کس هم یک نفر دیگر را ارباب و آقاى خودش نداند

 پرورش عقل

 مسئله ی اول که باید بحث کنیم همان مسئله ی پرورش عقل و فکر است در این جا ما دو مسئله داریم: یکی مسئله ی پرورش عقل و دیگر مسئله ی علم

مسئله ی علم همان آموزش دادن است. «تعلیم» عبارتست از یاد دادن. از نظر تعلیم، متعلم فقط فرا گیرنده است و مغز او به منزله ی انباری است که  یک سلسله معلومات در آن ریخته می شود ولی در آموزش کافی نیست که هدف این باشد. امروز هم این را نقص می شمارند که هدف آموزگار فقط این باشد که یک سلسله معلومات، اطلاعات و فرمول در مغز متعلّم می ریزد.هدف معلم باید بالا تر باشد و آن این است که نیروی فکری متعلم پرورش و استقلال بدهد و قوّه ی ابتکار او را زنده کند

دو نوع علم

علم دو علم است: یکی علم شنیده شده یعنی فرا گرفته شده از خارج و دیگر علم مطبوع

علم مطبوع یعنی آن علمی که از طبیعت و شرشت انسان سرچشمه می گیرد علمی که انسان از دیگری یاد نگرفته و معلو م است که همان قوه ی ابتکار شخص است و علم مسموع اگر علم مطبوع نباشد، فایده ندارد

دعوت اسلام به تعلیم و تربیت


برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید


:: بازدید از این مطلب : 35
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : چهار شنبه 11 فروردين 1395 | نظرات ()
نوشته شده توسط : علی

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 دانلود مقاله بر ضدّ سيد جمال الدين اسدآبادي در فایل ورد (word) دارای 58 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد دانلود مقاله بر ضدّ سيد جمال الدين اسدآبادي در فایل ورد (word)   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

بخشی از فهرست مطالب پروژه دانلود مقاله بر ضدّ سيد جمال الدين اسدآبادي در فایل ورد (word)

پیشگفتار  
سرآغاز  
جمال‌الدین‌ الحسینی‌  
شرح‌ حال‌ و آثار  
ایام‌ صباوت‌ سید و تحصیلاتش‌ در قزوین‌  
اولین‌ ورود سید به‌ طهران‌ با پدرش‌  
حرکت‌ سید به‌ عتبات‌ با پدرش‌ و تحصیلش‌ در نزد شیخ‌ مرتضی‌  
حرکت‌ سید به‌ مکه‌ از راه‌ هند و رفتنش‌ به‌کابل‌ از راه‌ طهران‌ و مشهد  
حرکت‌ سید از افغانستان‌ به‌عزم‌ مکه‌ و آمدنش‌ از راه‌ مصر به‌ اسلامبول‌  
ورود سید بار دوم‌ به‌ مصر و فعالیت‌ او در آنجا  
حرکت‌ سید به‌ هند و رفتنش‌ به‌ لندن‌ و پاریس‌  
آمدن‌ سید به‌ طهران‌ برحسب‌ دعوت‌ ناصرالدین‌ شاه‌  
. حرکت‌ سید به‌ روسیه‌ و ملاقاتش‌ با ناصرالدین‌ شاه‌ و دعوتش‌ بار دوم‌ به‌ ایران‌  
زجر و تبعید سید از طهران‌ و آمدنش‌ به‌ بصره‌  
حرکت‌ سید از راه‌ بصره‌ به‌ لندن‌  
. ورود سید به‌ اسلامبول‌ بار دوم‌ به‌دعوت‌ عبدالحمید و وفاتش‌ در آنجا  
خاتمه‌  

سرآغاز 

   حکما گفته‌اند که‌ ابراز حق‌شناسی‌ و تکریم‌ درباره‌ بزرگان‌ نشانه‌ نجابت‌ و بزرگی‌ است‌. این‌ مسئله‌ نه‌ تنها در روابط‌ افراد با یکدیگر بلکه‌ درزندگی‌ اجتماعی‌ ملتها نیز حقیقت‌ و اهمیت‌ دارد و بقدر حفظ‌ آثار عتیقه‌ و صنایع‌ ظریفه‌ جالب‌ دقت‌ است‌

اظهار قدردانی‌ و حرمت‌ در حق‌ مردان‌ نامور و صاحبان‌ فضل‌ و هنر درمیان‌ یک‌ ملت‌ از یک‌ طرف‌ نام‌ و نشان‌ و عظمت‌ مدنی‌ آن‌ ملت‌ را ازمحوشدن‌ نگه‌ می‌دارد و او را درنظر تاریخ‌ و اهل‌ تحقیق‌ بزرگ‌ می‌نماید و از طرف‌ دیگر برای‌ افراد نسل‌ حاضر و نژاد آینده‌ مایه‌ تشویق‌ وسربلندی‌ و وسیله‌ پرورش‌دادن‌ حس‌ غرور و قوه‌ اراده‌ می‌گردد!

چون‌ در هریک‌ از اعمال‌ بشر یک‌ سایق‌ و محرک‌ مادی‌ یا معنوی‌ موجود است‌ یعنی‌ هریک‌ از کارهای‌ ما تکیه‌ بیک‌ امید نفع‌ مادی‌ و یامعنوی‌ می‌کند پس‌ در مساعی‌ و فداکاریهای‌ بزرگ‌ نیز امیدها و سایقهای‌ بزرگ‌ لازم‌ است‌ و آن‌ جز تشویق‌ و تکریم‌ و تبجیل‌ چیز دیگر نیست‌.از اینرو هرقدر نام‌ بزرگان‌ یک‌ قوم‌ بحرمت‌ یاد و خدمات‌ آنان‌ بسط‌ و شرح‌ و تقدیس‌ کرده‌ شود بهمان‌ درجه‌ حس‌ سعی‌ و فداکاری‌ وخدمتگذاری‌ در نهاد افراد پرورش‌ و قوت‌ می‌یابد. حس‌ تقدیر، یک‌ نوع‌ مکافات‌ اجتماعی‌ است‌ و این‌ حس‌ نه‌ تنها درباره‌ زندگان‌ بلکه‌ درحق‌مردگان‌ نیز باید بعمل‌ بیاید تا به‌مشاهده‌ آن‌، زندگان‌ نیز قوت‌ قلب‌ دریابند و بزحمات‌ سترگ‌ تن‌ در داده‌ خود را به‌مقام‌ بلند برسانند

در کیفیت‌ تقدیر خدمات‌ یک‌ شخص‌ نیز دو نکته‌ را که‌ اغلب‌ ایرانیان‌ در فهم‌ و محاکمه‌ آن‌ بخطا می‌روند درنظر باید گرفت‌

یکی‌ این‌ است‌ که‌ درجه‌ خدمت‌ یک‌ شخص‌ را بیک‌ هیئت‌ جامعه‌ به‌نسبت‌ اثراتی‌که‌ در اوضاع‌ زمان‌ حیات‌ خود بخشیده‌ تقدیر باید کرد نه‌ ازنقطه‌ نظر اهمیت‌ آن‌ خدمت‌ در عصر کنونی‌ یا در یک‌ عصر دیگر. مثلاً وقتیکه‌ می‌خواهیم‌ بگوئیم‌ که‌ فلان‌ پادشاه‌ و یا فلان‌ فیلسوف‌ و عالم‌ و یافلان‌ ادیب‌ و شاعر چه‌ خدمتها به‌جامعه‌ خود کرده‌ اولاً باید اوضاع‌ زمانی‌ را که‌ او در آن‌ زندگی‌ کرده‌، تدقیق‌ کنیم‌ و ثانیاً اثراتی‌ را که‌ اعمال‌ وافکار او در زمینه‌ فعالیت‌ مخصوص‌ خود تولید کرده‌ پیش‌ نظر بیاوریم‌ تا بزرگی‌ و اهمیت‌ خدمت‌ او معلوم‌ شود. و اگر برعکس‌، اعمال‌ او را بامقتضیات‌ زمان‌ خودمان‌ مقایسه‌ و محاکمه‌ نمائیم‌ البته‌ بخطا خواهیم‌ رفت‌ چنانکه‌ بسیاری‌ از متجددین‌ ایران‌ از همین‌ راه‌ بخطا می‌روند و اغلب‌بزرگان‌ و ادبا و متفکرین‌ و علمای‌ ایران‌ را عاری‌ از هرگونه‌ مزیت‌ و فضیلت‌ می‌شمارند!

   نکته‌ دوم‌ این‌ است‌ که‌ اگر یک‌ مرد نابغه‌ منتهای‌ ذکاوت‌ و قدرت‌ و لیاقت‌ خود را به‌کار انداخته‌، ولی‌ بسبب‌ تهاجم‌ موانع‌ گوناگون‌ و یا وفاننمودن‌ عمر موفق‌ به‌ ایفای‌ نیات‌ خود نشده‌ باشد بازهم‌ از مقام‌ و علویت‌ او نباید کاسته‌ شود چنانکه‌ مجاهدات‌ در راه‌ حق‌، ولو اینکه‌ نتیجه‌ ندهددر نزد خدا باز مثاب‌ و مقبول‌ است‌. چه‌ اساس‌ در حسن‌ نیت‌ و بذل‌ جد و جهد است‌

بنابراین‌ سیدجمال‌الدین‌ اسدآبادی‌ را یکی‌ از نوابغ‌ سیاسی‌ و متفکرین‌ قرن‌ اخیر ایران‌ می‌توان‌ شمرد. اگرچه‌ مقصد اساسی‌ و غایه‌ سیاسی‌ اوکه‌ عبارت‌ از توحید ملل‌ اسلامی‌ یعنی‌ اتحاد اسلام‌ بود امروزه‌ قیمت‌ عملی‌ و اهمیت‌ اجتماعی‌ ندارد و تقریباً این‌ موضوع‌ از میان‌ رفته‌ است‌ وگرچه‌ سید معظم‌ در پیش‌بردن‌ این‌ مقصد یک‌ موفقیت‌ قابل‌ توجه‌ احراز نکرد و جهالت‌ و غفلت‌ دول‌ اسلامی‌ از ثمردادن‌ این‌ شجره‌ فکر مانع‌آمد ولی‌ باز مقام‌ او در نزد عقلا و سیاسیون‌ و متفکرین‌ غرب‌ و شرق‌ بلند است‌ و همیشه‌ مایه‌ مفخرت‌ ایران‌ شمرده‌ خواهد شد چه‌ می‌توان‌ گفت‌که‌ اغلب‌ نهضتهای‌ علمی‌ و سیاسی‌ ملل‌ اسلامی‌ در عهد اخیر از منبع‌ فیض‌ تبلیغات‌ و تلقینات‌ او آب‌ خورده‌ است‌

   ایرانی‌ همواره‌ بوجود چنین‌ مرد بزرگ‌ که‌ نه‌ تنها در موطن‌ خود بلکه‌ در اغلب‌ ممالک‌ اسلامی‌ و در نزد اقوام‌ مهم‌ غرب‌ مصدر آن‌ همه‌ نفوذکلمه‌ و اصابت‌ نظر و مورد آن‌ همه‌ توقیر و احترام‌ گشته‌ است‌، البته‌ افتخار باید کند و نام‌ او را در ردیف‌ نوابغ‌ بی‌نظیر تاریخ‌ خود ثبت‌ نماید تابدین‌وسیله‌ هم‌ شکران‌ نعمت‌ و اظهار قدرشناسی‌ کرده‌ و هم‌ در پیش‌ چشم‌ نوباوگان‌ نژاد نوزاد خود یک‌ تمثال‌ همت‌ و فضیلت‌ و یک‌ نمونه‌ عزم ‌و اراده‌ و یک‌ مجسمه‌ متانت‌ و بردباری‌ گذاشته‌ باشد

   این‌ کتاب‌ که‌ جزو اول‌ از شرح‌ حال‌ سید جمال‌الدین‌ را تشکیل‌ می‌دهد، قسمت‌ اساسی‌ آن‌ بقلم‌ مرحوم‌ میرزا لطف‌الله‌ خان‌ اسدآبادی‌ که‌همشیرزاده‌ سید بوده‌، نگاشته‌ شده‌ است‌ و مومی‌الیه‌ در سال‌ 1340 هجری‌ برحمت‌ ایزدی‌ پیوسته‌ و این‌ کتاب‌ را فرزند برومند ایشان‌ آقای‌ صفات‌الله‌ خان‌ اسدآبادی‌ استنساخ‌ کرده‌ و برای‌ چاپ‌ به‌ اداره‌ ایرانشهر فرستاده‌اند

   آقای‌ صفات‌الله ‌خان‌ درباب‌ مرحوم‌ پدرشان‌ که‌ نگارنده‌ این‌ کتاب‌ است‌، چنین‌ نوشته‌اند

   « تاریخچه‌ احوال‌ سعادت‌ اشتمال‌ حضرت‌ سید جمال‌الدین‌ را مرحوم‌ پدرم‌ از ایام‌ صباوت‌ تا آخرین‌ وحله‌ زندگانیش‌ که‌ در اسلامبول‌ ماننداجداد طاهرینش‌، بدست‌ ظلم‌ معاندین‌ مسموم‌ و شهید گردید از روی‌ واقعیت‌ نوشته‌اند و فعلاً موجود است‌ و چون‌ در ایران‌ و بعضی‌ نقاط‌،سرگذشت‌ آن‌ بدر درخشان‌ تا یک‌ اندازه‌ تاریک‌ مانده‌ است‌، لذا برحسب‌ خواهش‌ جناب‌ محامد آداب‌ آقای‌ محمدحسن‌خان‌ آزرمی‌ اسدآبادی‌که‌ یکی‌ از جوانان‌ برجسته‌ آزادیخواه‌ منورالفکر است‌، تمام‌ آن‌ را استنساخ‌ نموده‌ تقدیم‌ اداره‌ محترم‌ می‌نمایم‌

   مرحوم‌ میرزا لطف‌الله‌خان‌ که‌ یکی‌ از آزادیخواهان‌ روشن‌فکربود و غالباً مقالات‌ حکیمانه‌ و ادبیات‌ بارعش‌ در جراید مرکز طبع‌ و انتشارمی‌یافت‌، از تربیت‌یافتگان‌ فیض‌ حضور فیلسوف‌ مشرق‌ زمین‌ حضرت‌ سیدجمال‌الدین‌ اسدآبادی‌ مشهور به‌ افغانی‌ بود و در دو وحله‌ مسافرتش‌ به‌پایتخت‌ ایران‌ در خدمت‌ آن‌ سید بزرگوار مشغول‌ استفاده‌ از فیوضات‌ معنوی‌ و کمالات‌ صوری‌ بوده‌ تا روزی‌ که‌ از ایران‌ حرکت‌ فرمودند

   میرزا لطف‌الله‌خان‌ محرر مقالات‌ سیاسی‌ فارسی‌ حضرت‌ سید بوده‌اند. علاوه‌ از مقام‌ قرابت‌ که‌ همشیره‌زاده‌اش‌ هستند بستگی‌ معنوی‌ هم‌ باآن‌ روح‌ پاک‌ داشته‌اند. قصاید و مثنویاتی‌ که‌ در توصیفش‌ سروده‌اند شاهد این‌ مقال‌ است‌. همچنین‌ سید هم‌ محبت‌ مخصوص‌ با مرحوم‌ والدم‌داشته‌اند و مکرر در مجمعهای‌ عالی0‌ او را در حضور عالی‌ و دانی‌ بملاطفت‌ و محبت‌ نواخته‌ بودند. اینک‌ سواد کاغذی‌ را که‌ از پاریس‌ به‌تاریخ‌1301 به‌مرحوم‌ والدم‌ مرقوم‌ فرموده‌اند ذیلاً می‌نگارد»

سواد مکتوب‌: نور دیده‌ میرزا لطف‌الله‌! مکتوب‌ تو که‌ کاشف‌ بر حسن‌ طویت‌ و طهارت‌ سریرت‌ و لیاقت‌ ذاتیه‌ و استعدادات‌ فطریه‌ بود رسید بسیار خوش‌شدم‌ خصوصاً عبارت‌ آن‌ که‌ در نهایت‌ انسجام‌ و غایت‌ ارتباط‌ بود با مراعات‌ تشبیهات‌ انیقه‌ و استعارات‌ بدیعه‌ ـ آفرین‌ بر تو باد! جوانان‌ را ادب‌ زیب‌ وزیور کمال‌ است‌ معهذا نباید بدین‌ اکتفا نمود چون‌ قناعت‌ بحدی‌ از درجات‌ کمال‌ با وصف‌ اینکه‌ او  را حد و پایانی‌ نیست‌ از دون‌همتی‌ و پست‌ فطرتی‌ است‌ ـ نوشته‌ بودی‌ برای‌  زیارت‌  من‌ می‌خواهی‌ به‌ پاریس‌ بیائی‌ چنانچه‌ جهت‌ زیارت‌ من‌ می‌آئی‌ باید مطیع‌ شده‌ امر نمائی‌ ـ حال‌ موقع‌ نیست‌ زمان‌ مناسب‌ دیده ‌تو را خواهم‌ طلبید ـ والا هرگاه‌ خلاف‌ امر نموده‌ بیائی‌ بعظمت‌ حق‌ سوگند است‌ که‌ مرا در شهر پاریس‌ نخواهی‌ دید ـ یاران‌ زنده‌ را سلام‌ برسان‌ ـ مکارم‌اخلاق‌ ناصری‌ را مطالعه‌ کن‌

جمال‌الدین‌ الحسینی‌

   راجع‌ به‌ شرح‌ حال‌ سیدجمال‌الدین‌، تاکنون‌ تفصیلاتی‌ در بعضی‌ از کتب‌ اروپائی‌ و عرب‌ و فارسی‌ نوشته‌ شده‌ است‌ ولی‌ در هیچکدام‌ از روی ‌قطع‌ و تحقیق‌ مولد و اصل‌ و نسب‌ آن‌ مرد بزرگ‌ را ذکر نکرده‌اند و تاکنون‌ اصلاً در اسدآبادی‌ و ایرانی‌ بودن‌ آن‌ سید بزرگوار شبهه‌ و تردیدداشته‌اند

این‌ کتاب‌ هرگونه‌ شبهه‌ و شک‌ را در این‌ باب‌ ازاله‌ می‌کند و ثابت‌ می‌سازد که‌ سید جمال‌الدین‌ ایرانی‌ و اسدآبادی‌ بوده‌ است‌ و هنوز ازبستگان‌ و خویشاوندان‌ آن‌ مرحوم‌ در اسدآباد زنده‌ هستند

میرزا لطف‌الله ‌خان‌ همشیره‌زاده‌ مرحوم‌ که‌ نگارنده‌ این‌ شرح‌ حال‌ است‌ خود در هر دوبار توقف‌ سید در طهران‌ همراه‌ او بوده‌ و به‌ بسیاری‌ ازحالات‌ خصوصی‌ و صفات‌ و جزئیات‌ اعمال‌ و افکار سید پی‌ برده‌ است‌ و در عکسی‌ که‌ سید در طهران‌ با حضور جمعی‌ از علما انداخته‌ است‌،میرزا لطف‌الله‌ خان‌ نیز در پشت‌سر سید سرپا ایستاده‌ دیده‌ می‌شود

اما مفیدترین‌ شرح‌ حالیکه‌ راجع‌ به‌ سید در زبان‌ فارسی‌ نوشته‌ شده‌ است‌ همانا شرحی‌ است‌ که‌ آقای‌ تقی‌ زاده‌ در سال‌ دوم‌ جریده‌ کاوه‌ درشماره‌ 3 و 9 مرقوم‌ داشته‌(5) و در آنجا خلاصه‌ نوشته‌های‌ اروپائی‌ و شرقی‌ را جمع‌ و تطبیق‌ کرده‌ تاریخ‌ زندگانی‌ سید را تا یک‌ درجه‌ روشن‌ساخته‌اند ولی‌ باز از اظهار تردید در ایرانی‌بودن‌ سید خودداری‌ نفرموده‌ و در آخر مقاله‌ نوشته‌اند که‌ ایرانی ‌بودن‌ سید قریب‌ به‌ یقین‌ شده‌ است‌.درضمن‌ همان‌ مشروحه‌ کاوه‌ در صفحه‌ 10 شماره‌ 3 چنین‌ نگاشته‌ شده‌ است‌

« یکی‌ از آشنایان‌ که‌ در طهران‌ با او مدتی‌ در سفر اولش‌ هم‌منزل‌ بوده‌ و در روسیه‌ هم‌ او را مکرراً  دیده‌ روایت‌ می‌کند که‌ در سفر اول‌بطهران‌ جوان‌ ایرانی‌ که‌ بعد معلوم‌ شد که‌ همشیره‌زاده‌ سید بوده‌ همراه‌ بود و سید دو سه‌ صندوق‌ کتب‌ عربی‌ همراه‌ داشت‌ که‌ بتوسط‌ آن‌ جوان ‌به‌همدان‌ فرستاد.»

   این‌ جوان‌ بلاشک‌ همین‌ میرزا لطف‌الله‌خان‌ است‌ زیرا در همین‌ کتاب‌ خود می‌نویسد که‌ سید کتابهای‌ خود را در چند صندوق‌ کرده‌ توسط‌ اومنزل‌ حاجی‌ امین‌الضرب‌ امانت‌ گذارد

   مرحوم‌ میرزا لطف‌الله‌خان‌ که‌ در سال‌ 1339 یعنی‌ در موقع‌ چاپ‌ کاوه‌ زنده‌ بوده‌، ازین‌ شرح‌ حال‌ مندرج‌ در کاوه‌ نیز استفاده‌ کرده‌ و حتی‌دربعضی‌ جاها عین‌ عبارت‌ کاوه‌ را استعاره‌ و استعمال‌ نموده‌ است‌

با وجود این‌، نگارش‌ میرزا لطف‌الله‌خان‌ بسیاری‌ از وقایع‌ خصوصی‌ و تاریک‌ زندگی‌ سید و مخصوصاً گزارش‌ ایام‌ صباوت‌ و بعدها گفتگوهای‌ او را با ناصرالدین‌شاه‌ روشن‌ می‌سازد و در هیچ‌یک‌ از کتبی‌ که‌ راجع‌ به‌شرح‌ حال‌ سید سخن‌ رانده‌اند، بدین‌ تفصیلات‌ دسترس ‌نمی‌شود و با اینکه‌ در ذکر بعضی‌ از وقایع‌ اختلاف‌ تاریخ‌ و مباینت‌ با نوشته‌های‌ دیگر دارد باز ما بدانها دست ‌ نزدیم‌ و بحال‌ خود گذاشتیم‌

   ما چنانکه‌ در مجله‌ هم‌ نوشته‌ بودیم‌، در نظر داشتیم‌ علاوه‌ بر این‌ شرح‌ حال‌، کلیه‌ آثار فکری‌ و قلمی‌ سید را هم‌ که‌ باز میرزا لطف‌الله‌خان‌جمع‌ کرده‌ و اغلب‌ آنها در هیچ‌جا بچاپ‌ نرسیده‌، در یک‌ جلد بزرگ‌ چاپ‌ کنیم‌ و بهمین‌ ملاحظه‌ دو سه‌بار در مجله‌ هم‌ تقاضا کردیم‌ که‌ هریک‌از فضلا و ادبا و ارباب‌ اطلاع‌ در داخل‌ و خارج‌ ایران‌ چیزی‌ تازه‌ و نگفته‌ درباره‌ زندگی‌ و افکار و اعمال‌ و آثار سید می‌داند محض‌ خدمت‌ بعالم‌ معارف‌ و ترقی‌ ایران‌ برای‌ ما بنویسد تا ضمیمه‌ کنیم‌. ولی‌ از یک‌ طرف‌ برای‌ معاونت‌ بمخارج‌ چاپ‌ همت‌ کافی‌ ابراز نشد و از طرف‌ دیگر غیر ازسه‌ نفر که‌ عبارت‌ از جناب‌ میرزا حسین ‌خان‌ عدالت‌ و آقای‌ سیدمحمد توفیق‌ که‌ خود منسوب‌ به‌ خانواده‌ سید هستند و آقای‌ میرزا حسین‌خان‌دانش‌ باشند، شرحی‌ دیگر درباره‌ سید از کسی‌ نرسید لهذا ما هم‌ عجالتاً بطبع‌ جلد اول‌ اکتفا نمودیم‌ و مشروحه‌های‌ فضلای‌ مزبور را نیز که‌ بسیارمفید می‌باشد در جزو ملحقات‌ درج‌ می‌کنیم‌

   و نیز شرحی‌ را که‌ در جریده‌ ترکی‌ « وطن‌» منطبعه‌ اسلامبول‌ بقلم‌ عیسی‌خان‌ افغانی‌ نوشته‌ شده‌ است‌، با چند قطعه‌ اشعار بقلم‌ آقای‌ میرزالطف‌الله‌خان‌ و حاج‌ سیدهادی‌ و آقا میرزا صادق‌ بروجردی‌ که‌ درباره‌ سید گفته‌اند بدین‌ ملحقات‌ ضمیمه‌ کردیم‌ تا بیشتر مورد استفاضه‌خوانندگان‌ گردد

   در اینجا لازم‌ می‌دانیم‌ که‌ از آقای‌ آقامیرزا علیمحمد کاشانی‌ که‌ مبلغ‌ 40 لیره‌ برای‌ مخارج‌ چاپ‌ این‌ جلد مرحمت‌ کرده‌ بنام‌ معارف‌ ایران‌تشکر کرده‌ از ارباب‌ همت‌ تقاضا کنیم‌ که‌ برای‌ مخارج‌ چاپ‌ جلد دویم‌ نیز ابراز فتوت‌ بنمایند و ارباب‌ اطلاع‌ نیز هرچه‌ درباب‌ حالات‌ و افکار واقدامات‌ سید معلومات‌ دیگری‌ دارند برای‌ ما بنویسند تا در جلد دویم‌ کتاب‌ درج‌ شود

   درباره‌ شخصیت‌ سید و افکار فلسفی‌ و عقاید اجتماعی‌ او در این‌ مشروحه‌ چیزی‌ نمی‌نویسم‌ و انشاءالله‌ در نشر جلد دوم‌ کتاب‌ که‌ مقاله‌ها،خطابه‌ها، مذاکره‌ها، تألیفات‌ و مخصوصاً مباحثه‌ او با فیلسوف‌ و نویسنده‌ فرانسوی‌ «ارنست‌ رنان‌» را حاوی‌ خواهد بود، راجع‌ بعقاید و افکارفلسفی‌ و اجتماعی‌ سید نیز شرحی‌ خواهیم‌ نگاشت‌. و حالا همینقدر متذکر می‌شویم‌ که‌ زندگانی‌ پر انقلاب‌ و بازحمت‌ و اراده‌ غیرمتزلزل‌ ومتانت‌ این‌ نابغه‌ ایران‌ برای‌ هر فردی‌ که‌ آرزوی‌ ترقی‌ دارد سرمشق‌ باید شود

شرح‌ حال‌ و آثار

1 مولد و نسب‌ و تاریخ‌ ولادت‌ سیدجمال‌الدین‌

   فیلسوف‌ اعظم‌ اسلام‌ سیدجمال‌الدین‌ قدس‌الله‌ سره‌العزیز محقق‌ است‌ که‌ جد کبارش‌ از سنه‌ 673 هجری‌ در اسدآبادتوطن‌ و سکنا داشته‌اند. از بعضی‌ نوشتجات‌ و بخصوص‌ از الواح‌ قبور نیاکان‌ و اجدادش‌ که‌ در جنب‌ امام ‌زاده‌ احمد و « محله‌ سیدان‌» که‌ قرب‌ خانه‌ پدری‌ و اجدادی‌ سیدجمال‌الدین‌ واقع‌ است‌ از سنه‌ هشتصد و شصت‌ و و دو الی‌ یومنا هذا، که‌ چهارصد و هفتاد و هفت‌ سال‌ می‌شود، اسامی‌ آباء و اجداد او خلفاً بعد سلف‌ و نسلاً بعد نسل‌ معلوم‌ می‌گردد و جد اعلای‌ او را درهمان‌ سنه‌ (862) چون‌ اجداد عظام‌ و خودش‌ شهید نموده‌اند. غرض‌ ایشان‌، اباً عن‌ جدٍ اسدآبادی‌ و آن‌ آفتاب‌ از برج‌ اسدطالع‌ و لامع‌ گشته‌ و از سادات‌ جلیل‌القدر و عظیم‌الشأن‌ بوده‌اند و هریک‌ علی‌ حسب‌ مراتبهم‌ از علوم‌ و کمالات‌ صاحب‌مایه‌و بلندپایه‌ بوده‌اند و در این‌ ولایت‌ ببزرگی‌ و عظمت‌ مشهور و بعضی‌ را در الواح‌ قبورشان‌ با رفعت‌ تام‌ نام‌ برده‌اند ــ مثلاً:نخبه‌الاکابر و نقبه‌الاخیار جلال‌الدوله‌ و الدین‌ سیدالصالح‌ السعید الشهید منقوش‌ ــ ملقب‌ به‌شیخ‌الاسلام‌ و منسوب‌ بقاضی‌ ـ ودر اسدآباد معروف‌ بطایفه‌ شیخ‌الاسلامی‌ هستند. گذشته‌ از مراتب‌ علمی‌ بعضی‌ بحسن‌ خط‌ نیز موصوف‌ بوده‌اند چون‌میرذکی‌ که‌ عموی‌ سیدجمال‌الدین‌ و میرزاجلال‌ و میرزاجواد خالویان‌ آن‌ مرحوم‌ که‌ اگر بشرح‌ احوال‌ آن‌ بپردازد این‌ مختصرمطول‌ خواهد شد ــ از طرف‌ پدر و مادر متفرع‌ از یک‌ اصل‌ و منشعب‌ از یک‌ شعبه‌اند

   خواص‌ و عوام‌ این‌ ولایت‌ را اعتقاد و اعتماد تام‌ به‌ شرافت‌ و کرامت‌ خانواده‌ جلیله‌ آنها بوده‌ و هست‌ و از قدیم‌الایام ‌خانواده‌ ایشان‌ مرجع‌ و ملجأ عموم‌ اهالی‌ ولایت‌ بوده‌ و در نزد حکام‌ وقت‌ و اعیان‌ و اشراف‌ نهایت‌ احترام‌ را داشتند و اکنون‌هم‌ همان‌ طریقه‌ را مرعی‌ می‌دارند. از صغیر و کبیر و غنی‌ و فقیر آن‌ خانواده‌ را محترم‌ می‌دارند و بعضی‌ کرامات‌ و خوارق‌عادات‌ را به‌ آن‌ سلسله‌ جلیله‌ نسبت‌ می‌دهند که‌ نقل‌ و ورد زبانهاست‌

   والد ماجدش‌ به‌زیور فنون‌ علم‌ و کمالات‌ صوری‌ و معنوی‌ آراسته‌ بود سیدی‌ مظلوم‌ و محجوب‌، ساکت‌ و صامت‌،حمیده‌ اخلاق‌ و در زهد و ورع‌ طاق‌ عذب‌اللسان‌ و فصیح‌البیان‌ با مرحوم‌ شیخ‌ مرتضی‌ طاب ‌ثراه‌ معاصر و معاشر و رابطه‌ وِدادرا داشت‌. او را امر بتوجه‌ فتاوی‌ امور مسلمین‌ فرموده‌ ولی‌ او خود را داخل‌ در امور دنیوی‌ نمی‌کرد از ارباب‌ رجوع ‌کناره‌جوئی‌ و با محل‌ زراعت‌ و باغ‌ محقری‌ که‌ داشت‌ قناعت‌ و معیشت‌ خود را می‌گذرانید و با اکثر علماء معروف‌ معاصرخود شناسائی‌ داشت‌. از اوصافش‌ همین‌ بس‌ که‌ پسری‌ چون‌ سیدجمال‌الدین‌ را پدر و مربی‌ و معلم‌ است‌ ـ هو سید صفدربن‌سیدعلی‌ بن‌ میر رضی‌الدین‌ محمدالحسینی‌ شیخ‌الاسلام‌ میر زین‌الدین‌ الحسینی‌ القاضی‌ بن‌ میر ظهیرالدین‌ محمدالحسینی‌شیخ‌الاسلام‌ میر اصیل‌ الدین‌ محمدالحسینی‌ شیخ‌الاسلام‌ ـ

   والده‌ ماجده‌اش‌ سکینه‌ بیکم‌ بنت‌ مرحوم‌ میر شرف‌الدین‌ الحسینی‌ القاضی‌ که‌ از علو مرتبت‌ او سخنها در افواه‌ است‌ و بامیر رضی‌الدین‌ برادر بوده‌ و هر دو پسرهای‌ میر اصیل‌الدین‌ بوده‌اند و برادرهای‌ عالی‌مقدار دیگر نیز داشته‌اند

تاریخ‌ تولد و طلوع‌ آن‌ مهر درخشان‌، اعنی‌ سیدجمال‌الدین‌ اسدآبادی‌ در ماه‌ شعبان‌ (1254) هجری‌ بوده‌. تعیین‌ نامش‌از اشعه‌ جمالش‌ بمصداق‌ (ان‌الله‌ جمیل‌ و یحب‌ الجمال‌) رهنمون‌ آمده‌ و فحوای‌ ( و اذ علمتک‌ الحکمه‌) از تبیین‌ حال‌ وترجمه‌ احوالش‌ در صحایف‌ و اوراق‌ روزگار ثبت‌ و بر جهانیان‌ معلوم‌ خواهد بود، چنانچه‌ امروز در مغرب‌ زمین‌ و اکثرممالک‌ شرق‌ به‌ حکیم ‌الشرق‌ مشهور و در مصر و هند و سودان‌ و آفریقا و بین‌النهرین‌ و روم‌ و افغان‌ کرورها نفوس‌ از بردن‌اسم‌ مبارک‌ او قیام‌ و تعظیم‌ و تقدیس‌ می‌نمایند و ما ایرانیان‌ از حقیقت‌ حال‌ و علو مرتبت‌ و سمو منزلت‌ آن‌ مجدد خبیر وحکیم‌ بصیر اطلاع‌ نداریم‌. هرگاه‌ ترقی‌خواهان‌ و دوستداران‌ وطن‌ طالب‌ باشند 18 نمره‌ عروه‌الوثقی‌ و مقالات‌ جمالیه‌ کلیتاً،رساله‌ نیچریه‌ در رد طبیعیین‌، حجه‌البالغه‌، حمله‌القرآن‌، تاریخ‌ افغان‌، فلسفه‌الدین‌ و اللغه‌، مشاهیرالشرق‌ از تألیفات‌ شیخ‌محمد عبده‌، تاریخ‌ الامام‌ ( چهار جلد است‌)، بیانات‌ میرزا محمدباقرخان‌ بواناتی‌ المقلب‌ به‌ ابراهیم‌جان‌ معطر را از بیروت‌ ومصر بخواهند و مطالعه‌ کنند تا رفعت‌ مقام‌ و سعی‌ و زحمات‌ آن‌ وحید فرید در عوالم‌ اسلامیت‌ معلوم‌ گردد (6)

   لیکن‌ افسوس‌ که‌ بمقتضای‌ العاده‌ کالطبیعه‌ الثانیه‌ این‌ عادت‌ بر ما چنان‌ رسوخ‌ یافته‌ که‌ درعوض‌ توقیر و تعظیم‌ و قدردانی‌ علماء و بزرگان‌ دین‌ خود که‌ روح ‌الحیاه ‌ قوم‌ و حامی‌ شریعت‌ مقدسه‌ و ترقی‌ خواه‌  وطن‌ هستند در تعظیم‌ و احترام‌ ظالمان‌ و ستمکاران‌ که‌ خون‌ ما را مکیده‌ و اکنون‌ هم‌ از استخوانهای‌ تفتیت‌شده‌ ما دست‌ برنمی‌دارند بیشتر سعی‌ و کوشش‌ می‌نمائیم‌ وجد بلیغ‌ داریم‌ و همچنین‌ وجود مبارکی‌ را که‌ احیاکننده‌ ملت‌ و فخر ما ایرانیان‌ و قاطبه‌ مسلمانان‌ است‌ نمی‌دانیم‌ کیست‌،افغانی‌ است‌ یا ایرانی‌ و این‌ بسیار محل‌ تعجب‌ است‌ چون‌ این‌ مبحث‌ باعث‌ این‌ می‌شود که‌ از اصل‌ مطلب‌ خارج‌ شویم‌ لذا به ‌اصل‌  مطلب‌ می‌پردازد

   این‌ مولود مسعود پس‌ از گذراندن‌ روزگار شیرخوارگی‌ در آغاز سال‌ پنجم‌ تا اول‌ سال‌ دهم‌ عمرش‌

 ایام‌ صباوت‌ سید و تحصیلاتش‌ در قزوین‌

1259-1264) که‌ نسبت‌ عشره‌ کامله‌اش‌ می‌توان‌ داد، دبستانش‌ خانه‌ و مربی‌ و آموزگارش‌ پدر فرزانه‌اش‌ بوده‌. درچندماه‌ قرآن‌ را خوانده‌ و مقدمات‌ عربی‌ را هم‌ در سالهای‌ اول‌ بخوبی‌ تحصیل‌ می‌نماید. بعدها در بعضی‌ از آیات‌ قرآنی‌ وبخصوص‌ درمعنای‌ سوره‌ مبارکه‌ « الم‌ نشرح‌» که‌ معنای‌ تحت‌ لفظی‌ آنرا نیز به‌ اصراری‌ که‌ داشته‌ و پدرش‌ هم‌ بحسب‌ میل‌ وابرام‌ او درس‌ می‌داده‌ است‌، با پدرش‌ درمقام‌ بحث‌ برمی‌آید که‌ حقیقت‌ و حکمت‌ معنای‌ آنرا برای‌ من‌ بگوئید و حالی‌ کنیدکه‌ بدانم‌ این‌ چه‌ منتی‌ است‌ که‌ خدای‌ تبارک‌ و تعالی‌ به‌ پیغمبر خود می‌گذارد، و چه‌ وزریست‌ که‌ پشت‌ او را می‌شکسته‌؟ آنچه‌ پدرش‌ به‌ اختصار می‌کوشیده‌ قبول‌ نمی‌کند و می‌گوید تا آنچه‌ می‌خوانم‌ معنی‌ آنرا به ‌قاعده‌ حالی‌ نکنید درس‌ نخواهم‌خواند

   مختصر سه‌ چهار روزی‌ مناظره‌ این‌ مبحث‌ را داشته‌ و درس‌ نمی‌خوانده‌ تا اینکه‌ در موقعی‌ که‌ با اطفال‌ سرگرم‌ بازی‌ بوده ‌بسرعت‌ از کوچه‌ به‌ خانه‌ می‌آید و می‌گوید که‌ امروز حقیقت‌ و سر معنای‌ سوره‌ مبارکه‌ بر من‌ معلوم‌ شد و قسمی‌ معنای‌ آنرابیان‌ می‌کند که‌ پدرش‌ مات‌ و مبهوت‌ مانده‌ صورتش‌ را می‌بوسد و سجده‌ شکر بجا می‌آورد

   در ایام‌ بچگی‌ از این‌ قبیل‌ مطالب‌ بسیار از او مشاهده‌ شده‌. کتابهای‌ مشکل‌ عربی‌ را از هریک‌ چند ورق‌ و چند فصل‌ وبابی‌ بیش‌ نمی‌خوانده‌ است‌ و باقی‌ را در نهایت‌ خوبی‌ بهم‌شاگردانش‌ درس‌ می‌داده‌. چنانکه‌ یکی‌ از همسالان‌ و هم‌شاگردانش‌جناب‌ شریعتمدار آقای‌ حاجی‌ سیدهادی‌ اسدآبادی‌ است‌ که‌ در فضایل‌ صوری‌ و معنوی‌ آراسته‌ و فعلاً هم‌ در قید حیات‌ وقریب‌ 88 سال‌ از عمرش‌ می‌گذرد. ( سید جمال‌الدین‌ پسرعمه‌ آقای‌ حاج‌ سیدهادی‌ است‌) بهرحال‌ از ذکاوت‌ و فراست‌ او نقلها می‌کنند که‌ باعث‌ حیرت‌ هر شنونده‌ایست‌. حافظه‌ فوق‌العاده‌ او باعث‌ ترقی‌ سریع‌ وی‌ گشته‌ و در جوانی‌ در علوم‌ اسلامی‌ متبحر می‌شود. حیرت ‌افزاتر اینکه‌ بازیهای‌ بچگانه‌اش‌ اکثر تهیه‌ سفر روم‌ و مصر و هند و افغان‌ و فرنگستان‌ بوده‌، زاد  راحله ‌خود  را  بر اسبهای‌ چوبی‌ می‌بسته‌ خود و یکی‌ دونفر از اطفال‌ را منتخب‌ می‌کرده‌ است‌ که‌ یکی‌ همین‌ آقای‌ حاج‌ سیدهادی‌ ودیگری‌ مرحوم‌ مغفور آقا سیدعبدالله‌ که‌ از سادات‌ رشید و پدر جناب‌ مستطاب‌ آقای‌ امام‌ جمعه‌ حالیه‌ اسدآباد که‌ درمعارف‌پروری‌ و فضایل‌ معنوی‌ معروف‌ و مشهورند، بودند. همینطور بر اسبهای‌ چوبی‌ سوار شده‌ با پدر و مادر وهمشیره‌های‌ خود وداع‌ می‌کرده‌ است‌ که‌ باید بهند و مصر و روم‌ و افغان‌ و غیره‌ و غیره‌ بروم‌. ایشان‌ به‌زبان‌ کودکانه‌ با اوهم‌ساز می‌شدند و او هم‌ نویدهای‌ چند از مسافرت‌ خود به‌ پدر و مادرش‌ می‌داده‌ است‌

پدرش‌ چون‌ لیاقت‌ ذاتی‌ و استعداد فطری‌ او را مشاهده‌ می‌کند پنهانی‌ از مادرش‌، سکینه‌ بیگم‌، او را برداشته‌ در حدود تاریخ‌ 1264 ه که‌ ابتدای‌ سال‌ دهم‌ عمر او بود به‌ قزوین‌ می‌روند

   دوسال‌ در قزوین‌ در مدرسه‌ پدرش‌ او را معلم‌ و مدرس‌ بوده‌ چنان‌ شوق‌ تحصیل ‌ را داشته‌ که‌ ایام‌ جمعه‌ و اعیاد را بهیچوجه‌ تعطیل‌ قرار نمی‌داده‌. پدرش‌ آنچه‌ اصرار می‌کرده‌ که‌ گاهی‌ به‌سیاحت‌ و گردش‌ شهر برود قبول‌ نمی‌کرده‌ و جواب ‌می‌داده‌ که‌ خشت‌ و گل‌ چه‌ تماشا و سیاحتی‌ دارد، ناچار پدرش‌ درب‌ حجره‌ را قفل‌ نموده‌ به‌ ملاقات‌ دوستان‌ و عقب‌ مطلب ‌خود می‌رفته‌ وقتی‌ که‌ مراجعت‌ می‌نماید می‌بیند سید جمال‌الدین‌ اطراف‌ خود را به‌ بلندی‌ قامت‌ خود مانند دیوار، کتاب‌ چیده ‌و خودش‌ در وسط‌ آنها نشسته‌ و مشغول‌ مطالعه‌ آنهاست‌. شبهای‌ ایام ‌البیض‌ ( شبهای‌ 13، 14 و 15 هر ماه‌) را پشت‌ بام‌ مدرسه‌ می‌رفته‌ و تا طلوع‌ صبح‌ مشغول‌ نظاره‌ ستارگان‌ بوده‌. و از کارهای‌ تعجب‌آور او در قزوین‌ این‌ است‌ که‌ در اواخر سال‌دویم‌ توقف‌ قزوین‌ که‌ یازده ‌ساله‌ بوده‌ مرض‌ مشئوم‌ « وبا» پیدا شده‌ و چنان‌ شدت‌ می‌کند که‌ مردم‌ شهر را خالی‌ و بجاهای‌مناسب‌ می‌روند. و اشخاصی‌ که‌ فوت‌ می‌شده‌ اجساد آنها را در سردابه‌ همان‌ مدرسه‌ که‌ منزل‌ سید بوده‌، می‌ریخته‌اند. چنانچه‌خود سید می‌فرمودند آخوند ملاحسین‌ قزوینی‌ که‌ با پدرم‌ دوست‌ بود در وقتی‌ که‌ من‌ از دکان‌ خبازی‌ نزدیک‌ مدرسه‌ نان‌می‌گرفتم‌ به‌ ملاقات‌ پدرم‌ می‌رفت‌ طولی‌ نکشید که‌ من‌ مراجعت‌ کردم‌ دیدم‌ در قرب‌ مدرسه‌ افتاده‌ و فوت‌ شده‌. به‌ پدرم‌ خبردادم‌ با چند نفر طلبه‌ آمده‌ او را پس‌ از غسل‌ بهمان‌ سردابه‌ بینداختند. از مشاهده‌ این‌ حال‌ سید تصمیم‌ می‌گیرد که‌ باید علت‌این‌ مرض‌ مزمن‌ را بدانم‌. چند دسته‌ شمع‌ می‌گیرد و محرمانه‌ از پدرش‌ تا چند شب‌ به‌ سردابه‌ می‌رود از مرده‌ها کفن‌ باز می‌کندبه‌دقت‌ تمام‌ سروصورت‌ و چشم‌ و دامن‌ آنها را تماشا می‌کند، بعد کفن‌ آنها را پیچیده‌ بیرون‌ می‌آید. پدرش‌ با خبرشده‌ درابتدای‌ سال‌ 1266 ه او  را برداشته‌ به‌  طهران‌ می‌رود

 اولین‌ ورود سید به‌ طهران‌ با پدرش‌

   تقریرات‌ خود سید است‌ که‌ به‌جهت‌ من‌ بیان‌ فرموده‌ بودند

« در ابتدای‌ سال‌ 1266 به‌طهران‌ رفتیم‌ و در محله‌ سنگلج‌ در خانه‌ سلیمان‌خان‌ صاحب‌اختیار که‌ پدرم‌ را می‌شناخت‌ و اهل‌ ولایت‌ و حاکم‌اسدآباد بود منزل‌ کردیم‌. در روز بعد، از چندنفر پرسیدم‌ که‌ امروز عالم‌ و مجتهد معروف‌ طهران‌ کیست‌. آقای‌ آقا سید صادق‌ را معرفی‌ کردند.فردای‌ همان‌روز پنهان‌ از پدرم‌ به‌مدرسه‌ ایشان‌ رفته‌ دیدم‌ طلاب‌ دور آقا را گرفته‌ و آقا مشغول‌ تدریس‌ است‌. سلام‌ کرده‌ از نبودن‌ جا درب‌ حجره‌نشستم‌. یکی‌ از کتب‌ مهمه‌ عربی‌ را ( اسم‌ آنرا سید فرمودند و بنده‌ فراموشم‌ شده‌) در دست‌ دارد و مسئله‌ غامضی‌ از آنرا شرح‌ و معنا می‌کنند لیکن‌بطور اختصار و مبهم‌. پس‌ از اتمام‌ درس‌ گفتم‌ جناب‌ آقا این‌ مسئله‌ را مجدداً تکرار فرمائید که‌ استفاده‌ حاصل‌ شود چه‌ از این‌ بیانات‌ مختصر فایده ‌کامل‌ حاصل‌ نشد؛ آقا نظر تند و غضب ‌آلودی‌ از روی‌ تحقیر به‌جانب‌ من‌ کرده‌ فرمودند تو را به‌ این‌ فضولیها چه‌؟ گفتم‌ تقاضای‌ فهمیدن‌ مسائل‌ علمی‌ ربطی‌ به‌ فضولی‌ ندارد، دانستن‌ علم‌ به‌بزرگی‌ و کوچکی‌ نیست‌ و همان‌ مسئله‌ را بلاتأمل‌ بقدر دو ورق‌ خوانده‌ و ترجمه‌ کردم‌. آقا اینطور که‌ دیدند فوراً برخاسته‌ به‌جانب‌ من‌ آمدند و من‌ هم‌ برخاسته‌ مستعد شدم‌ و تصور کردم‌ قصد زدن‌ مرا دارد. چون‌ به‌ من‌ رسید صورت‌ مرا بوسیده ‌دستم‌ را گرفته‌ پهلوی‌ خود نشانید، بسیار اظهار ملاطفت‌ کرده‌ از حال‌ و موطنم‌ جویا شدند. معرفی‌ خود را کردم‌ به‌ فوریت‌ فرستادند پدرم‌  را  آوردند و یکدست‌ لباس‌ به‌ اندازه‌ من‌ خواستند. پس‌ از ملاقات‌ و بجا  آوردن‌ رسوم‌  ظاهری‌، تفصیل‌ را از اول‌ تا آخر به‌جهه‌ پدرم‌ نقل‌ و لباسی‌ که‌خواسته‌ بودند مرا بپوشیدن‌ آن‌ امر کردند و بدست‌ خود عمامه‌ بسته‌ بسرم‌ نهادند و من‌ تا آنروز عمامه‌ نگذاشته‌ با کلاه‌ بودم‌.»

 حرکت‌ سید به‌ عتبات‌ با پدرش‌ و تحصیلش‌ در نزد شیخ‌ مرتضی‌

   چند روز آقای‌ سیدصادق‌ از آنها در منزل‌ خود مهمانداری‌ می‌کند و این‌ مسئله‌ در طهران‌ شیوع‌ پیدا می‌کند. اغلبی‌ ازعلمای‌ وقت‌ فیض‌ حضورش‌ را غنیمت‌ شمرده‌ بخدمتش‌ می‌رسند و در همان‌ سال‌ 1266 از طهران‌ به‌قصد عتبات‌ عالیات‌ به ‌اتفاق‌ پدرش‌ حرکت‌ کرده‌ از طریق‌ بروجرد عازم‌ مقصد می‌شوند. در بروجرد هم‌ قرین‌ این‌ مطلب‌ با مرحوم‌ حاجی ‌میرزا  محمود مجتهد که‌ در علم‌ و فضل‌ مشهور بوده‌اند، پیش‌ می‌آید و حاجی‌ مذکور مجذوب‌ کمالات‌ و حالات‌ سید شده ‌تقریباً سه‌ ماه‌ آنها را در منزل‌ خود نگهداری‌ می‌کند و از آنجا به‌ عتبات‌ عالیات‌ مشرف‌ شده‌ بعد از ادای‌ زیارت‌ قبور ائمه‌هدی‌، خدمت‌ شیخ‌ مرتضی‌ طاب‌الله‌ ثراه‌ می‌رسد

   چون‌ مرحوم‌ شیخ‌ آن‌ فطرت‌ پاک‌ را منشأ هوش‌ و مجموعه‌ ادراک‌ مشاهده‌ می‌کند و پدرش‌ را دارای‌ علم‌ و فضل‌ می‌بیند منزل‌ برای‌ آنها معین‌ می‌کند و چهارسال‌ در خدمت‌ شیخ‌ مشغول‌ تحصیل‌ و استفاده‌ علوم‌ بوده‌ دوسالش‌ را مشغول ‌تعلیم‌ و دوسال‌ دیگر را بتکمیل‌ خود در علم‌ تفسیر و حدیث‌ و فقه‌ و اصول‌ و کلام‌ و علوم‌ عقلی‌ از منطق‌ و حکمت‌ الهی‌ وطبیعی‌ و ریاضی‌ و طب‌ و تشریح‌ و هیئت‌ و نجوم‌ می‌پردازد

   پدرش‌ بعد از دوسه‌ ماه‌ توقف‌ اجازه‌ مرخصی‌ خواسته‌ به‌ اسدآباد می‌آید. مرحوم‌ شیخ‌ درجات‌ علمی‌ او را تصدیق‌ وبه ‌فتاوی‌ امور شرعی‌ اجازه‌اش‌ می‌فرماید. مخارج‌ این‌ مدت‌ سیدجمال‌الدین‌ را هم‌ خود مرحوم‌ شیخ ‌مرتضی‌ اعلی‌الله‌ مقامه ‌متکفل‌ بوده‌. در اندک‌ زمانی‌ وفور استعداد و فراست‌ و کیاست‌ سید بر علمای‌ نجف‌ و کربلا و سامره‌ معلوم‌ شده‌ رفته ‌رفته‌ درهر مدرسه‌ و محفلی‌ از او گفتگوئی‌ برپا می‌شود، جمعی‌ مؤالف‌ و بعضی‌ مخالف‌. از جهال‌ علما با او ضدیت‌ کرده‌ ایرادات‌ وبحث‌ وارد می‌آورند و در حضور مرحوم‌ شیخ‌ معارضه‌ و مباحثه‌ تصدیق‌ و ختم‌ می‌شود. مرحوم‌ شیخ‌ را با او لطف‌ و محبتی ‌بی‌اندازه‌ بوده‌ و با پدرش‌ به‌ واسطه‌ حدت‌ ذهن‌ و ذکاوت‌ سیدجمال‌الدین‌ ابواب‌ مراسلات‌ را بازکرده‌ و او را به‌ ترقیات‌سیدجمال‌الدین‌ بشارت‌ می‌داده‌اند

بالاخره‌ جمعی‌ از علمای‌ سوء بر آن‌ عالم‌ ربانی‌ حسد می‌برند و درصدد اعدام‌ و اطفاء آن‌ نور ربانی‌ برمی‌آیند؛ مرحوم‌ شیخ‌ از عقیده‌ خبیثه‌ آنها باخبر شده‌ توصیه‌ او را به‌ پیروان‌ خود نوشته‌ با پیری‌ روشن‌ ضمیر که‌ سیدی‌ جلیل‌ بوده‌، بجانب‌ بمبئی ‌و هندوستانش‌ روانه‌ می‌فرمایند و سال‌ 16 عمر وی‌ بوده‌ که‌ در همان‌ سال‌ 1270 ه عازم‌ بمبئی‌ می‌شوند

 حرکت‌ سید به‌ مکه‌ از راه‌ هند و رفتنش‌ به‌کابل‌ از راه‌ طهران‌ و مشهد

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید


:: بازدید از این مطلب : 34
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : چهار شنبه 11 فروردين 1395 | نظرات ()
نوشته شده توسط : علی

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 دانلود مقاله موفقيت چيست در فایل ورد (word) دارای 28 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد دانلود مقاله موفقيت چيست در فایل ورد (word)   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

بخشی از فهرست مطالب پروژه دانلود مقاله موفقيت چيست در فایل ورد (word)

موفقیت چیست    
IQچیست و چگونه کار می کند و رابطه آن با موفقیت چیست    
تست IQ    
ارزیابی هوش با تست    
توکل چیست؟    
توکل به عنوان روش موثر مقابله با مشکلا ت زندگی    
اصول رفتار متوکلانه    
ابزارهای درونی فرد    
ابزارهای خارج از فرد    
خواستههای کودکان    
شش نکته کلیدی    
سرمایه-کار    
منابع    

بخشی از منابع و مراجع پروژه دانلود مقاله موفقيت چيست در فایل ورد (word)

1 ماهنامه کودک

2 پهلوان، چنگیز. فرهنگی برنامه ریزی، انتشارات پژوهشکده ی علوم ارتباطی و توسعه ی ایران ، 1358، ص 41 تا 46

3 اکبری، محمد علی. تجربیاتی از برنامه ریزی فرهنگی، مجموعه مقاله های ساماندهی فرهنگی، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی

IQچیست و چگونه کار می کند و رابطه آن با موفقیت چیست

شما می‌دانید ‌«آی‌کیو»تان چند است؟ اصلا می‌دانید معنای IQ چیست؟ در زبان فارسی، آی‌کیو را «بهره هوشی» ترجمه کرده‌اند. خب، حالا یک سوال: به نظر شما، آدم‌ها برای موفق شدن در زندگی‌شان حتما به بهره هوشی بالا احتیاج دارند؟ پاسخ به این سوال را در ادامه مطلب بخوانید

همه ما در طول زندگیمان در مورد تست های هوش حرف های زیادی شنیده‌ایم و افراد باهوشی را دیده‌ایم که به قولی IQ بسیار بالایی دارند

حال بد نیست بدانیم این IQ یا همان هوش انسان که توسط تست‌های پیچیده آزمایش می‌شود چیست و چه خصوصیاتی دارد

تست IQ

کلمه IQ مخفف Intelligence Quotient یا همان بهره هوشی است. این بهره هوش سال هاست که به صورت تست مورد آزمایش قرار می‌گیرد و نشان می دهد توانایی و هوش هر فرد در مقابل جمعیت جهان چقدر است

تست فوق نمره استانداری دارد که میانگین آن 100 است. در اکثر این تست‌ها نمره‌ای بین 90 تا 110 هوش متوسط فرد را نشان می‌دهد. نمره بالای 130 هوش بالا را نشان می‌دهد و نمره زیر 70 نشانگر مشکلات مغزی فرد است

این تست مانند هر تست دیگری در مورد کودکان متفاوت است زیرا تفاوت سنی می‌تواند تغییراتی را در نتیجه این تست اعمال کند

ارزیابی هوش با تست

در این تست چه چیزی مورد ارزیابی قرار می‌گیرد سئوالی است که در این قسمت به آن پاسخ می‌دهیم

پاسخ به این سئوال طبق آنچه داشنمندان اعلام کرده‌اند آن است که این تست می‌تواند توانایی فرد را در مقابل حل مشکلات و همچنین نگهداری و استفاده از اطلاعات دریافتی اعلام کند. این توضیح دقیقا به این معناست که فرد تا چه حد می‌تواند تحلیلگر باشد، مسائل را حل کند، توانایی برقراری ارتباط بین مفاهیم را داشه باشد و اطلاعات را به سرعت دریافت و در ذهن ذخیره کند

تست هوش در چند حوزه می‌تواند انجام پذیرد

- توانایی شناخت حجم ها: توانایی اینکه فرد بتواند اشکال را با مهارت دست‌کاری کند و حجم آنها را درک کند

-توانایی حل مسائل ریاضیات: توانایی حل مسائل و استفاده از منطق

-توانایی بیان: توانایی تکمیل جملات و به یاد داشتن کلمات، زمانی که لغات حذف شده‌اند

-توانایی بالای حافظه: توانایی به یاد سپردن اشکال و اجسامی که قبلا دیده و یا شنیده شده است

سئوالات در هر کدام از این حوزه‌ها می‌تواند توانایی فرد را در یک رشته مشخص کند اما برخی از روانشناسان معتقدند که این حوزه‌ها می‌تواند توانایی کلی هوش و حافظه راتعیین کند

برخی از افراد در بعضی از این حوزه‌ها بهتر پاسخگو هستند و در بعضی دیگر کمتر فعالند. اما محققان معتقدند که افرادی که در یکی از این روشهای نمره بالایی کسب کنند در دیگر حوزه‌ها نیز بسیار خوب هستند و اگر در دیگر حوزه‌ها ضعیف عمل کنند در دیگر پاسخها هم ضعیف خواهند بود

بر اساس این تئوری محققان معتقدند که تست‌های هوش یا همان تستهای آی کیو می‌تواند توانایی هوش هر فردی را تعیین کند

میزان IQ ثابت است

از آنجایی که تست‌های هوش بر اساس فهم شما از مسائل است و به معلوماتتان ارتباطی ندارد یادگیری مسائل نمی‌تواند کمکی به بالا رفتن اندازه آی کیو شما بکند. یادگیری می‌تواند به تمرینات مغزی شما کمک کند که در نهایت به فعالیت بیشتر مغز شما می‌رسد اما دانشمندان به ازتباط پیشرفت کاری مغز و بالا رفتن هوش اعتقادی ندارند

تحقیقات نشان می‌دهد که بالا بودن هوش به نظر می‌رسد که بیشتر به عوامل ژنتیکی بستگی داشته باشد تا به عوامل محیطی. اما آنچه تمامی محققان معتقدند آن است که یادگیری در طول زمان می‌تواند در بهبود کار مغز تاثیرات مهمی داشته باشد

اما آیا شما می‌توانید هوش یا همان آی کیو خود را بالا ببرید؟

بعضی از شواهد نشان می‌دهد که کودکانی در دوران بسیار کوچکی که از نظر تغذیه به شکل خاصی رسیدگی شده‌اند توانایی‌های مغزی و هوشی بالایی دارند و در دوران ابتدایی مدرسه می‌توانند تفاوتهای بسیاری را از سایرین نشان دهند اما این تفاوتها در سالهای بعد به شکلی در می‌آید که انها نیز با کودکان عادی یکسان می‌شوند


برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید


:: بازدید از این مطلب : 33
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : چهار شنبه 11 فروردين 1395 | نظرات ()
نوشته شده توسط : علی

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 دانلود مقاله بررسى تحقق جرم، از انديشه تا عمل در فایل ورد (word) دارای 34 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد دانلود مقاله بررسى تحقق جرم، از انديشه تا عمل در فایل ورد (word)   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

بخشی از فهرست مطالب پروژه دانلود مقاله بررسى تحقق جرم، از انديشه تا عمل در فایل ورد (word)

مقدمه  
اندیشه مجرمانه  
مفهوم قصد مجرمانه  
مفهوم شروع به جرم و شرایط تحقق آن  
شروع به جرم در حقوق جزاى اسلام  
جرم عقیم  
جرم محال  
جرم محال در قوانین و رویه‏ هاى قضایى  
شرایط تحقق شروع به جرم در قانون مجازات اسلامى  
الف . قصد ارتکاب جرم  
ب . شروع به اجرا  
ج . عدم وقوع جرم موردنظر  
د . جرم بودن اقدامات انجام گرفته  
نتیجه‏ گیرى  
منابع:  

مقدمه

کسى که قصد ارتکاب جرمى را دارد، از لحظه اندیشه ارتکاب جرم در ذهن تا تحقق فعل مجرمانه در خارج، مراحلى را طى مى‏کند که از نظر حقوق‏دانان پیشین، اصطلاحا «راه جرم‏» و از دیدگاه علماى کنونى حقوق جزا، مراحل مختلف عمل مجرمانه نامیده مى‏شود . این مراحل را برخى از حقوق‏دانان، چهار مرحله ذکر کرده‏اند: 1 . اندیشه مجرمانه یا قصد ارتکاب جرم; 2 . انجام عملیات مقدماتى; 3 . شروع به اجرا; 4 . انجام کامل جرم

امروزه حقوق جزاى بیش‏تر کشورهاى دنیا بر خلاف گذشته، صرفا در قبال ارتکاب و تحقق عمل مجرمانه عکس العمل نشان نمى‏دهد، بلکه نسبت‏به شروع ارتکاب جرم یا اقدامات مجرمانه بى‏نتیجه (جرم عقیم و جرم محال) به علت این‏که اعمال مذکور، برخلاف نظم عمومى جامعه و یا بیانگر حالت ارتکاب جرم است، درصدد مجازات متناسب برآمده است


اندیشه مجرمانه

بررسى تاریخى و تحولات حقوقى جزا در جوامع اروپایى مؤید آن است که در حقوق جزایى قدیم، تعداد جرایم نسبت‏به امروز، بسیار محدود و اغلب کلى و گسترده بود . تا قرن دوازدهم اصولا به عنصر روانى (معنوى) در ارتکاب جرم توجهى نمى‏شد . بعدها با گسترش اجتماعات و توسعه روابط انسانى و متحول شدن حقوق جزا، تدریجا جرایمى که به عنوان جرم تلقى مى‏شد، گسترش یافت . در اواخر قرن دوازدهم، در این مهم که نتیجه آن عمدتا توجه به عنصر مادى و نتایج عمل بود، تحول چشم‏گیرى رخ داد و از این پس، انسان به عنوان عامل اخلاقى مسؤول به حساب آمد . (1)

بنابراین، در بررسى و قضاوت نسبت‏به یک عمل مجرمانه، انسان نه فقط به دلیل نتایج عمل مادى خویش، بلکه با توجه به حالت ذهنى در مرحله ارتکاب عمل مجرمانه مورد توجه قرار گرفت . با پیدایش مکاتب نوین و تشریح و تبیین نظریات جدید در حقوق جزا، امروزه برخلاف گذشته، تنها تحقق عمل مجرمانه نیست که مورد توجه قرار مى‏گیرد، بلکه حقوق جزا با توجه به برخى از اهداف خود مانند حفظ نظم عمومى و پیش‏گیرى از وقوع جرم، خود را موظف به عکس‏العمل نسبت‏به اقدامات مجرمانه ناقص و حتى بى‏نتیجه مى‏داند . در این‏جاست که وجود یا فقدان اندیشه مجرمانه، در تحلیل و بررسى هر یک از مراحل مختلف جرم داراى نقشى برجسته است . حقوق جزایى اسلام، اصل قانونى مجرم و مجازات و شخصى بودن کیفرها را تبیین و مسؤولیت جزایى را ویژه انسان مکلف (بالغ، عاقل و مختار) قرار داده و کودک و دیوانه و هر انسان مسلوب‏الاختیار و فاقد قصد و اختیار را عارى از مسؤولیت جزایى شناخته است . (2)


مفهوم قصد مجرمانه

براى تحقق جرم، عنصر روانى لازم است . به این عنصر روانى در جرایم عمدى، «قصد مجرمانه‏» اطلاق مى‏شود که به نظر برخى حقوق‏دانان، مترادف با «سوء نیت‏» است . بین تصویر جرم در ذهن و قصد ارتکاب آن، باید تفاوت قایل شد; از آن‏جایى که انسان قادر نیست‏بر ادراکات و تصویرهایى که در آیینه فکر و اندیشه او نقش مى‏بندد تسلط داشته باشد، تصور و قصد جرم بذاته قابل سرزنش و ملامت نیست . (3)

قصد مجرمانه یا سوء نیت در قانون تعریف نشده است و مقنن در متون قانونى با استفاده از عباراتى همچون: قصد سرقت، قصد اضرار، قصد استفاده نامشروع، عالما، عامدا و امثال آن داشتن قصد مجرمانه را در ارتکاب جرم عمدى مورد تاکید قرار داده است . براى تبیین مفهوم قصد مجرمانه در ابتدا لازم است مفهوم اراده روشن شود . اراده، یعنى خواستن; اراده ارتکاب عمل مجرمانه، یعنى خواستن انجام آن عمل . وجود این اراده در تحقق تمام جرایم، اعم از عمدى و غیرعمدى، ضرورت دارد . بنابراین، عنصر روانى در واقع عبارت است از

1 . اراده ارتکاب، به علاوه قصد مجرمانه جرایم عمدى;

2 . اراده ارتکاب، به علاوه خطا در جرایم غیرعمدى . (4)

در این‏جا، منظور از قصد مجرمانه در ارتکاب جرایم، قصدى است که توام با اراده و ارتکاب عمل مجرمانه باشد . حقوق‏دانان در تعریف قصد مجرمانه یا سوءنیت، نظرات متفاوتى بیان کرده‏اند; برخى سوء نیت را شناخت نامشروع بودن عمل ارتکابى توسط فاعل جرم دانسته‏اند . (5)

برخى دیگر، با تاکید بر این‏که جهل به قانون رافع مسؤولیت نیست، ضمن انتقاد از این تعریف، سوء نیت‏یا قصد مجرمانه را به عنوان خواستن و میل مرتکب در انجام یک عمل مجرمانه و تحقق نتیجه آن تعریف کرده‏اند و سرانجام، برخى قصد مجرمانه را کشش و تمایل به انجام عملى که قانون آن را نهى کرده دانسته‏اند . (6)

مفهوم شروع به جرم و شرایط تحقق آن

در ارتکاب عمل مجرمانه عمدى، مجرم از لحظه تصمیم بر ارتکاب جرم تا زمان تحقق عمل مجرمانه، مراحل ذیل را باید طى کند: قصد مجرمانه; انجام عملیات مقدماتى; شروع به عملیات اجرایى جرم . عمل مجرمانه و جرم با تحقق هر سه شرط محقق مى‏شود . نظام‏هاى کیفرى مختلف، با توجه به قوانین موضوعه در حمایت از ارزش‏هاى جامعه خود، مرتکب جرم را مشمول مجازات مى‏دانند . در عین حال، ممکن است مجرم بعد از قصد ارتکاب جرم و انجام عملیات مقدماتى و شروع به اجرا، به علت وجود عوامل خارجى غیرارادى موفق به انجام جرم نشود . این‏جاست که حقوق جزا درصدد مجازات متناسب با این‏گونه اعمال شبه مجرمانه برمى‏آید . بنابراین، شروع به جرم به اعمالى گفته مى‏شود که وجود قصد مجرمانه در تعقیب و تکمیل جرم به ترتیبى باشد که اگر در اثناى کار، عامل خارجى دخالت نکند و مانع تحقق جرم نگردد، جرم به صورت کامل انجام گیرد . (7)

به عبارت دیگر، انجام قصد مجرمانه و عملیات مقدماتى و ورود به مرحله اجراى جرم را شروع به جرم گویند، مشروط بر آن‏که عمل به طور کامل محقق نشود و زیر عنوان جرم تام قرار نگیرد . (8)

با توجه به این تعریف، شرایط تحقق‏شروع به‏جرم‏عبارت‏است‏از: قصد مجرمانه; انجام عملیات مقدماتى; آغاز عملیات اجرایى; عدم انصراف ارادى مرتکب

شروع به جرم در حقوق جزاى اسلام

در حقوق جزاى اسلام، اصطلاح شروع به جرم وجود ندارد، ولى در برخى جرایم خاص از سوى علما، نظریاتى بیان گردیده که بیان‏گر مجازات اعمالى است که در قلمرو شروع به جرم اصطلاحى قرار مى‏گیرد . صاحب جواهر در کتاب حدود، باب سرقت مى‏نویسد: «اگر کسى به قصد سرقت، هتک حرمت نماید (در یا دیوار محل اشیاى محفوظ کسى را بشکافد) و لکن مالى از آن برندارد ولى شخص دیگر محتویات آن را بردارد، دست هیچ کدام به کیفر سرقت قطع نخواهد شد . بدیهى است‏بر عمل شخص اول، سرقت صادق نیست و شخص دوم نیز از حرز محل محفوظ چیزى برنداشته است . بر شخص اول واجب مى‏شود آن‏چه را خراب کرده درست کند و بر دومى نیز واجب است مال مسروقه را به صاحبش برگرداند . حال اگر این دو نفر، براى‏مثال، درمورد شکافتن دیوار یا شکستن صندوق با یکدیگر همکارى کنند ولى فقط یکى از آن‏دو نفر محتواى آن را بردارد، تنها او سرقت کرده است; چون او مال را پس از هتک حرز، از مرز بیرون آورده است . اما نفر دوم به کیفر سرقت مجازات نمى‏شود; زیرا اگرچه به گناه آغاز کرده ولى گناه را انجام نداده است . (9)

برخى از حقوق‏دانان باتجزیه و تحلیل شروع به جرم اصطلاحى، و تطبیق آن با قواعد حقوق جزاى اسلامى تاکید کرده‏اند شروع به جرم از دیدگاه حقوق‏دانان اسلامى، خود جرم مستقلى بوده و مشمول کیفرهاى نامعین اسلامى تعزیرات قرار مى‏گیرد . از این منظر، هر عملى که در شروع به جرم، صورت گرفته و گناه باشد از باب تعزیر قابل مجازات است از همین منظر، شروع به جرم اصطلاحى، در حقوق جزاى عرفى، چیزى جز نام‏گذارى به بخشى از کیفرهاى مستوجب تعزیراسلامى نیست . (10)

جرم عقیم

حقوق‏دانان عموما، مفاهیم جرم عقیم و جرم محال را در مبحث‏شروع به جرم مورد بحث و بررسى قرار مى‏دهند . این امر یا به دلیل تشابه این مفاهیم با مفهوم شروع به جرم اصطلاحى و یا به دلیل قابل مجازات دانستن چنین اقدام بى‏نتیجه‏اى، در قالب شروع به جرم قرار مى‏گیرد . ولى واقعیت این است که هر کدام از این اقدامات بى‏نتیجه، داراى مفهوم مستقل و مجزا از مفهوم شروع به جرم مى‏باشد

جرم عقیم با شروع به جرم از این جهت مشابهت دارد که در هر دو مرتکب به مقصود خود نمى‏رسد . وجه افتراق آن‏دو این است که در شروع به جرم، فرد مرتکب عملیات اجرایى را آغاز کرده، ولى به علت مانع خارجى غیر ارادى عملیات او متوقف و به نتیجه نرسیده است، در حالى که، در جرم عقیم، فاعل تمام عملیات اجرایى جرم موردنظر را انجام داده و علت عدم موفقیت او در رسیدن به هدف، معلول مقتضیاتى خارج از اراده او و مانند عدم مهارت و . . . مى‏باشد . به عبارت دیگر، شروع به جرم، در مراحل ارتکاب جرم، یک جرم ناقص محسوب مى‏شود و در آن فقط یک عمل اجرایى آغاز شده است، در حالى که جرم عقیم از این لحاظ همانند یک جرم انجام یافته است . در حقوق جزاى فرانسه جرم عقیم همانند شروع به جرم قابل مجازات است . در حقوق جزایى ایران، صراحتا مقرراتى براى مجازات جرم عقیم پیش‏بینى نشده است . بعضى‏ها آن را مشمول ماده 20 قانون جزایى 1304 مى‏دانند . (11)

ماده 20 قانون مجازات عمومى اصلاحى سال 1352 و ماده 15 قانون راجع به قانون مجازات اسلامى 1361 به امکان مجازات عقیم صراحت ندارد . با تصویب ماده 41 قانون مجازات اسلامى و دگرگونى در ماهیت و مفهوم شروع به جرم، برخى از حقوق‏دانان امکان مجازات مرتکبین جرایم عقیم و محال را در قالب شروع به جرم و مفاد مقررات قانون مذکور مطرح کرده‏اند . (12)

جرم محال

در جرم محال نیز مرتکب مسیر مجرمانه را طى کرده، ولى به نتیجه مجرمانه نایل نیامده است . در بیان مفهوم محال گفته شده «این جرم نیز همانند جرم عقیم است زیرا در هر دو این جرایم، مرتکب داراى قصد مجرمانه بوده و عملیات اجرایى هم صورت گرفته ولى به علت وجود شرایطى در وسایل مورد استفاده و یا هدف جرم، ارتکاب جرم، عملا ناممکن مى‏گردد .» (13) جرم محال با جرم عقیم تفاوت دارد: در جرم عقیم، علت عدم وقوع جرم، عوامل شخصى از قبیل عدم مهارت و عدم دقت مرتکب است و به هر حال، امکان ارتکاب جرم از نظر مادى وجود دارد . در حالى که در جرم محال به علت‏حالت و خصوصیات موجود در موضوع جرم و یا وسایل به کار رفته، وقوع جرم عملا غیرممکن است

جرم محال در قوانین و رویه‏ هاى قضایى


برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید


:: بازدید از این مطلب : 31
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : چهار شنبه 11 فروردين 1395 | نظرات ()
نوشته شده توسط : علی

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 دانلود مقاله آسيب شناسي اجتماعي احزاب در ايران در فایل ورد (word) دارای 25 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد دانلود مقاله آسيب شناسي اجتماعي احزاب در ايران در فایل ورد (word)   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

بخشی از فهرست مطالب پروژه دانلود مقاله آسيب شناسي اجتماعي احزاب در ايران در فایل ورد (word)

آسیب شناسی اجتماعی احزاب در ایران    
چکیده:    
طرح مسئله    
اهمیت و ضرورت مسئله    
پرسش های اصلی    
چارچوب تحلیلی    
تحلیلی بر وضع موجود    
خودمحوری    
منابع:    

چکیده

 نگاهی بر تاریخچه احزاب سیاسی در ایران که از سالهای مشروطه با تشکیل حزب اجتماعیون عامیون به رهبری حیدر عمو اوغلی اشکال سازمان یافته ای بخود گرفت، تا به امروز بیانگراین مهم است که تشکیل احزاب در کشور دارای موانع ساختاری، تاریخی، فرهنگی و قانونی جدی است

 فراز و فرود ساخت یابی و ساخت شکنی احزاب، سازمانها و گروه های سیاسی درایران خواه در دوره مشروطه، خواه دوره پهلوی ها و خواه در عصر جمهوری اسلامی، همگی نشانگر ضرورت آسیب شناسی شکل گیری احزاب سیاسی در ایران می باشد. دراین راستا مطالعات نسبتا متنوع و گاه جسته گریخته ای صورت گرفته است که چندان نیز وافی مقصود دلیل یابی و مسئله شناسی عدم شکل گیری و نهادینه شدن تحزب یا پلورالیزم سیاسی نبوده است. بدین معنا که هنوز پرسش های بسیاری بدون پاسخ دقیق باقی است: چرا با همه قدمت 100 ساله احزاب سیاسی سوسیالیست، آزادیخواه، ملی گرا، و حتی دینی، هنوز در ساختار حزبی با مشکلات عدیده سازمانی، و کنشی روبرو هستیم؟ مهمترین مسائل آسیب شناختی تحزب و سازمانگرایی سیاسی درایران برای ایجاد و ساماندهی مشارکت سیاسی در جامعه ایران امروز چیست؟

طرح مسئله

بیش از یکصد سال از تاسیس اولین حزب بمعنای امروزین آن درایران می گذرد و سلسله احزاب متعددی درطول این سده اخیر تشکیل، رشد و افول کرده است. دراین رهگذر برخی از احزاب به نقش های تاریخی خواسته یا ناخواسته ای نیز پرداخته اند که سیر تحولات سیاسی و اجتماعی ایران را نیز تحت تاثیر خود قرار داده است. بااینحال، ساختار و شاکله دستگاه حزبی درایران هنوز مبتلابه مسائل و مصائب چندی است: از نظر درونی، تمرکزگرا، ناپایدار، آسیب پذیر و رابطه مدار است وکمتر به ضوابط حزبی و انضباط سازمانی اقتدا کرده است. از نظر بیرونی نیز متصل به طبقه اجتماعی خاصی نبوده و با گرایش نخبه گرایانه یا توده گرا فقط توانسته است در برهه هایی به نقش آفرینی بپردازد. همچنین ساختار غیردمکراتیک قدرت و نهاد سیاست درایران در طول عصر مشروطه، دوران پهلوی ها و جمهوری اسلامی زمینه شکوفایی و رشد و فراگیر سازی سازمان و سازوکار نهاد حزبی بعنوان ابزار دمکراتیزه کردن و مدنی شدن حقوق سیاسی وشهروندی را تضعیف کرده است

از اینرو مسئله محوری دراین مقاله تمرکز بر این موضوع است که پس از گذشت یکصد سال و وقوع چندین شبه جنبش و انقلاب در ایران و طلوع و افول احزاب خرد و کلان بسیار هنوز حزب بمعنای مدرن، با سازوکارهای دمکراتیک، پایدار و موثر در جامعه ایران وجود ندارد. پرسش های اساسی مقاله حاضر نیز بر محورهای زیر است

- آیا ساختار سیاسی- اجتماعی جامعه ایران مانع از تشکیل و نهادینه شدن آن شده است؟

- آیا فرهنگ عمومی و سیاسی- اجتماعی نخبگان و لایه هایی از طبقه متوسط جامعه ایران مانع از شکل گیری نهاد موثر حزبی در جامعه ایران شده است؟

- آیا تاخر فرهنگی و تاریخی تشکیل احزاب درایران و یا زود هنگام بودن تشکیل آنها در فرایند مدرنیزم درایران سبب ساز چنین فرازو فرود های فروکاهنده ای شده است؟

بررسی برخی شواهد و تحلیل مشخصه های مرتبط با پرسش های مذکور دراین نوشتار در محدوده زمانی عصر حاضر و بطور خاص در دهه اخیر می تواند زمینه ساز آسیب شناسی مسائل حزبی در ایران امروز باشد

اهمیت و ضرورت مسئله

بی تردید اطلاق مسئله به روند تحولات حزبی درایران و مسئله وار دیدن این پدیده سیاسی و اجتماعی نیازمند دلایل توجیهی و طرح اهمیت موضوع است که برخی از اهم این دلایل عبارتند از

- از نظر توسعه ای، فرایند دمکراتیزه شدن و افزایش مشارکت های مردمی در تصمیم سازی های سیاسی و اقتصادی و بطور کلی مدیریت جامعه برای بهتر زیستن و رفاه عمومی نیازمند ساخت یابی احزاب و سازمان های سیاسی پایدار و فراگیری است که بتواند آحاد مردم را در درون خود شکل داده و از توده گرایی فاصله گیرد. ازاینرو باتوجه به اینکه هنوز چنین فضایی برای رشد و توسعه نهادهای مدنی ازقبیل احزاب فراهم نشده است بررسی پیرامون دلایل و تبعات آن به عنوان یک مسئله می تواند زمینه ساز توسعه سیاسی شود

- از نظر ساختی و کارکردی نیز هدف از تشکیل احزاب، سازماندهی رابطه میان دولت و مردم برای مدیریت بهتر و مشارکتی جامعه مدنی است و دراین راستا سازوکارهای دمکراتیکی برای توسعه دمکراسی در جامعه ضروری است. از این منظر نیز ساختار وکارکرد احزاب سیاسی با همه تجربه نسبتا طولانی و فرازو فرود های بسیار هنوز فاقد خدمات رسانی مطلوب است. ازاینرو بعنوان یک مسئله، قابل توجه و بررسی است

پرسش های اصلی

برای ارزیابی و سنجش و تحدید دامنه بحث می بایست برخی پرسش های زیر را درمقام پاسخگویی برآمد

- آیا ساختار سیاسی- اجتماعی جامعه ایران مانع از تشکیل و نهادینه شدن آن شده است؟

- آیا فرهنگ عمومی و سیاسی- اجتماعی نخبگان و لایه هایی از طبقه متوسط جامعه ایران مانع از شکل گیری نهاد موثر حزبی در جامعه ایران شده است؟

- آیا تاخر فرهنگی و تاریخی تشکیل احزاب درایران و یا زود هنگام بودن تشکیل آنها در فرایند مدرنیزم درایران سبب ساز چنین فرازو فرود های فروکاهنده ای شده است؟

چارچوب تحلیلی

دربررسی دلایل ناکامی توسعه سیاسی و نهادینه شدن احزاب درایران بررسی های زیادی صورت گرفته است که بخش بزرگی از آنها بصورت مقالات و سخنرانی ها عمدتا درپی بازکاوی آسیب شناختی آن بوده است. «ادموند برک» فیلسوف انگلیسی قرن 18، حزب سیاسی را «هیئتی از مردم که به خاطر پیشینه و منافع ملی با کوشش مشترک، براساس برخی اصول سیاسی مورد توافق، متحد شده‌اند» تعریف می‌کند. «شومپیتر» نخستین و مهم‌ترین هدف هر حزب سیاسی را تسلط بر دیگران (افراد یا حزب) جهت نیل به قدرت و ماندن در آن می‌داند. «جوزف لا‌پالومبار» و «مایرون وینر» چهار شرط اساسی برای حزب برمی‌شمرند: 1) وجود تشکیلا‌ت پایدار مرکزی 2) وجود شعبه‌هایی که مرکز پیوند و ارتباط داشته باشند 3) پشتیبانی مردم 4) کوشش برای دستیابی به قدرت سیاسی. ( میربد، 1383)

دربحث ازاحزاب سیاسی اساسا تقارن و همبستگی جدی، ارگانیک، دیالکتیکی و تاریخی بسیاری میان پلورالیزم، دمکراسی، لیبرالیزم فلسفی، روشنگری دینی و فرهنگی ازیکسو و انقلابهای بورژوایی وصنعتی، کارگری و شکل گیری طبقات نوین مبتنی بر شیوه تولید سرمایه داری وجود دارد. مروری بر تاریخ تحولات سیاسی در اروپا نشانگر تموج سهمگین آرا و اندیشه و منافع قدرتهای گروهی و سازمانی بسیاری بوده است که تدریجا سامان امروز را یافته است و عضویت در این سازمان های سیاسی بصورت نهاد های مدنی از زمره حقوق مسلم شهروند مدرن اروپایی وامریکایی محسوب می شود

از ابتدای تحولات سیاسی ایران در طول سالهای پس از مشروطیت تا امروز سازمانها و احزاب سیاسی بسیاری شکل یافته و پس از طی دورانی از فعالیت و اقدامات سیاسی و اثرگذاری بر تحولات محیطی، یا سامانشان ناسامان گردیده یا در سامانی نوین و در حال گذار به حیات خود ادامه می دهند. این تاثیرات نیز محصول طبیعی تعامل و ارتباطات متقابل این سازمان ها و نهاد قدرت در جامعه ایران است. به بیان دیگر وجود سازمان های سیاسی رویارو و معطوف به دستیابی بر قدرت در قالب اپوزیسیون سامان یافته، پایدار و مؤثر دارای همبستگی و ارتباط دو سویه ای با ساختار و کارکردهای نهاد دمکراسی در هر جامعه ای است. این دو وجه عبارتند از


برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید


:: بازدید از این مطلب : 31
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : چهار شنبه 11 فروردين 1395 | نظرات ()
نوشته شده توسط : علی

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 دانلود مقاله اخلاق در اجتماع در فایل ورد (word) دارای 19 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد دانلود مقاله اخلاق در اجتماع در فایل ورد (word)   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

بخشی از فهرست مطالب پروژه دانلود مقاله اخلاق در اجتماع در فایل ورد (word)

بحران اخلاق در جامعه    
ضرورت پیدایی خلق نیکو در جامعه    
1) ضرورت حفظ حرمت آبروی دیگران    
2) اخلاق انتخاباتی    
حفظ حرمت آبروی دیگران از منظر روایات    
- خیرخواهی و فریادرسی    
- همراهی در لحظات بحرانی    
منابع:    

بخشی از منابع و مراجع پروژه دانلود مقاله اخلاق در اجتماع در فایل ورد (word)

1-  شرح این ابى الحدید ج 17 ص 65 ـ و ـ فرائد السمطین ج 1 ص ‍
عـلى و حـقـوق بـشـر ج 1 ص 77 جـرج جـرداق ـ و ـ نـهـج البـلاغـه حکمت 322 معجم المفهرس مؤ لّف
2- حکمت 322 نهج البلاغه مجم المفهرس مؤ لّف
3- حکمت 37 نهج البلاغه معجم المفهرس مؤ لّف
4- تاریخ یعقوبى ج 2 ص 29 ـ و ـ الغارات ثقفى ص
5- بـه اعـراب بـادیـه نـشـیـن کـه در آفـتـاب چـهـره شـان سرخ مى شد و ایرانیان که رنگشان سرخ و سفید بود، سرخ پوست مى گفتند
6- کتاب الغارات ثقفى ص 341 ـ و ـ نقش ائمّه در احیاء دین ج 14 علاّمه عسگرى
7- خبر یاد شده در کتاب کافى و وافى و تهذیب و مَن لایحضره الفقیه آمده است
8- شجره طوبى ص 407 ـ و ـ دُرَرُ المطالب
9- کوکب درّى ج 2 ص
10- کوکب درّى ج 2 ص
11- مناقب ابن شهر آشوب
12- بـحـار الانـوار ج 41 ص 220 ـ 221، از بـشـاره المـصـطفى ص 86 ـ و ـ ابن شهر آشـوب آنـرا در مـنـاقـب تـج 2 ص 334 باب اموره مع المرضى و الموتى بطور اختصار نقل کرده است
13- بحار الانوار ج 41 ص 52 ـ و ـ مناقب آل ابیطالب ج 2 ص ‍
14- مناقب ابن شهر آشوب ج 1 ص 366 ـ و ـ بحارالانوار ج 8 ـ و ـ الغارات ج

بحران اخلاق در جامعه

پیامبر بزرگوار اسلام ، 53 سال قبل از هجرت در سال موسوم به عام الفیل  پای به عرصه حیات گذاشت و پس از بلوغ جسمی و فکری کامل ، و سر بلندی در آزمون شدائد ، به مقام نبوّت رسید و همواره حقیقت مبعوث شدن خود را برای کامل کردن مکارم اخلاقی در جامعه معرفی نمود : انّی بُعِثتُ لِاُتَمّمَ مَکارِم الاخلاق

سخن از اخلاق و مبانی اخلاق فردی و اجتماعی در آن فضای وحشیت و نابخردی و ضد اخلاق حاکم بر زندگی اعراب بادیه نشین که هنوز هم ادامه دارد ، سخنی بسیار خردمندانه و سیاستی بسیار داهیانه بود تا پایه های معنوی جامعه بر حول عمود وجود پرخیر و برکت پیامبر خاتم ، ریخته شود و یقیناً خداوند تبارک و تعالی در ادامه رسالت انبیاء که همواره بر اخلاق و رعایت موازین آن در زندگی بشر تاکید داشته است این بار نیز هدف رسالت را تمام کردن حجّت بر مردمان و رهنمون ساختن آنان برای رسیدن به افلاک در مسیر رعایت اخلاق ، معرفی می کند

امروز پس از گذشت بیش از چهارده قرن از ظهور اسلام و سی و دو سال از تشکیل حکومت اسلامی  در ایران باید دید که آیا رسالت نبّوت محمد (ص ) در جغرافیایی همچون ایران که وجودش مرهون خون پاک مجاهدان و آزادگان این آب و خاک برای تکوین اخلاق و جوانمردی در زندگی بوده ، جامه عمل پوشیده یا نه ؟

متاسفانه امروز مبانی اخلاقی با تعبیر خاصّ علمی  و فلسفی ، به شدت در جامعه ایرانی دچار ضعف و پس رفت گردیده است

همه حوزه های سیاسی و اقتصادی و اجتماعی و اداری ، دچار بی اخلاقی یا فساد اخلاقی گردیده و بنیان های اخلاقی جامعه به شدت متزلزل گردیده است

ریا – دروغ – فقر – فساد اداری – غیبت – تهمت – انگ زدن – حسادت – چشم هم چشمی – ارتشا و اختلاس و هزاران هزار درد با درمان دیگر، دامن حوزه های گوناگون فردی و اجتماعی را آلوده کرده است

اگر ایران و ایرانی جماعت ، صاحب تمدن انسانی و پر شکوه چندین هزار ساله است و اگر اسلام عزیز تمام هدفش از ظهور ، تکمیل مکارم اخلاقی در جامعه است ، پس چرا اکنون جامعه ایرانی ما دچار بحران اخلاقی است ؟

شاید تصور کنیم که منظور از بحران اخلاقی ، همان چیز های پیش پا افتاده ای همچون ارتباط غیر همجنس و اعتیاد و قاچاق مواد مخدر و دزدی و ; باشد که البته اینها هم بخشی از بحران معنویت در جامعه می باشند

 امّا همین مسایل و موارد مشابه نیز خود معلول بی اخلاقی در جامعه می باشند نه خود علّت بحران معنوی ! و بی راه نیست که اسلام عزیز مثلاً دروغ را بزرگترین گناه کبیره معرفی می کند چرا که به راستی می داند که زمانی که دروغ در ارکان جامعه و بویژه در بخش های حاکمیتی جامعه و نهاد های مسئول جامعه نفوذ و رسوخ پیدا کرده و مرزهای اخلاقی را یکی پس از دیگری به اضمحلال بکشد ، مولود این بحران معنوی ، تولد فرزندان نا مشروعی همچون اعتیاد – قاچاق – فساد اخلاقی ، دزدی و جرم وجنایت خواهد بود چرا که به مصداق این جمله مشهور از جامعه شناسان : هر جرمی که در جامعه اتفاق می افتد همه آحاد جامعه در وقوع آن جرم مقصّرند بغیر از کسی که خود آن جرم را مرتکب شده است، این یعنی به دنبال معلول رفتن و همه کاسه کوزه ها را بر سر مجرم نریختن

چرا دورتر برویم .  کافی است نهج البلاغه شریف را تورّق کنیم و ما که همه افتخارمان به شیعه علی بودن هست ، دقایقی هم از زندگی مادّی و عفن خود سر بر داریم و به مولا علی اقتدا کنیم که می فرماید : کادَ الفقرُ  اَن یَکونُ کفَراً . یعنی وقتی فقر بعنوان یک عامل و علّت در جامعه ای وجود داشته باشد ، کفر و بی دینی و انکار، در آن جامعه ایجاد خواهد شد

امروز جامعه ایرانی ما شدیداً دچار بحران اخلاقی است . دروغ در تمام ارکان اجتماعی از وجود یک فرد گرفته تا خانواده و مدرسه و اداره و کوچه و برزن و شهر و کشور نفوذ و رسوخ پیدا کرده است

امروز دروغ بعنوان یک واقعیّت و با لباس های به ظاهر توجیه کننده ای همچون مصلحت ، مرزهای حقیقت را نابود ساخته است

امروز سخن از صداقت و سلامت و مردانگی در کلاس درس برای تربیت نسل های آینده بی اثر گشته است . چرا که دانشجو یا دانش آموزی که این سخنان حقیقی را می شنود ، تاثیرات مادّی منفعت طلبانه رعایت نکردن آنها را بعنوان یک واقعیت در جامعه و محیط پیرامون خود می یابد و این اختلاف معنی دار مرز بین حقیقت و واقعیّت ، ساحت مقدس حقیقت را می سوزاند و همه چیز را که از جنس واقعیت باشد جایگزین حقایق ناب می سازد!

امروز دعواهای سیاسی و جنگ بر سر قدرت از پایین ترین رده های حاکمیت در یک روستای کوچک گرفته تا کلّ کشور و پایتخت ایران عزیز ، روز به روز بر بحران معنویت و اخلاق در جامعه دامن می زند و حقیقتاً جا دارد یک انقلاب اخلاقی و فرهنگی رخ  دهد نه از نوع انقلاب فرهنگی که سی و دو سال پیش در جامعه ایران انقلابی روی داد و شاید هم بی توجهی ها به آرمان های مقدس امام راحل ( ره ) مسیر انقلاب فرهنگی را آنچنان به انحراف کشید که امروز پس از سی و سه سال از پیروزی انقلاب اسلامی بجای اینکه شاهد و ناظر آثار ارزشمند این انقلاب فرهنگی باشیم می بینیم که چگونه بنیان های فرهنگی و اخلاقی جامعه در حال نابودی است و شروع  عملی این انقلاب فرهنگی می بایست از دولتمردان و مجلسیان و مسئولان نظام آغاز گردد

توجه به اخلاق اسلامی در عرصه تعاملات اجتماعی نشانه ایمان و اخلاص است

اسلام به پیروان خود سفارش کرده است که از راههای مشروع به مقاصد و اهداف خویش برسند. بنابراین یک مومن ضمن اینکه دارای هدف مقدس است از راههای مشروع نیز استفاده می کند. در این مقاله سعی شده است به اهمیت اخلاق اجتماعی و حفظ حرمت دیگران پرداخته شود

ضرورت پیدایی خلق نیکو در جامعه

رهبر فرزانه انقلاب اسلامی (مدظله) در سخنان نوروزی سال گذشته خویش فرمودند

«جامعه بدون برخورداری افراد از خلقیات نیکو، نمی تواند به هدف های بعثت پیامبر دست پیدا کند، آنچه فرد و جامعه را به مقامات عالی انسانی می رساند اخلاق نیکوست.»

فرهنگ دینی ما مملو از نکات و آموزه های تربیتی و اخلاقی به منظور تربیت انسانها در بعد فردی و ساختن یک جامعه ایده آل در بعد اجتماعی است که اگر به آنها عمل شود، تحقق یک مدینه فاضله دور از دسترس نخواهد بود

اصولاً هدف اصلی از برپایی نظام مقدس اسلامی تربیت انسانها جهت رسیدن به یک زندگی سعادتمند و تبدیل شدن جامعه به یک امت نمونه بوده است. ترویج و نهادینه کردن مکارم اخلاق و فضیلت ها در جامعه یکی از وظایف مهم حکومت اسلامی بوده همچنانکه پیامبر گرامی اسلام(ص) و سایر پیامبران الهی برای تربیت نفوس و گسترش و حاکم نمودن اخلاق و فضیلت ها در جوامع مبعوث شده اند

یکی از تفاوت های اصلی این نظام با سایر نظام های حاکم بر جهان در تکریم انسانها و حرمت قایل شدن برای ارزش های انسانی است. جمله معروف شهید بزرگوار مدرس که فرمود سیاست ما عین دیانت ماست ناظر به همین امر است. در نظام اسلامی هیچگاه هدف وسیله را توجیه نمی کند و بدین جهت دروغ، تهمت، افتراء، تحقیر، توهین و تجاوز به آبرو و حیثیت دیگران برای رسیدن به هدف در این نظام جایی نمی تواند داشته باشد

نظام جمهوری اسلامی یک لفظ نیست، جمهوری اسلامی به در و دیوار و داشتن یک ساختار نیست. تحقق عملی و عینی نظام جمهوری اسلامی زمانی است که همه ارزش ها و فضیلت های این نظام که برگرفته از مکتب انسان ساز اسلام است در کردار، گفتار و رفتار یکایک افراد جامعه اعم از مسئولان و مردم تبلور و ظهور و بروز پیدا نماید و این امر با شعار محقق نمی شود بلکه این مهم فقط با تمرین و مجاهدت قابل تحقق است. رهبر معظم انقلاب اسلامی (مدظله) در این رابطه می فرمایند: ما به این احتیاج داریم، ما باید در دل خود خلقیات اسلامی را روز به روز پرورش دهیم، برای اینکه اخلاق در جامعه استقرار پیدا کند دو چیز لازم است

1) ضرورت حفظ حرمت آبروی دیگران

یکی از آموزه های مهم تربیتی که مورد تاکید مکتب انسان ساز اسلام قرار دارد ضرورت حرمت آبروی دیگران است. این موضوع آنقدر مهم است که تجاوز به آبروی دیگران جزء بزرگترین گناهان محسوب شده و از طرف خداوند وعده عذاب الیم داده شده است. در این آیین گناه تجاوز به آبروی مسلمان از گناه زنای با محارم بالاتر است. در این مکتب آبروی مسلمان همچون مال و خون او بر مسلمانان دیگر حرام شمرده شده است. طبق تعالیم دینی اسلام نزدیکترین وضعی که بنده به کفر پیدا می کند آن است که با فردی برادر دینی باشد و لغزش ها و خطاهای او را شماره کند تا روزی او را به آنها سرزنش نماید


برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید


:: بازدید از این مطلب : 37
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : چهار شنبه 11 فروردين 1395 | نظرات ()
نوشته شده توسط : علی

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 دانلود مقاله استاد محمد حسين شهريار در فایل ورد (word) دارای 17 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد دانلود مقاله استاد محمد حسين شهريار در فایل ورد (word)   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

بخشی از فهرست مطالب پروژه دانلود مقاله استاد محمد حسين شهريار در فایل ورد (word)

استاد محمد حسین شهریار:  
نمونه ای از شعر او:  
سروده استاد شهریار:  
شهریار در جوانی:  
شعرها و کتاب ها:  
منابع:  

بخشی از منابع و مراجع پروژه دانلود مقاله استاد محمد حسين شهريار در فایل ورد (word)

•        زاهدی، لطف‌الله، «بیوگرافی استاد شهریار»، 1337، مندرج در دیوان شهریار، جلد اول، چاپ دهم، تهران: انتشارات نگاه و تبریز: انتشارات زرین، صص 51 تا

•        زهری، علی، «به جای مقدمه»، مندرج در دیوان شهریار، جلد اول، چاپ دهم، تهران: انتشارات نگاه و تبریز: انتشارات زرین، صص 37 تا

•        مرتضوی، منوچهر، «مقدمه»، تیر 1347، مندرج در دیوان شهریار، جلد اول، چاپ دهم، تهران: انتشارات نگاه و تبریز: انتشارات زرین، صص 23 تا

استاد محمد حسین شهریار

 شهریار شاعری عاشق بود که شعر او جلوه ای از پاکی وجود و تبلور حقیقی احساس بود. با آن دلی که غزال چابک دشت های غزل بود، می خرامید و چشم زیبا دوستِ «شاعـری» را به خود وا می داشت. آن جا که در دامـن دل انگیز «حیـدر بابا» طنیـن می افکند، دل هر عاشق وارسته ای به آن سو می شتافت. او در سیر پر دامنه خویش، در سلوک عاشقی تا بدان جا پیش رفت که سزاوار دریافت خرقه از دستان مرشد طریقت گشت؛ اما فروتنی و خاکساری اش او را به عالم شاعری فرا خواند. روح پر تلاطم و پر تکاپوی نغز پرور او را می ستاییم

سید محمد حسین بهجت تبریزی متخلص به شهریار در سال 1285 شمسی در خانواده ای اهل ادب در تبریز به دنیا آمد. ایام کودکی او با جنبش آزادی خواهان مشروطه به رهبری ستارخان و باقرخان همراه بود. وی در کودکی با قرآن و دیوان حافظ آشنا شد. پس از تحصیلات مقدماتی حوزوی به تهران رفت و وارد مدرسه دارالفنون گردید. شهریار سپس وارد مدرسه طب شد ولی در پی حادثه ای پس از 5 سال تحصیل بدون اخذ مدرک دکتری تهران و دانشکده را ترک گفت و در خراسان وارد خدمت دولتی گردید. او در نیشابور به دیدار کمال الملک نقاش مشهور رفت و شعری درباره وی سرود. شهریار از آن پس مدتی در تهران سکونت داشت و از سال 1319 ش. در تبریز اقامت گزید. وی همزمان با اوج گیری نهضت اسلامی با زبان شعر انقلاب اسلامی را همراهی کرد

شهریار به عنوان یکی از مشهورترین غزل سران معاصر مطلوب خاص و عام است. او غزلهای دلنشین بسیاری سروده که یادگار نخستین عشق آتشین اوست. عشق عرفانی نیز در اشعار شهریار مقام والایی دارد و بر بیشتر شعرهای او سایه افکنده است. کلیات اشعار شهریار متجاوز از پانزده هزار بیت از قصیده و عزل و مثنوی و قطعه است که در سه مجلد به چاپ رسیده است. بسیاری از خاطرات تلخ و شیرین از دوره های گوناگون زندگی، در اشعار شهریار منعکس است و با خواندن آنها می توان گوشه هایی از زندگی شاعر را از نظر گذراند. از شعرهای به یاد ماندنی او می توان به اثر زیبا و آسمانی او در وصف مولای متقیان علی (ع) اشاره کرد که سالهاست چون گوهری در میان دیگر اشعار او میدرخشد

شهـرت شهـریار تـقـریـباً بی سابقه است، تمام کشورهای فارسی زبان و ترک زبان، بلکه هـر جا که ترجمه یک قـطعـه او رفته باشد، هـنر او را
می سـتایـند. منظومه «حـیـدر بابا» نه تـنـهـا تا کوره ده های آذربایجان، بلکه به ترکـیه و قـفـقاز هـم رفـته و در ترکـیه و جـمهـوری آذربایجان چـنـدین بار چاپ شده است، بدون استـثـنا ممکن نیست ترک زبانی منظومه حـیـدربابا را بشنود و منـقـلب نـشود

حیدربابا نام کوهى در زادگاه استاد محمد حسین بهجتى تبریزى ملقب به شهریار است. منظومه «حیدر بابایه سلام» نخستین بار در سال 1332 منتشر شد و از آن زمان تاکنون به زبانهاى مختلفى ترجمه شده است. لیکن ترجمه بى بدیل آن به شعر منظوم فارسى توسط دکتر بهروز ثروتیان شاهکارى ماندگار است. مترجم در توضیح هدف خود از انجام این کار بسیار دشوار مى گوید: «زیبایى یک شعر در وزن و آهنگِ کلماتِ همنشین در یک بیت و هماهنگى آواها از نظر نرمى و درشتى و حتى برداشت و فروداشتِ حرکات نهاده شده که ذوق و استعداد هنرمند آنها را به هم دوخته است تا خواست دل او را به صورتى مؤثر و دل انگیز بیان کند. از همین روست که هر گونه تغییر در صورتِ شعر زیبایى و دلربایى آن را پریشان مى سازد بى آنکه شاید به شکل خیالى یا معنى آن لطمه اى بزند.»

حیدربابا سندى زنده است، و پرده اى رنگین و برجسته از زندگى در روستا را نشان مى دهد. مضمون اغلب بندهاى آن شایسته ترسیم و نقاشى است. زیرا از طبیعت جاندار سرچشمه مى گیرد. قلب پاک و انسان دوستِ شهریار بر صحنه ها نور مى ریزد و خوانندگان شعرش را به گذشت هاى دور مى برد. نیمى از این منظومه نامنامه و یادواره است که شاعر در آن از خویشان و آشنایان و مردم زادگاه خود و حتى چشمه ها و زمینها و صخره هاى اطراف خشگناب نام مى برد و هر یک را در شعر خود جاودانگى مى بخشد

شهریار بی گمان در شاعری، استعدادی درخشان دارد که در سراسر اشعار او، ‌روحی حساس و شاعرانه، ‌موج زنان بر بال تخیلی پوینده و آفریننده در پرواز است. او به تجدد و نوآوری در شعر گرایش محسوسی داشت و اشعاری که برای نیما یوشیج و به یاد او سروده، ‌حکایت از این موضوع دارد

شهریار در سال 1367 ش. در مراسم مجتمع هنر و ادبیات دفاع مقدس به دریافت لوح دست خط زرین حضرت امام خمینی (ره)، دیپلم افتخار و سکه یادبود مجتمع به عنوان برگزیده شعر نائل آمد. این شاعر شهیر سرانجام در بیست و هفتم شهریور  1367 ش. در سن 82 سالگی در تهران درگذشت و در مقبره مقبره الشعرای تبریز، که مدفن بسیاری از شعرا و هنرمندان آن دیار است، به خاک سپرده شد. شعرش جاودانه و نامش ماندگار باد

 سید محـمـد حسین بهـجـت تـبـریـزی در سال 1285 شمسی در شهر تبریز دیده به جهان گشود.پدر وی حاجی میرآقا خشگـنابی است که از سادات خشگـناب ( قـریه نزدیک قره چـمن ) و از وکـلای ممیز دادگـستـری تـبـریز و مردی فاضل و خوش محاوره و از خوش نویسان دورهً خود و با ایمان و کریم الطبع بوده است و در سال 1313 مرحوم و در قـم مـدفون شد

شهـریار تحـصـیلات خود را در مدرسه متحده , فیوضات  تـبـریز و دارالفـنون تهـران خوانده و تا کـلاس آخر مـدرسهً طب تحـصیل کرده است ولی در سال آخر دست تقدیر او را به دام عشقی نا فرجام گرفتار ساخت و این ناکامی موهبتی بود الهی, که آتش درون و سوز التهاب شاعر را شعله ور ساخت و در سلک صاحبدلان در آمد

وی ابتدا در اشعارش بهجت تخلص می کرد. ولی بعدا دوبار برای انتخاب تخلص با دیوان حافظ فال گرفت و یک بار مصراع:«که چرخ این سکه ی دولت به نام شهریاران زد»

 و بار دیگر «روم به شهر خود و شهریار خود باشم»آمد از این رو تخلص شعر خود را به شهریار تبدیل کرد

شهریار برای گذراندن زندگی خود و خانواده اش چـنـد سالی در ادارهً ثـبت اسناد نیشابور و مشهـد خـدمت کرد و در سال 1315 در بانک کـشاورزی تهـران به ادامه شغل دولتی پرداخت

شهـرت شهـریار تـقـریـباً بی سابقه است، تمام کشورهای فارسی زبان و ترک زبان، بلکه هـر جا که ترجـمهً یک قـطعـه او رفته باشد، هـنر او را می سـتایـند. منظومهً «حـیـدر بابا» نه تـنـهـا تا کوره ده های آذربایجان، بلکه به ترکـیه و قـفـقاز هـم رفـته و در ترکـیه و جـمهـوری آذربایجان چـنـدین بار چاپ شده است، بدون استـثـنا ممکن نیست ترک زبانی منظومه حـیـدربابا را بشنود و منـقـلب نـشود

شهریار بی گمان در شاعری استعداد درخشان داشت.در سراسر اشعار وی روحی حساس و شاعرانه موج می زند,  خوابی که شهـریار در دوران نوجوانی دیده را می توان به شهـرتی که پـیدا کرد تعـبـیر نمود

وی در سیزده سالگی موقعـی که با قـافله از تـبریز به سوی تهـران حرکت کرده بود، در اولین منزل بـین راه «قـریه باسمنج» دیده است؛ و شرح آن این است که شهـریار در خواب می بـیـند که بر روی قـلل کوهـها طبل بزرگی را می کوبـند و صدای آن طبل در اطراف و جـوانب می پـیچـد و به قدری صدای آن رعـد آساست که خودش نـیز وحشت می کـند

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید


:: بازدید از این مطلب : 31
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : چهار شنبه 11 فروردين 1395 | نظرات ()
نوشته شده توسط : علی

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 دانلود مقاله بررسى قاعده فقهى اصاله الصحه و تعارض آن با اصل استصحاب در فایل ورد (word) دارای 26 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد دانلود مقاله بررسى قاعده فقهى اصاله الصحه و تعارض آن با اصل استصحاب در فایل ورد (word)   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

بخشی از فهرست مطالب پروژه دانلود مقاله بررسى قاعده فقهى اصاله الصحه و تعارض آن با اصل استصحاب در فایل ورد (word)

چکیده  
1- اصل صحت ‏به مفهوم جواز تکلیفى  
دلایل اصل صحت‏به معناى جواز تکلیفى  
2- اصل صحت‏به مفهوم وضعى  
ادله اصل صحت در مفهوم وضعى  
اجراى اصل صحت در عقود  
موارد جریان اصل صحت در اعمال ، عقود و ایقاعات  
لزوم تحقق عنوان عمل در معاملات  
«مراد از اصل صحت، صحت واقعى است یا صحت‏به اعتقاد فاعل؟»  
اصل صحت از امارات است‏یا از اصول عملیه؟  
حکم تعارض اصل صحت ‏با استصحاب  
اصل صحت در حقوق مدنى ایران  
منابع  

بخشی از منابع و مراجع پروژه دانلود مقاله بررسى قاعده فقهى اصاله الصحه و تعارض آن با اصل استصحاب در فایل ورد (word)

1-درر الاصول، شیخ عبدالکریم حائرى یزدى، قم، مؤسسه النشر الاسلامى، ج 2، ص 237

2- بقره /

3-فرائد الاصول، شیخ انصارى، محشى، چاپ قم، ص

4-حج، /

5-حجرات /

6-اصول کافى، کلینى، ج 2، باب التهمه، ص 362، حدیث

7-عوائد الایام نراقى، ص 74; القواعد، محمد کاظم مصطفوى، ص 153، مصباح الاصول، آیه الله خوئى، ج 3، ص

8-القواعد الفقهیه، بجنوردى، ج 1، ص 239; مصباح الاصول، تقریرات درس آیه الله خوئى، ج 3، ص

9-قواعد فقه (جزوه درسى) ابوالقاسم گرجى، ص

10-مصباح الاصول، آیه‏الله خوئى، ج 3، ص 329; القواعد الفقهیه، بجنوردى، ج 1، ص

11-القواعد الفقهیه، موسوى بجنوردى، قم، مؤسسه مطبوعاتى اسماعیلیان، چاپ دوم، (1413 ه.ق)، ج 1، ص

12-مصباح الاصول خوئى، ج 3، ص

13-الرسائل امام خمینى، ج 1، ص 324; مصباح الاصول خوئى، مطبعه النجف، ج 3، ص‏

14-عروه الوثقى، محقق یزدى، ج 1، کتاب وقف، مساله 63; القواعد الفقهیه، مکارم شیرازى، ج 1، ص

15-مجله «حقوق اسلامى‏»، مقاله دکتر ابوالقاسم گرجى، ص

16-فوائد الاصول، تقریرات درس نائینى غروى، قم، مؤسسه النشرالاسلامى، ج 4، ص

17-القواعد الفقهیه، مکارم شیرازى، قم، مدرسه الامام امیرالمؤمنین‏علیه السلام، ج 1، ص

18-دانشنامه حقوقى، جعفرى لنگرودى، چاپ دوم، ج 1، ص

19-اصول فقه، دفتر سوم، دکتر سید مصطفی محقق داماد ،اصول عملیه و تعارض ادله، ،مرکز نشر علوم اسلامی، تابستان86، ص179 تا

چکیده

یکى از قواعد مهم حقوق اسلامى قاعده اصاله‏الصحه‏» است، که کاربرد فراوانى در فقه و حقوق اسلامى دارد و به اشکال مختلف مورد استفاده واقع مى‏گردد. این اصل، معانى مختلفى در فقه و حقوق دارد که ذیلا  ابتدا به تعریف و توضیح دو معناى معروف و مشهور آن پرداخته مى‏شود و  سپس کاربرد اصاله الصحه را بیان نموده و در آخر به توضیح تعارض اصاله الصحه و اصل استصحاب با بیان نمونه هایی از مواد قانونی می پردازیم

1- اصل صحت ‏به مفهوم جواز تکلیفى

منظور از اصل صحت در این معنا، آن است که اعمال دیگران را بایست‏حمل بر صحت و درستى کرد و مشروع و حلال انگاشت و مادامى که دلیلى بر نادرستى و حرمت آن پیدا نشده است، نبایستى در صورت دوران امر بین احتمال صحت و مشروعیت از یک طرف و عدم مشروعیت از طرف دیگر، اعمال افراد را نامشروع و نادرست پنداشت; مثلا اگر کسى را ببینیم مایعى مى‏نوشد و احتمال بدهیم که آب یا شراب است، بنابر اصل صحت که مسلمان فعل حرام انجام نمى‏دهد، بنا را بر حلالیت مى‏گذاریم و مى‏گوییم آن، آب آشامیدنى است، نه شراب

اصل مذکور بر مبناى فطرت، استوار است و این حقیقت را اثبات مى‏کند که اسلام، آدمى را به دور از خطا و گناه مى‏شمارد و اصل را احتراز از زشتى و دنائت مى‏داند مگر آن که عکس مطلب اثبات گردد و این همان اصلى است که در قوانین کیفرى کشورهاى مختلف راه یافته است زیرا تا هنگامى که تقصیر و خطاى کسى اثبات نشده است، او را مجرم نمى‏شناسند و کیفرش نمى‏دهند. علاوه بر تکلیفى که گفته شد، باید باطنا و قلبا هم اعمال و رفتار دیگران را صحیح تلقى کنیم حال، ممکن است گفته شود قبول و تایید قلبى و باطنى، امرى است غیر ارادى که تحت کنترل انسان نیست و قلب و ضمیر شخص بدون اراده او به ارزیابى پدیده‏ها مى‏پردازد ولى در واقع این طور نیست زیرا زمینه انفعالى بشر قطعا و مستقیما بر روى قضاوتش نسبت‏به اعمال و رفتار دیگران تاثیر مى‏گذارد یعنى اگر این اصل نبود و مکلف نبودیم که با دیدن کارهاى دیگران آنها را صحیح بپنداریم چه بسا پیش داورى‏هاى مبتنى بر شک و سوء ظن و بدبینى، قضاوت قلبى و باطنى ما را نیز نسبت ‏به افعال دیگران تحت تاثیر قرار مى‏داد که در آن صورت هم اعمال مردم، ناصحیح و حرام تلقى مى‏گردید و آثار سوء و مخربى به همراه داشت. بنابراین، هر دو مرحله رفتار ما در مقابل اعمال دیگران در واقع مرتبط با هم و مکمل یکدیگرند یعنى هم در ظاهر و هم در باطن باید حکم کرد که افراد اصولا فعل حرام و غیرصحیح مرتکب نمى‏شوند. اصل صحت‏به این معنا به مفهوم جواز تکلیفى است و امرى است‏ شخصى یعنى آن اعمال و رفتارى که از انسانها سر مى‏زند و به حکم این اصل محمول به صحت تلقى مى‏گردد، مربوط به رابطه فاعل با خداى خودش است و اثر چندانى در زندگى دیگران ندارد و به موجب آن رفتار و اعمال، روابط و مناسبات مخصوصى با صاحب آن برگزار نمى‏گردد و به اصطلاح، جنبه تکلیفى محض دارد و آثار وضعى بر آن مترتب نیست

دلایل اصل صحت‏به معناى جواز تکلیفى

در مورد اصل صحت‏به معناى مذکور یعنى حمل اعمال مسلمانان بر مشروعیت، دلایل بسیارى گفته‏اند که در :زیر به برخى از آنها اشاره مى‏شود

الف: آیات قرآن کریم – در قرآن کریم، آیات زیادى وجود دارد که دلالت‏بر اعتبار اصل صحت مى‏کند از آن جمله است آیه شریفه و «قولوا للناس حسنا» مطابق تفسیرى که در اصول کافى از قول امام معصوم‏علیه السلام در1-در این آیه آمده است درباره مردم تا هنگامى که چگونگى کارشان معلوم نشده جز به خیر سخن نگویید

2- آیه شریفه «و اجتنبوا قول الزور» یعنى از سخن دروغ و افترا بپرهیزید

3-آیه شریفه «ان بعض الظن اثم» یعنى همانا برخى از گمانها، گناه است

ب: روایات – در خصوص اعتبار اصل صحت، روایات فراوانى وارد شده است که به برخى از آنها نیز اشاره مى‏شود

1- در اصول کافى از امیرالمؤمنین على‏علیه السلام، نقل شده است که آن حضرت فرمودند

ضع امر اخیک على احسنه حتى یاتیک ما یقلبک عنه و لاتظنن بکلمه خرجت من اخیک سوء و انت تجد لها فى الخیر سبیلا : یعنى کار برادر دینى خود را به بهترین وجه تاویل کن تا آنگاه که از او رفتارى آید که باورت را دگرگون کند و نیز به گفتار برادرت تا وقتى که تفسیر نیک مى‏توانى کرد، گمان بد مبر

2- از امام صادق‏علیه السلام، روایت است که به محمد بن فضل فرمود: یا محمد کذب سمعک و بصرک عن اخیک و ان شهد عندک خمسون قسامه انه قال و قال لم اقل و صدقه و کذبهم

یعنى گوش و دیده‏ات را در مورد برادر خویش، تکذیب کن، اگر پنجاه نفر بگویند که وى چنان گفت او بگوید من نگفته‏ام، سخن وى را درست پندار و آن دیگران را باور مکن

3- در خبر مستفیض دیگرى آمده است که مؤمن، برادر خود را متهم نمى‏کند و هرکس برادر خود را متهم دارد، ایمان از دلش ناپدید مى‏شود چنانکه نمک در آب حل و ناپدید مى‏گردد

استاد محمدجواد مغنیه در این باره مى‏گوید: از اخبار مذکور چنان مستفاد مى‏گردد که اسلام گویى در دل کافر هم نور ایمان مى‏جوید و از دروغگو نیز انتظار راستى دارد و این باید مایه عبرت کسانى باشد که بى‏درنگ و بدون تامل، مردم را به فسق و نابکارى متهم مى‏کنند و یا به کفر و بى‏دینى منسوب مى‏دارند این اصل، مبتنى بر مصالح مسلمانان است زیرا چنانچه در زندگى روزمره، اصل را برفساد قرار دهیم و در کلیه اعمال و افعال مردم، تفحص و تجسس کنیم و با هر پدیده‏اى با شک و تردید مواجه شویم، قوام و استقرار نظام مدنیت و اجتماع از بین مى‏رود و در امور روزمره مردم، اشکالات اساسى بروز مى‏کند. اسلام براى جلوگیرى از این مفاسد به مسلمانان دستور مى‏دهد اعمال مردم را مادامى که خلافش از طریق ادله به اثبات نرسیده است، باید حمل برصحت کنند و محکوم به حلیت و مشروعیت نمایند

2- اصل صحت‏به مفهوم وضعى

معناى دیگر اصل صحت، صحت در برابر فساد است که حکمى وضعى به شمار مى‏آید; بدین مفهوم که باید رفتار فرد مسلمان را نوعى تفسیر کنیم که از آن آثار صحیح شرعى به بار آید. در اصل صحت‏به معناى تکلیفى، اشخاص موظف بودند اعمال دیگران را بر صحت‏یعنى مشروعیت‏حمل کنند و بیش از این دیگران ناصالح پنداشته نشوند براجراى این اصل، آثارى مترتب نبود; مثلا اگر سخنى از فرد مؤمنى بشنویم و شک کنیم که سلام مى‏دهد یا ناسزا مى‏گوید در حمل بر صحت در این جا استفاده نمى‏شود که جواب سلام واجب است ولى در معناى اخیر نوع تلقى نسبت‏ به اعمال دیگران در انجام یا اسقاط تکالیف و تنظیم روابط عبادى یا حقوقى مؤثر است. به تعبیر دیگر، اصل صحت در معناى تکلیفى، بیشتر، جنبه اخلاقى و روانى داشت، در حالى که در مفهوم وضعى، آثار و نتایج عملى بر آن مترتب است; مثلا اگر عقد یا ایقاعى توسط شخصى صورت گرفت‏یا از فرد مسلمان، عبادتى انجام پذیرفت که درستى و نادرستى آن براى دیگران، آثار و نتایجى به بار مى‏آورد، همچون نماز میت که چنانچه درست انجام گیرد، موجب سقوط تکلیف از دیگران مى‏شود، مطابق اصل صحت‏باید عقد و ایقاع و یا عبادت او را درست و موافق آداب و احکام شرع و قواعد اسلام به شمار آوریم. این معنا از صحت است که عمدتا در مسائل حقوقى مورد بحث واقع شده و مقصود اصلى از قاعده مزبور است

ادله اصل صحت در مفهوم وضعى

1- اجماع:با تحقیق و تتبع در آثار فقها در مى‏یابیم که در زمینه پذیرش اصل صحت، اتفاق نظر وجود دارد و این خود حاکى از اجماع بر اعتبار اصل مذکور است ولى با توجه به وجود ادله دیگر در این اصل، اجماع چندان ارزش استقلالى ندارد چرا که اجماع، اصطلاح اصولى نیست که کاشف از قول و فعل و تقریر معصوم باشد بلکه مستند به دلیل سیره عقلا و پاره‏اى از آیات و روایات است و به این نوع اجماع، اجماع مدرکى گویند که حجت نیست

2- سیره عملى مسلمانان بلکه کافه عقلا بر ترتیب آثار عقود و نیز حمل بر صحت در اعمال دیگران است. روش عقلا در همه کشورها و جوامع در تمام اعصار و ادیان مختلف، این بوده است که اعمال دیگران را حمل بر صحت کنند مگر این که به دلیل، خلاف آن ثابت‏شود چون این روش در شریعت اسلام نیز جارى بوده و مورد ردع و منع شارع مقدس هم واقع نشده است

نتیجه مى‏گیریم که بناى عقلا از جمله دلایل اصل صحت‏بوده و بلکه عمده‏ترین دلیل در این مبحث، همین دلیل است چه این که اگر این اصل در اجتماعات و زندگى بشر معتبر نباشد، بازار و روابط مسلمانان مختل گردیده، نظام اجتماعى آنها روبه اضمحلال مى‏رود

3-دلیل عقل: طبق قواعد عقلى، اصل صحت را باید در زندگى روزمره، جارى ساخت زیرا در غیر این صورت، امور مردم دچار اختلال مى‏شود و هرج و مرج در جامعه پیش مى‏آید. اصل مذکور در سراسر زندگى مردم، داراى آثار عملى است و کلیه روابط معاملاتى و عبادى مردم را شامل مى‏شود. در خصوص قاعده ید از حضرت صادق (ع) روایت‏شده است که آن حضرت فرمودند: لو لم یجز هذا لم یکن للمسلمین سوق; یعنى اگر این امر جایز نمى‏بود، براى مسلمانها بازارى باقى نمى‏ماند. اصل صحت و کاربرد و اهمیتش در زندگى روزانه مسلمانان به مراتب بیشتر از قاعده ید است زیرا در واقع، اعتبار و صحت‏ید، یکى از وجوه و مظاهر اصل صحت است. اگر اصل صحت را جارى ندانیم، لازم مى‏آید در بسیارى از امور، اختلال ایجاد شود; مثلا در مراسم عبادى روزانه با شک صحت در قرائت امام جماعت از اقتدا به او خوددارى کنیم، یا به هنگام خرید گوشت از بازار شک کنیم که آیا به ذبح شرعى است‏یا خیر؟ و همین‏طور در همه کارهاى اجتماع با دیده شک و تردید نگاه کنیم. شارع مقدس، این مقدار تکلیف مشکل را بر مکلفین مقرر نداشته است. بنابراین، طبق موازین عقلى و منطقى و براى جلوگیرى از اختلال در نظام حیات اجتماعى و اقتصادى روزمره مردم، اصل صحت، مطابق عقل، امرى است معتبر که فقدان آن باعث هرج و مرج مى‏گردد

4- ظهور حال مسلمان: دلیل دیگرى که مى‏توان در این باره ذکر کرد، این است که ظهور حال مسلمان چنین اقتضا مى‏کند که شخص مسلمان به علت پایبند بودن به احکام و مقررات اسلامى، مرتکب خلاف شرع نمى‏شود. بنابراین، اعمال وى را باید حمل بر صحت کنیم. همان‏طور که در معناى اول اصل صحت گفته شد، فطرت اولیه هر آدمى، پاک و درست است و این موضوع در فرد مسلمان و متدین به آیین مقدس اسلام، بیشتر متجلى مى‏گردد. ظاهر حال مسلمان، اقتضا دارد که کار خلاف شرع از او صادر نشود و اصل بر این است که هر عملى که انجام مى‏دهد، مطابق مقررات و ضوابط مذکور است. البته باید متذکر شویم که این استدلال با بناى عقلا فرق دارد. آنچه در سیره و بناى عقلا گفتیم، این بود که عقلا در برخورد با رفتار دیگران، اصل را بر صحت و جواز مى‏گذارند ولى در این جا، فرض این است که مسلمان، تابع ضوابط و مقررات شرعى است و خلاف آن را مرتکب نمى‏شود; مثلا اگر عقدى یا ایقاعى مثل نکاح یا طلاق واقع مى‏شود، تردید حاصل شود که در نکاح و طلاق مذکور، شرایط صحت عقد و ایقاع مذکور واقع شده است‏یا نه؟

بنا بر اصل فوق‏الذکر، عقد و ایقاع انجام شده باید صحیح تلقى گردد به دلیل این که شخص مسلمان از آن جا که مسلمان است، اصل در عمل او این است که پایبند به مقررات اسلامى باشد

اجراى اصل صحت در عقود

در قلمرو قراردادها، اصل صحت از تاثیر مهمى برخورد است. با این اصل، گاه به صحت قرارداد مشکوک‏الصحه حکم مى‏کنند و گاه قراردادى را که در فقه اسلامى نام و عنوان خاصى ندارد و نیز قراردادهاى جدید را صحیح مى‏شمارند، مثل قراردادهایى که در عصر شارع وجود نداشته است و در کتب فقهى هم غالبا عنوانى ندارد، مخصوصا قراردادهایى که در قرون اخیر پدید آمده و مولود پیشرفتهاى اقتصادى و اجتماعى و تجارى جدید است از قبیل عقد بیمه، قراردادهاى مؤلف با ناشر و مخترع و کاشف یا صاحب کارخانه با کسى که مى‏خواهد از اختراع یا کشف استفاده کند. در مورد نخست، باید گفت هرگاه در صحت عقدى از این جهت‏شک کنیم که واجد چیزى است که احتمال مانعیت آن را مى‏دهیم و یا فاقد چیزى است که احتمال شرطیت آن را مى‏دهیم; مثلا در صحت عقد معلق شک کنیم، از این جهت که واجد تعلیق است و ما احتمال مانعیت آن را مى‏دهیم و یا در صحت عقد مجهول شک کنیم، از این جهت که فاقد علم به عوضین است و ما احتمال شرطیت آن را مى‏دهیم، در چنین مواردى به موجب اصل صحت‏به درستى عقد حکم مى‏کنیم. صاحب عناوین مى‏نویسد: فکل ما یسمى عقدا لو شک فى صحته و فساده لفقد ما یحتمل کونه شرطا او کونه مانعا یحکم بالصحه لدخوله تحت العموم; یعنى هر آنچه را که عقد نامند، هرگاه در صحت و فسادش به جهت احتمال فقد شرط یا احتمال وجود مانع تردید کنند، صحیح مى‏شمارند زیرا داخل در عموم وفاى به عقود قرار مى‏گیرد

حکم به صحت عقد در صورتى که شک ما در صحت آن از قبیل شبه حکمى باشد، نه موضوعى مثل این در صحت‏بیع صرف شک کنیم که آیا قبض در صحتش دخیل هست‏یا خیر؟ (شک در دخالت‏شرط) و نیز در صحت معامله تعلیقى تردید داشته باشیم که آیا تعلیق، مبطل قرارداد است‏یا خیر؟ (شک در مانع). در چنین صورتى به اصل صحت استناد مى‏کنیم و معامله را صحیح تلقى مى‏کنیم. بدیهى است که توسل به اصل صحت‏به معناى فوق در صورتى رواست که دلیل خاص معتبرى بر لزوم وجود قید محتمل‏الدخول یا لزوم فقد قیدى که عدم آن محتمل الدخول است، وجود نداشته باشد و الا باید موافق دلیل خاص رفتار شود و دلیل عام مورد تخصیص قرار گیرد، اما در شبهات موضوعى به اصل صحت در عقود نمى‏توان استناد کرد زیرا مستند اصل مزبور، عمومات و اطلاقات ادله است و به عمومات و اطلاقات وقتى مى‏توان استناد کرد که وجود موضوع یا قیودش احراز شده باشد; مثلا هرگاه در مورد صحت‏بیعى شک کنیم که آیا متعاقدین، اهلیت داشته‏اند یا خیر؟ بدیهى است‏با استناد به اصل صحت در عقود نمى‏توان مشروعیت معامله را اثبات کرد زیرا معلوم نیست که معامله انجام یافته مصداق عنوان عقد یا تجارت و یا بیع واجد شرایط و فاقد موانع باشد تا بتوانیم به عمومات و اطلاقات تمسک کنیم و با دلایلى از قبیل «اوفوا بالعقود» و «احل الله البیع‏» و امثال آن نمى‏تواند موضوع خود را اثبات کند و معلوم نماید که متعاملین حین وقوع معامله، اهلیت داشته‏اند یا خیر؟ اصولیین در جاى خود اثبات کرده‏اند و بیان داشته‏اند که تمسک به عام در مورد شک موضوعى، تمسک به عام در شبهه مصداقیه است که صحیح نیست، با دلایلی که ذکر شد ، هیچ دلیلى نمى‏تواند براى خود، موضوع درست کند بلکه کار هر دلیل، این است که حکم موضوعى را بیان دارد که موضوعیت آن از خارج محرز و مسلم شده است. لذا در مورد این نوع از شبهات باید به اصل اولى که فساد معامله است، تمسک کرد. چنانچه در مثال فوق به عدم اهلیت متعاقدین حکم مى‏کنیم، البته هرگاه قبل از انجام معامله، اهلیت متعاملین مسلم و در حین وقوع مشکوک باشد با اجراى استصحاب، آنها را هنگام معامله نیز واجد اهلیت مى‏شناسیم لیکن این حکم به اهلیت از طریق اصل مثبت موضوعى و در این مثال از استصحاب موضوعى ناشى شده است، نه از راه «اوفوا بالعقود» یا ادله اثبات حکم، چرا که این اصل که در موضوع و منشا شک در صحت جارى مى‏شود، حاکم و مقدم است و لذا در این صورت هم باز به صحت عقد حکم مى‏کنیم

موارد جریان اصل صحت در اعمال ، عقود و ایقاعات

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید


:: بازدید از این مطلب : 28
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : چهار شنبه 11 فروردين 1395 | نظرات ()
نوشته شده توسط : علی

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 دانلود تحقيق بررسي رشد اجتماعي کودکان مهدکودک رفته و نرفته در مقطع ابتدايي در فایل ورد (word) دارای 91 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد دانلود تحقيق بررسي رشد اجتماعي کودکان مهدکودک رفته و نرفته در مقطع ابتدايي در فایل ورد (word)   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

بخشی از فهرست مطالب پروژه دانلود تحقيق بررسي رشد اجتماعي کودکان مهدکودک رفته و نرفته در مقطع ابتدايي در فایل ورد (word)

پیشگفتار :  
فصل اول  
کلیات تحقیق  
طرح تحقیق :  
مقدمه  
بیان مسئله :  
اهمیت و ضرورت تحقیق :  
هدف های کلی تحقیق :  
فرضیه ها :  
فرضیه اصلی :  
فرضیه فرعی :  
متغییر های تحقیق :  
تعاریف عملیاتی متغییر ها :  
رشد اجتماعی :  
فصل دوم  
ادبیات تحقیق  
مقدمه :  
پیشینه بحث :  
ب : تحقیقات انجام شده  
1ـ بررسی تحقیقات انجام شده در داخل ایران:  
2ـ بررسی تحقیقات انجام شده در خارج از ایران  
مراحل رشد اجتماعی :  
رشد اجتماعی در دورهء نوجوانی  
ب)دگرگونی رفتار در دختران:  
نظریه ها  
تاثیر مهدکودک بر رشد گسترش گفتار کودکان :  
شروع گفتار در کودکان  
اولین کلمات کودکان و سرعت درک بر بیان کلمات  
کودک و رشد زبانى او در خانواده و مهدکودک  
تاثیر محیط به خصوص محیط مهدکودک در رشد زبانى  
آموزش و توسعه گفتار و بیان از طریق بزرگسالان  
رشد زبانى در کودکستان از طریق بازى در مهدکودک ها  
نقش مهدکودک و مربیان مهد بر کودکان :  
مهدکودک ها تا چه اندازه در پیمودن این مسیر موفق بوده اند؟  
نقش مـهد کودک در پـرورش و آمـوزش کـودکان  
هدفهای آموزش در دوران اولیه کودکی  
اولویتهای برنامه آموزش در یـک مهـد کودک  
تأکید بر اصل کودک محوری در برنامه های و تصمیم گیری های مهد  
به کارگیری تعداد مناسب نیروهای انسانی برای کار با کودکان  
جدی گرفتن مسأله والدین و آموزش و آگاهی دادن به‌ آنها  
ویژگی مربیان مهد کودک  
ارتباط با مهدکودک  
همکاری توأم والدین و مربیان مهد  
فصل سوم  
روش شناسایی تحقیق  
مواد و روشها :  
جامعه آماری :  
ابزار گردآوری داده ها :  
روایی محتوایی :  
نمونه آماری و نحوه گزینش آن :  
فصل چهارم  
یافته های تحقیق و تجزیه و تحلیل آنها  
یافته ها :  
فصل پنجم  
نتیجه گیری کلی و ارائه پیشنهادات  
خلاصه و نتیجه گیری  
منابع و ماخذ :  
منابع فارسی :  
منابع لاتین :  
پرسشنامه

بخشی از منابع و مراجع پروژه دانلود تحقيق بررسي رشد اجتماعي کودکان مهدکودک رفته و نرفته در مقطع ابتدايي در فایل ورد (word)

بخشی از منابع و مراجع پروژه دانلود تحقيق بررسي رشد اجتماعي کودکان مهدکودک رفته و نرفته در مقطع ابتدايي در فایل ورد (word)

1- پاول هنری ماسن، جروم کیگان، آلتا کارول هوستون، جان جین وی کانجر، رشدو شخصیت کودک، ترجمه مهشید یاسایی، چاپ اول

2- موریس دبس، مراحل تربیت، ترجمه دکتر کاردان، علی محمد، انتشارات دانشگاه تهران

3- ادوارد ورکمن، آلن ام کاتز، آموزش رفتار با کودکان: مترجم الله محمداسماعیل

4- دیوید هانت وادماند سالیوان، رابطه بین روانشناسی و آموزش و پرورش، مترجم دکتر میرحسینی، اکبر، انتشارات بامداد

5 -  آموزش و پرورش پیش دبستانی              شماره 14 ، ص63    گردآورنده : سید علی محمدزاده            محقق و استاد دانشگاه تهران       

6 -  ماهنامه آموزش و پرورش             شماره 11 ، ص20    گردآورنده : سید محمد علی ابراهیمی

بخشی از منابع و مراجع پروژه دانلود تحقيق بررسي رشد اجتماعي کودکان مهدکودک رفته و نرفته در مقطع ابتدايي در فایل ورد (word)

Cryan, J. R., Sheehan, R., Wiechel, J., & Bandy-Hedden, I. G.(1992). “Success outcomes of full-day kindergarten: More positive behavior and increased achievement in the years after.” Early Childhood Research Quarterly, 7(2),187-203. EJ 450 525.
Elicker, J., & Mathur, S.(1997). “What do they do all day Comprehensive evaluation of a full-day kindergarten.” Early Childhood Research Quarterly, 12(4), 459-480. EJ 563 073.
Fusaro, J. A.(1997). “The effect of full-day kindergarten on student achievement: A meta-analysis.” Child Study Journal, 27(4), 269-277. EJ 561 697.
Gullo, D. F.(1990). “The changing family context: Implications for the development of all-day kindergarten.” Young Children, 45(4), 35-39. EJ 409 110.
Housden, T., & Kam, R.(1992). “Full-day kindergarten: A summary of the research.” Carmichael, CA: San Juan Unified School District. ED 345 868.
Karweit, N.(1992). “The kindergarten experience.” Educational Leadership, 49(6), 82-86. EJ 441 182.
Koopmans, M.(1991). “A study of longitudal effects of all-day kindergarten attendance on achievement.” Newark, NJ: Newark Board of Education. ED 336 494..
Morrow, L. M., Strickland, D. S., & Woo, D. G.(1998). “Literacy instruction in half- and whole-day kindergarten.” Newark, DE: International Reading Association. ED 436 756.
Olsen, D., & Zigler, E.(1989). “An assessment of the all-day kindergarten movement.” Early Childhood Research Quarterly, 4(2), 167-186. EJ 394 085.
Puleo, V. T.(1988). “A review and critique of research on full-day kindergarten.” Elementary School Journal, 88(4), 427-439. EJ 367 934.
Towers, J. M.(1991). “Attitudes toward the all-day, everyday kindergarten.” Children Today, 20(1), 25-28. EJ 431 720.
West, J., Denton, K., & Germino-Hausken, E.(2000). “America’s Kindergartners.” Washington, DC: National Center for Educational Statistics.[4]
McGill-Franzen, A.(2006). “Kindergarten literacy: Matching assessment and instruction in kindergarten.” New York: Scholastic.
WestEd(2005). “Full-Day Kindergarten: Expanding Learning Opportunities.” San Francisco: WestEd

 

پیشگفتار

باید این مطلب مهم را در نظر داشت که جوامع پیشرفته بشری با عنایت به توسعه آموزش و پرورش خود توانسته اند پله های ترقی و توسعه همه جانبه را به پیمایند.در توسعه آموزش و پرورش ملاکها و فاکتورهای متعددی نقش دارند .مهمترین آن نظام ارزشیابی در آموزش می باشد .آموزش را می توان به عنوان فرایند کنش متقابل معلم و دانش آموز تعریف کرد که به موجب آن تجارب مناسب یادگیری برای رسیدن دانش آموزان به هدف های آموزش و پرورش فراهم می شود . در آموزش و پرورش سنتی ارزشیلبی به عنوان آخرین حاقه های فرایند یاددهی ،یادگیری تلقی می شود که در پایان دوره آموزشی برای جدا کردن دانش آموزان با توانایی یادگیری متفاوت به کار می رفت . امروزه ارزشیابی را بخش جدایی ناپذیر فرایند یاددهی – یادگیری می داند که همراه با آموزش و در ارتباط تنگا نتگ با آن ، به گونه ای مستمر انجام می گیرد و به جای تاکید بر طبقه بندی دانش آموزان و مقایسه آنان با یکدیگر ، هدایت یادگیری آنان را مرکز توجه خود قرار می دهد. به منظورنظام بخشی به فعالیت های ارزشیابی پیشرفت تحصیلی دانش آموزان با توجه به رویکردها ونگرشهای نوین درتعلیم وتربیت.اصول زیرتحت عنوان (اصول حاکم برارزشیابی پیشرفت تحصیلی ) تعیین شده است .  ( بشارتی ، 1385 )

فصل اول

کلیات تحقیق

مقدمه
بیان مسئله
هدف تحقیق
اهمیت تحقیق
فرضیه ها
متغییر ها
تعاریف عملیاتی

مقدمه

کودکان بین 2 تا 6 سالگی ، در مقایسه با نوباوگان و کودکان نوپا ، زمان بیشتری را دور از خانه و والدین سپری می‌کنند. طی 30 سال گذشته ، تعداد کودکانی که به کودکستان یا مهدکودک می‌روند، افزایش یافته است. این روند عمدتا به علت افزایش چشمگیر مشارکت زنان در نیروی کار است. در حال حاضر ، مادران 67 درصد از کودکان مهد کودک شاغل هستند. کودکستان ، برنامه‌ای است که هدف آن بالا بردن سطح رشد کودکان 2 تا 5 ساله است و بر تجربه‌های آموزشی تاکید می‌وزد، در مقابل ، مهدکودک ، انواع تدارکات برای سرپرستی فرزندان والدین مشاغل را در بر می‌گیرد و این تدارکات در خانه کودک ارائه می‌شوند. بررسی‌ها نشان می‌دهد که والدین ، اغلب کودکستان را به مهدکودک ترجیح می‌دهند. بسیاری از کودکستانها ، ساعت کار خود را از نیمه وقت به تمام افزایش داده‌اند تا به نیازهای والدین شاغل پاسخ دهند. وظیفه یک مهدکودک خوب فقط این نیست که کودکان را در غیاب والدینشان ایمن نگهدارد و آنها را خوب تغذیه کند. مهدکودک باید مانند یک کودکستان کارآمد ، تجربیات آموزش با کیفیت عالی برای کودکان فراهم آورد. ( رضایی ، 1386 )

بیان مسئله

بررسی رشد اجتماعی کودکان مهدکودک رفته و نرفته ، انسان موجودی اجتماعی است، از زمان تولد تا واپسین دم حیات نیازمند دیگران است. در جامعه زندگی می کند، از آن تأثیر می پذیرد و بر آن تأثیر می گذارد.  ( حسینی ، 1380 )

کانون خانواده ، نخستین نهاد اجتماعی است که کودک در آن پرورش می یابد و می آموزد که چگونه رفتار اجتماعی داشته باشد

در محیط های اجتماعی نظیر مهدکودک، نهادهای دیگری به جز خانواده  در آموزش هنجارها و ارزش ها به فرزندان دخالت دارند و با افزایش سن کودک به مرور از نقش خانواده ها کاسته و بر نقش این کانون ها در الگو دهی به شخصیت کودک افزوده می شود. مهدکودک ، برای بچه ها عموماً جذابیتی بیش از خانه و خانواده  دارد و نیز نقشی بسیار اساسی و مهم در تربیت کودکان  ایفا می کند. بنابراین برای به ثمر نشستن این نهال های ترد و شکننده و کمک به رشدِ صحیح آنان باید محیطی امن و عاری از هر انحرافی برای تربیت آنان فراهم ساخت.  ( رضازاده ، 1385 )

اهمیت و ضرورت تحقیق

اهمیت موضوع از جنبه های گوناگون قابل بررسی است ، به استناد جدیدترین تحقیقی که تا به حال در مورد مراقبت از کودک صورت گرفته، کودکانی که اوقات خود را دور از مادر و در مهدکودک می گذرانند، پرخاشگرتر می شوند و مدت زمانی را که کودک در مهدکودک می گذراند هر چه طولانی تر باشد، احتمال این که هنگام رسیدن به سن کودکستانی پرخاشگرتر شود بیشتر است.        ( محمود نژاد ، 1383 )

کودکانی که بیش از 30 ساعت در هفته را در مهدکودک می گذرانند، در ناهنجاری های رفتاری همچون جنگ و دعوا، رذالت، بیرحمی، حمله و نیز رفتارهای نامناسبی چون جدال، پرتوقعی و پرحرفی «نمره بیشتری » می آورند و آموزگاران آمادگی و مادران این کودکان، از آنها به عنوان کودکان تهاجمی، بهانه گیر، نترس، دردسرآفرین و افرادی که باید خواسته هایشان به سرعت عملی شود، یاد می کنند. ( رستمی کیا ، 1386 )

محققان هنوز نتوانسته اند دلیل این رفتارها را دقیقاً مشخص کنند اما برخی، علت مشکلات رفتاری این کودکان را خستگی والدین بر اثر کار و عدم توجه به کودک و یا عدم توجه مسئولان مهدکودک ها عنوان می کنند

در این تحقیق آمده است که اگر می خواهید این گونه رفتارها را تقلیل دهید، بهتر است از مدت زمانی که کودک در مهدکودک می گذراند بکاهید

از سوی دیگر و بنابر گزارش مؤسسه ملی «بهداشت و توسعه رفتار کودکان»، بچه هایی که بین سال های دوم تا چهارم زندگی در مهدکودک هستند نسبت به سایر کودکان آموزش زبان و حافظه بهتری دارند

کودکانی که زمان زیادی را در مهدکودک به سر می برند، غمگین و ترسو هستند اما این مشکل تا سن آمادگی از میان خواهد رفت

از آنجا که رابطه کودک با دوستان و مربیان خود در مهد، دوستانه است تأثیرپذیری و الگوبرداری از آنان در قیاس با محیط خانواده، بیشتر است، زیرا پدر و مادر با حالتی اقناعی و دستوری با کودک رفتار می کنند. او نیز این حالت اجبار و سلطه گری را در خانه احساس می کند، چرا که دریافته است پدر و مادر بزرگتر از او هستند. حتی گاهی اوقات احساس می کند که آنان به دلیل بزرگتر بودن به او زور می گویند، اما احساس کودک در مهد به مربیان و همسالان خود احساسی دوستانه و به دور از اجبار و زور است

هدف های کلی تحقیق

1-شناخت دوره مهد کودک و بررسی تاثیرات آن بر دانش آموزان مقطع ابتدایی شهرستان قزوین 

2-بررسی نقش دوره مهد کودک بر رشد اجتماعی دانش آموزان مقطع ابتدایی شهرستان قزوین

3-مقایسه نتایج تحقیق حاضر با سایر تحقیقان انجام شده

4-ارائه راهکارهای متناسب با نتایج حاصل از تحقیق

فرضیه ها

فرضیه اصلی

میان گذراندن دوره مهد کودک و رشد اجتماعی  دانش آموزان مقطع ابتدایی رابطه معنی دار وجود دارد . H

فرضیه فرعی

میان گذراندن دوره مهد کودک و رشد اجتماعی  دانش آموزان مقطع ابتدایی رابطه معنی دار وجود ندارد . H

متغییر های تحقیق

متغییر مستقل

رشد اجتماعی

 متغییر وابسطه

دوره مهد کودک

تعاریف عملیاتی متغییر ها

مهد کودک

مهد برای کودکان به منزله یک محیط کاملاً صمیمی و دوستانه است. لذا تأثیرپذیری کودکان در مهد به مراتب بیشتر از خانه و خانواده است. اگر مربیان، افرادی آموزش دیده، کارآمد و متخصص در زمینه تربیت کودکان باشند خواهند توانست به بهترین شکل ممکن کودکان را تربیت کنند. (محمدی ، 1385 )

رشد اجتماعی

انسان موجودی اجتماعی است . به فراخور همین ، طبعا فرزند انسان نیز از همان کودکی توانایی برقراری و قابلیتهای یک زندگی اجتماعی را دارد . در این میان نقش پدر و مادر ، بسیار حیاتی است و کودک روابط اجتماعی خود را از پدر و مادر می آموزد . اگر می خواهیم کودکی اجتماعی پرورش دهیم از همان ابتدا باید به نیاز های او پاسخ بدهیم و برای این منظور طبعا باید نیازهای اجتماعی او را بشناسیم . ( محمدی ، 1385 )

فصل دوم

ادبیات تحقیق

مطالعه پیشینه تحقیق
مروری بر تحقیقات انجام گرفته در داخل و خارج کشور
چهارچوب نظری تحقیق

مقدمه

در کشورهای پیشرفته 70% کودکان، زیر پوشش مراکز مهد کودک قرار دارند و در کشور ما این رقم تنها 8% است. دلیل استقبال کشورهای توسعه یافته از مهد کودک این است که امروزه روانشناسان و متخصصان علوم تربیتی معتقدند که شخصیت اصلی انسان، در چهار سال اول زندگی شکل می‌گیرد و در این سنین، کودک باید تحت تعلیم و تربیتی عمیق و همه‌جانبه قرار گیرد تا به رشد کامل جسمی، روحی و عاطفی دست یابد. ( حسینی مهر ، 1385 )

در این میان، مراکز مهد کودک می‌توانند با ایجاد امکانات آموزشی،‌ پرورشی، اجتماعی و رفاهی، شرایط لازم را برای رشد همه جانبه کودکان فراهم سازند. این مراکز،‌ اولین محیط اجتماعی و در واقع پلی بین خانه و اجتماع بزرگی است که کودک به آن تعلق دارد. در این مراکز، آگاهی‌های اجتماعی کودک رشد یافته و با استفاده از روش‌های غیرمستقیم آموزشی، فرصتی برای یادگیری وسیعتر، غنی‌تر و همه جانبه‌تر پیدا می‌کند. ( رضایی ، 1382 )

این نوع آموزش با روحیه جست و جوگر، فعال و کنجکاو کودک سازگارتر است و او را به یادگیری و اکتشاف برمی‌انگیزد.بنابراین درکنار خانواده‌ها و هم پای تربیت آنها، لازم است که مراکز آموزش پیش از دبستان در زمینه تکامل همه جانبه کودک نقش داشته باشند.اهمیت این مراکز زمانی آشکارتر می‌شود که بدانیم در بسیاری از مواقع، خانواده وظیفه خود را به دلیل آشنا نبودن با مسائل تربیتی، فقر فرهنگی، کم سوادی یا بی‌سوادی، مشکلات اقتصادی، دور بودن والدین ازمحیط خانه به علت کار و تأمین زندگی، از هم گسیختگی خانوادگی و مواردِ بی شمار دیگر، بخوبی ایفا نمی‌کند. اینجاست که مراکز مهد کودک باید کمبودهای آموزشی، تربیتی، جسمی و عاطفی کودکان را جبران نمایند.رشته رشد و پرورش کودکان مهد کودک با توجه به همین ضرورت و نیاز به داشتن مربیانی مجرب و توانمند، در دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی دایر شده است. این رشته در مقطع کارشناسی دو گرایش “کودکان عادی” و “کودکان با نیازهای ویژه” دارد.  [1]

پیشینه بحث

نتایج چندین مطالعه، همبستگی شایان توجهی  (6/0-4/0) بین رشد اجتماعی و خودپنداره توانایی را نشان داده است (بروک اور2، 1981: مارش3،1984؛ اسکالویک4، 1986). بین رشد اجتماعی و عزت نفس کلی نیز همبستگی  3/0  تا  4/0  یافته شده است (روبین5 1978؛ اسکالویک، 1984، 1986) . از طرف دیگر هانسفورد6  (1982) طی تحقیق خود رابطه معناداری (همبستگی در حدود  6/0) بین خود پنداره توانایی و عزت نفس کلی به دست آورد (بیابانگرد، 1380).  [2]

بر اساس یک الگوی منطقی هر فردی می تواند چهار الگوی احتمالی علّی را مطرح کند که هر یک از آن ها را می توان به صورت نظری مورد بحث قرار داد (اینارام7  و همکاران، 1990  به نقل از میرعلی یاری، 1379)

الف علت ب : بر اساس اصل ارزیابی انجام شده (روزنبرگ، 1979) فردی ممکن است

پیش بینی نماید که رشد اجتماعی اش بر خودپنداره اش، از طریق ارزیابی های دیگر افراد مهم تأثیر می گذارد. شبیه همین پیش بینی ممکن است بر اساس تئوری مقایسه اجتماعی انجام شود  [3]

( فستینگر1، 1954) . طبق این تئوری، پیش بینی فرد به عملکردش درگروه اجتماعی مورد مقایسه ( به ویژه در میان همکلاسان که اهمیت زیادی دارند)، بستگی دارد. (راجرز، اسمیت و کلمین، 1987). مطابق نظر(دیویس، 1978) دانش آموزان ممکن است در صورتی که خودشان را با اکثریت همکلاسی هایشان مقایسه نمایند، اشتیاق نسبتاً پایینی داشته باشند. پارکر و مارش  (1984) نیز نظری مشابه همین نظر، از طریق فرضیه «چهارچوب داوری»2  مطرح می نماید. مطابق این مدل، تغییر خودپنداره احتمالاً پیامد افزایش موفقیت و پیشرفت است تا این که متغیری ضروری برای پیشرفت (میرعلی یاری، 1379)

1ـ ب علت الف : بر اساس تئوری همسان سازی خویشتن (جونز، 1973؛ کلی  1954) فردی ممکن است پیش بینی کند که دانش آموزان دارای خودپنداره تحصیلی پایین، ممکن است از موقعیتهایی که در آن ها می توانند خود پنداره شان را تغییر دهند، اجتناب ورزند. از این رو سعی و تلاش کمتری را در مدرسه از خودشان نشان می دهند. همچنین بر اساس نظریه خود ارزشی و زنجیره پیشرفت ـ توانایی، دانش آموزان مبتلا به انتظار پیشرفت پایین، ممکن است تدابیر اجتناب از شکست، از جمله طفره رفتن را بیشتر آموخته باشند. البته باید در نظر داشت که آسودگی موقتی که به توسط این تدابیر اجتناب از شکست حاصل شده گمراه کننده است، زیرا سرانجام به شخص آسیب خواهد رساند. بنابراین در صورتی که فرد انتظار پایینی از خودپنداره توانایی اش داشته باشد، رشد اجتماعی کمتری را نیز تجربه خواهد کرد. (بیابانگرد، 1380)

الف و ب به یک روش تعاملی (تقابلی) بر یکدیگر تأثیر می گذارند: دو فرایندی که در بالا شرح داده شد، لزوماً باهمدیگر در تناقض نیستند.مارش  (1984) یک مدل تعادل سازی پویا را مطرح می کند که مطابق آن رشد اجتماعی، خودپنداره و اسناد به خویشتن در یک شبکه از روابط متقابل درهم تنیده شده اند. هم چنین تغییر در یکی از آنها منجر به تغییر در دیگری، به منظور برقراری مجدد تعادل می شود. بنابراین، رشد اجتماعی و خودپنداره به یک روش تقابلی در یکدیگر تأثیر می گذارند (بیابانگرد، 1380).  [4]

2ـ الف و ب معلول ج هستند: ماروگاما1  و همکاران  (1981) بیان می کنند که علت سومی (برای مثال توانایی یا حمایت اجتماعی) بر رشد اجتماعی و خودپنداره مؤثر است. ممکن است خودپنداره توانایی و عزت نفس (هر دو) از طریق تجارب غیر تحصیلی مرتبط با توانایی، و یا متغیر سوم دیگری، تحت تأثیر قرار گرفته باشند. بنابراین به صورت نظری الگوهای مختلف علّی را می توان مطرح کرد که واقعاً هم وجود دارند. با این حال، چندین مطالعه آزمایشی انجام شده است که روابط علّی میان رشد اجتماعی و خودپنداره را مورد آزمون قرار داده است . در یک مطالعه طولی که مشتمل بر چهار گروه بود، ماروگاما و همکاران  (1988) رشد اجتماعی

دانش آموزان را در سنین  9، 12، 15  سالگی و عزت نفس کلی آن ها را در سن  12  سالگی مورد اندازه گیری قرار دادند. متغیرهای کنترل کننده، طبقه اجتماعی و توانایی در سن  7سالگی مورد اندازه گیری قرار گرفت .آنها هیچ گونه مدارکی دال بر اینکه رشد اجتماعی وعزت نفس رابطه علّی با یکدیگر دارند، نیافتند و متغیر سومی را ( برای مثال طبقه اجتماعی و توانایی)، به عنوان علت رشد اجتماعی و عزت نفس بیان می کنند. پتیبوم2  و همکاران  (1986) با تجزیه و تحلیل داده های یک نمونه بزرگ از دانش آموزان دبیرستان و اندازه گیری رشد اجتماعی و عزت نفس کلی در فاصله  2  سال دریافتند که هیچ گونه شواهدی مبنی بر اینکه عملکرد یک متغیر، نسبت به متغیرهای دیگر برجسته تر است، وجود ندارد. آن ها دو توضیح احتمالی در این مورد مطرح می کنند، عزت نفس و رشد اجتماعی ممکن است معلول یک متغیر سوم باشند یا اینکه هر دو متغیر به یک سبک چرخه ای تأثیر یکسانی بر یکدیگر دارند.  [5]

در بعضی مطالعات گزارش شده که خودپنداره توانایی بر رشد اجتماعی، برتری علّی دارد. در مطالعات دیگری محققان به نتیجه متضاد با این نظریه رسیده اند. خلاصه اینکه، تحقیقات آزمایشی اجازه هیچ گونه نتیجه گیری با ثباتی را در مورد ترتیب علّی خودپنداره و رشد اجتماعی نمی دهد. این همان نتیجه گیری است که به توسط بیرن1  (1984، 1988) در دو مطالعه بزرگ بیان شده است. علاوه بر این، روابط بین این دو مفهوم ممکن است ناشی از مشکلات

روش شناختی، سن، تعریف خودپنداره و اندازه گیری رشد اجتماعی باشد ( هانسفورد، 1982). بر اساس زمینه های نظری هر کدام از متغیرهای رشد اجتماعی و خودپنداره توانایی بر یکدیگر تأثیر متقابل دارند

پرسش مهم برای پژوهش عبارت از این است که آیا می توان اثرات هر یک از متغیرهای مذکور و متغیری را که بهترین پیش بینی کننده برای دیگری باشد، تعیین و شناسایی کرد؟ به دنبال این نظر، شاولسون2  و بیرن  (1984)، الگوی برتری علّی و ملاکهای آزمون آن را تعیین نمودند. بر اساس این الگو خودپنداره افراد به تدریج تحت تأثیر اعمال، موفقیت ها و ارزشیابی ها در

موقعیت های خاص قرار گرفته، و عزت نفس کلی از خود پنداره های افراد در زمینه های مختلف تأثیر می پذیرد. بنابراین حتی اگر رشد اجتماعی، خودپنداره توانایی و عزت نفس کلی بر یکدیگر تأثیر متقابل داشته باشند، جهت علّی غالب از پیشرفت در خودپنداره توانایی به عزت نفس کلی است (بیابانگرد  ، 1380)

ب : تحقیقات انجام شده

[1] Housden, T., & Kam, R.(1992). “Full-day kindergarten: A summary of the research.” Carmichael, CA: San Juan Unified School District. ED

[2] Karweit, N.(1992). “The kindergarten experience.” Educational Leadership, 49(6), 82-86. EJ

[3] جلالی، سید احمد، 1381، هوش هیجانی، فصلنامه تعلیم و تربیت، سال هجدهم، شماره 1و2، بهار و تابستان 1381، شماره مسلسل 70-69، صفحات 89 تا

[4] حسنی، محمد، بی تا، ارتقاء خودکار “قبولی تضمینی” یا حذف مردودی معنی، کاربرد، دلایل، چالش ها و الزامات

[5] مقنی زاده، محمد حسن، 1380، بررسی راه های افزایش مشارکت دانش آموزان در انجام فعالیتهای پرورشی مدارس، معاونت پرورشی و تربیت بدنی وزارت آموزش و پرورش

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید


:: بازدید از این مطلب : 39
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : چهار شنبه 11 فروردين 1395 | نظرات ()
نوشته شده توسط : علی

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 دانلود مقاله امام محمد غزّالي طوسي در فایل ورد (word) دارای 23 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد دانلود مقاله امام محمد غزّالي طوسي در فایل ورد (word)   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

بخشی از فهرست مطالب پروژه دانلود مقاله امام محمد غزّالي طوسي در فایل ورد (word)

مقدمه  
زندگینامه غزالی  
سال میلاد غزالی (450 ه.ق = 1058 م)  
آغار یتیمی (احتمالاً 457 ه.ق = 1065 م)  
راه یافتن به مدرسه (463 ه.ق = 1070 م)  
نخستین سفر (احتمالاً 468 ه.ق = 1075 م)  
سفر به نیشاپور (473 ه.ق = 1080 م)  
آشنایی با خواجه نظام الملک طوسی (478 ه.ق = 1085 م)  
آغاز استادی در نظامیهء بغداد (484 ه.ق = 1091 م)  
مردم گریزی (488 ه.ق = 1094 م)  
بازگشت به میان مردم (499 ه.ق = 1105 م)  
در کنار مردم دیار خود (503 ه.ق = 1109 م)  
پیوستن به جاودانگان (505 ه.ق = 1111 م)  
آثار غزالی  
ترتیب آثار غزالی  
ترتیب تاریخی آثار امام محمد غزالی در پنج مرحله  
امام محمد غزالی در آستانه شیخ الحرمین:  
در بارگاه وزیر اعظم نظام الملک  
سفر امام غزالی به شامات  
درگذشت  
منابع  

بخشی از منابع و مراجع پروژه دانلود مقاله امام محمد غزّالي طوسي در فایل ورد (word)

 الغزالی، ابی حامد، محمد بن محمد الطوسی. (احیاء علوم الدین) جلد یکم، دار المعرفه للطباعه والنشر، بیروت چاپ سال 1945 میلادی به (عربی).

دکتر:القبانی، الشیخ محمد، رشید، (مکاشفه القلوب، المقرب الی حضره علام الغیوب) دار احیار العلوم: بیرت، چاب دهم، انتشار سال 1985 میلادی به (عربی).

الأنصاری، محمد ، ابن منظور، (لسان العرب) ، جلد هیجدهم، دار احیار التراث العربی للنشر: بیرت، چاب سوم، انتشار سال 19887 میلادی به (عربی).

خدیو جم، حسین. مقدمه کتاب کیمیای سعادت، نوشته امام محمد غزالی طوسی، شرکت انتشارات علمی و فرهنگی، چاپ دهم، 1382

مقدمه

  حجه الاسلام، ابو حامد، امام محمد غزّالی طوسی، بزرگمردی که در سال 450 هجری قمری در روستای طابران طوس از مادر بزاد، کودکی و جوانیش صرف دانش اندوزی و جهانگردی شد تا آنکه در مرز چهل سالگی در انواع رشته های علوم اسلامی سرآمد دانشوران روزگار خود گشت و نامش در سراسر جهان اسلام آن روزگار زبانزد همگان گردید.غزالی با نوشته های عمیق و پرمغز خود به قالب انواع علوم اسلامی جان تازه ای دمید، و در زمینه تصوف و عرفان، فلسفه و کلام، روان شناسی و اخلاق، نوآوریها کرد. وی از 39 سالگی به بعد برای تصفیه روح و نگارش ارزنده ترین آهار خود مردم گریز شد و تا پایان عمر در گمنامی و گوشه نشینی بسر برد. سرانجام در سال 505 هجری پس از پنجاه و پنج سال زندگی پر ثمر چراغ زندگیش در زادگاهش فرومرد، اما مشعل پرفروغ اندیشه در کنار آثار فراوان و ارزنده ای که از خود باقی گذاشته همچنان فروزان برجای مانده، و این فروزندگی تا کیش مسلمانی برجای باشد و زبانهای تازی و پارسی پایدار، صاحبدلان را در مسائل دینی و اخلاقی و اجتماعی و ادبی روشنگر بسیاری از حقایق خواهد بود

زندگینامه غزالی

سال میلاد غزالی (450 ه.ق = 1058 م)

نام کامل وی حجه الاسلام ابوحامد محمد بن محمد بن محمد غزّالی طوسی است. “غزال” (با فتح غین و تشدید ز) بر پیشه وری اطلاق می شده که نخِ پشم می فروخته، پیشه وری که پشم خام تهیه می کرده و پس از حلاجی با دستمزدی اندک به زنان پشم ریس می سپرده تا به نخ تبدیل شود و برای فروش آماده گردد. این پیشه هنوز در مشهد به نامهای حلاج، نداف، نخ فروش رایج است. این معنی را خود امام غزالی در کتاب احیاء علوم الدین یادآور شده است.پدر غزالی پارسا مردی بوده صوفی مسلک، که در شهر طوس حرفه غزالی یا نخ پشم فروشی داشته است. چون مرگ این صوفی نزدیک میشود، دو فرزند خود – محمد و احمد – را با مختصر اندوخته ای که داشته به دوستی از هم مسلکان خویش می سپرد و به او می گوید: چون بر اثر محرومی از هنر خواندن و نوشتن اندوه فراوان خورده ام آرزودارم که فرزندانم ازین هنر بهره ور گردند

آغار یتیمی (احتمالاً 457 ه.ق = 1065 م)

پس از یتیم شدن این دو کودک، وصی درستکار تربیت آنان را برعهده می گیرد تا هنگامی که میراث اندک پدرشان تمام میشود و خود صوفی از اداره زندگی آنان فرو می ماند. آنگاه با اخلاص به آن دو پیشنهاد میکند تا برای گذران زندگی و ادامه تحصیل در زمره طلاب جیره خوار مدرسه ای از مدارس دینی شهریه بدهِ روزگار خود درآیند؛ و آنان از راه ناچاری پیشنهاد وی را می پذیرند. این سخن ابوحامد محمد غزالی که “برای غیرِ خدای عمل آموختم، ولی علم جز خدای را نپذیرفت” می تواند مؤید این حقیقت باشد

راه یافتن به مدرسه (463 ه.ق = 1070 م)

 این تاریخ نیز تقریبی است، یعنی ممکن است یکی دو سال پیش از این در شمار طلاب جیره خوار مدرسه جای گرفته باشد. زیرا خودش در نامه ای که به پادشاه سلجوقی می نویسد ازین راز چنین پرده برمیگیرد:«بدان که این داعی پنجاه و سه سال عمر بگذاشت، چهل سال در دریای علوم دین غواصی کرد تا به جایی رسید که سخن وی از اندازه فهم بیشتر اهل روزگار درگذشت».اگر این گفته غزالی را که “چهل سال در دریای علوم دین غواصی کردم” بپذیریم، تاریخ راه یافتن او به جرگه علمای دین به روزگار سیزده سالگی وی مسلم میشود. یعنی درین هنگام مقدمات کار دانش اندوزی را فراگرفته بوده است .پس ازآنکه در مدرسه دینی از حداقل نیازمندیهای زندگی برخوردار شد، با خاطر آسوده و امید فراوان، دل به کتاب سپرد و گوش به سخن استاد فرا داد تا هنگامی که برای آموختن علم فقه آمادگی پیدا کرد و توانست در ردیف شاگردان خوب نخستین استادش، احمد بن محمد رادکانی، جای گیرد. نخستین دوره طلبگی غزالی را در طوس – براساس برخی قراین – می توان حدود پنج سال حدس زد؛ یعنی هنگامی که وی از شهر طوس رهسپار جرجان شد تا از محضر دومین استادش، ابوالقاسم اسماعیلی جرجانی، بهره ور شود، احتمالاً نوجوانی هیجده یا نوزده ساله بود

نخستین سفر (احتمالاً 468 ه.ق = 1075 م)

بی تردید نخستین سفر دانشجویی غزالی سفری است که وی از طوس به جرجان رفته است، اما این سفر در چه سالی انجام شده و غزالی در آغاز این سفر چندساله بوده است، در مآخد موجود روشن نیست. اگر فرض کنیم در هیجده یا نوزده سالگی راهی این سفر شده، و احتمالا مدت رفت و برگشت و دوران اقامتش در جرجان حدود دوسال بوده است، این حدس با حکایتی که امام اسعد میهنه ای از غزالی روایت میکند تا حدی هم آهنگ میشود. امام اسعد می گوید:از ابوحامد محمد غزالی شنیدم که می گفت: «در راه بازگشت از جرجان دچار عیاران راهزن شدیم. عیاران هرچه را که باخود داشتیم گرفتند. من برای پس گرفتن تعلیقه (جزوه، یادداشت درسی) های خود در پی عیاران رفتم و اصرار ورزیدم. سردسته عیاران چون اصرار مرا دید گفت: “برگرد، وگرنه کشته خواهی شد” وی را گفتم:” ترا به آن کسی که از وی امید امینی داری سوگند می دهم که تنها همان انبان تعلیقه را به من باز پس دهید؟ زیرا آنها چیزی نیست که شمارا به کار آید” عیار پرسید که” تعلیقه های تو چیست؟” گفتم: “درآن انبان یادداشتها و دست نوشته هایی است که برای شنیدن و نوشتن و دانستنش رنج سفر و دشواریها برخویشتن هموار کرده ام.” سردسته عیاران خنده ای کرد و گفت: “چگونه به دانستن آنها ادعا می کنی، در حالی که چون از تو گرفته شد دانایی خود را از دست دادی و بی دانش شدی؟” آنگاه به یارانش اشارتی کرد و انبان مرا پس دادند.»

غزالی گوید: «این عیّار، ملامتگری بود که خداوند وی را به سخن آورد تا با سخنی پندآموز مرا در کار دانش اندوزی راهنما شود. چون به طوس رسیدم سه سال به تأمل پرداختم و با خویشتن خلوت کردم تا همه تعلیقه ها را به خاطر سپردم، و چنان شدم که اگر باردیگر دچار راهزنان گردم از دانش اندوختهء خود بی نصیب نمانم.»

سفر به نیشاپور (473 ه.ق = 1080 م)

از این سخن غزالی که «چون به طوس رسیدم، سه سال به تأمل پرداختم…» می توان نتیجه گرفت که غزالی پس از بیست و سه سالگی از طوس رهسپار نیشاپور شده تا از محضر عالم بلند آوازه، امام الحرمین ابوالمعالی جوینی، بهره ور شود. غزالی در محضر این استاد نامدار چنان کوشید و درخشید که پس از یکی دوسال در شمار بهترین شاگردان وی جای گرفت، و امام الحرمین چنان شیفته این شاگرد درس خوان و هوشیار گردید که در هر محفلی به داشتن شاگردی چون او به خود می بالید

این دوره از دانش اندوزی غزالی که سبب شد در جمع فقیهان نیشاپور مشهور و انگشت نما شود، بیش از پنج سال نپایید، یعنی چون چراغ زندگی امام الحرمین به سال 478 هجری خاموش شد، غزالی در حدی از دانش دینی روزگار خود رسیده بود که دیگر نیازی به استاد نداشت، یا آنکه استادی که برایش قابل استفاده بوده باشد پیدا نکرد. بنابراین به نگارش و پژوهش پرداخت تا شایسته مسند استادی شود

آشنایی با خواجه نظام الملک طوسی (478 ه.ق = 1085 م)

دراین سال غزالی به لشکرگاه ملکشاه سلجوقی، که در نزدیکی نیشاپور واقع بود، راه یافت و به خدمت همولایتی سیاستمدار خود خواجه نظام الملک طوسی پیوست. در محضر این وزیر شافعی مذهب و ادب دوست و گوهرشناس، بارها فقیهان و دوانشوران به مناظره پرداخت، و در هر مورد برمخالفانِ عقیده و اندیشه خویش پیروز گشت. دیری نپایید که خواجه نظام الملک با اشتیاق به حمایتش برخاست و در بزرگداشت وی کوشید تا آنجا که اورا «زین الدین» و «شرف الائمه» لقب داد و به استادی نظامیه بغداد برگزید

آغاز استادی در نظامیهء بغداد (484 ه.ق = 1091 م)

غزالی در سال چهارصد و هشتاد و چهار از طوس رهسپار بغداد شد، مردم این شهر مقدمش را بگرمی پذیرا شدند. خیلی زود زبانزد خاص و عام گردید. در محافل علمی از نبوغ سرشار و دانش بسیارش داستانها گفتند و کاروانیانی که از بغداد رهسپار شرق و غرب می شدند برای مردم شهرهای سرِ راه از نبوغ و هوشیاری وی حکایتها روایت میکردند تا آنکه حشمت و شوکتش به پایه ای رسید که حتی در امیران و پادشاهان و وزیران معاصر خود اثر گذاشت

در سال 478 هجری، غزالی یکی از بزرگانی بود که با عنوان حجهالاسلام و استاد برگزیده نظامیه بغداد، در مراسم نصب المستظهر بالله – بیست و هشتمین خلیفه عباسی- بر مسند خلافت، شرکت جست و با وی بیعت کرد. خودش در نامه ای که به سال 504 هجری در پاسخ نظام الدین احمد نوشته است، ضمن ابراز ندامت از زندگی جنجالی و اشرافی گذشتهء خویش، چنین می نگارد: «در بغداد از مناظره کردن چاره نباشد، و از سلام دارالخلافه امتناع نتوان کرد.»

مردم گریزی (488 ه.ق = 1094 م)

پس از آنکه در بغداد به اوج شوکت و شهرت رسید، و در میان خاص و عام مقامی برتر از همه پیدا کرد، دریافت که ازاین راه نمی توان به آسایش و آرامش روحی رسید. پس از تردید بسیار سرانجام دنباله روِ صوفیان وارستهء بی نام و نشان شد. به بهانه زیارت کعبه از بغداد بیرون رفت، چندی به گمنامی به جهانگری پرداخت و سالها در حجاز و شام و فلسطین با خویشتنِ خویش به خلوت نشست تا داروی درد درونی خود را پیدا کند. به تاریخ این گوشه نشینی نیز در پاسخ غزالی به نامه نظام الدین احمد چنین اشارت رفته است

«چون بر سر تربت خلیل – علیه السلام – رسیدم، در سنه تسع و ثمانین و اربعمائه (489 ه.ق)، و امروز قریب پانزده سال است، سه نذر کردم: یکی آنکه از هیچ سلطانی هیچ مالی قبول نکنم، دیگر آنکه به سلام هیچ سلطانی نروم، سوم آنکه مناظره نکنم. اگر دراین نذر نقض آورم، دل و وقت شوریده گردد…»

بازگشت به میان مردم (499 ه.ق = 1105 م)


برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید


:: بازدید از این مطلب : 32
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : چهار شنبه 11 فروردين 1395 | نظرات ()