نوشته شده توسط : علی

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 دانلود مقاله مدرنيته و رابطه آن با سنت هاي قديم در فایل ورد (word) دارای 28 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد دانلود مقاله مدرنيته و رابطه آن با سنت هاي قديم در فایل ورد (word)   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

بخشی از فهرست مطالب پروژه دانلود مقاله مدرنيته و رابطه آن با سنت هاي قديم در فایل ورد (word)

پیشگفتار  
معمای مدرنیته  
انسان گرایی  
باز اندیشی در مدرنیت  
مدرنیت یا پسامدرنیت  
ابعاد نهادی مدرنیت  
درآمدی به معنای جهانی سوم  
جهانی شدن مدرنیت  
چکیده از مطالب عنوان شده  
منابع :  

بخشی از منابع و مراجع پروژه دانلود مقاله مدرنيته و رابطه آن با سنت هاي قديم در فایل ورد (word)

-        ما و مدرنیت ، داریوش آشوری

-        مدرن ها ، رامین جهانبگلو

-        معمای مدرنیته ، بابک احمدی

-        پیامدهای مدرنیت ، آنتونی گیدنز ، ترجمه محسن ثلاثی

پیشگفتار

این تحقیق به صورت یک مجموعه مختصر ارائه شده است که مباحث تقریبا به صورت ناگسسته عرضه شده ولی به علت جالب بودن بعضی مطالب درصدد مطرح کردن آنها برآمدم

در این تحقیق هفت مبحث بررسی شده که برای تعریف کلی از مدرنیته و رابطه آن با سنتهای قدیم بحثی با عنوان معمای مدرنیته ذکر شده است . مطالب دیگر به ترتیب : رابطه مدرنیته با متافیزک ومقوله انسان گرایی آن بازاندیشی مدرنیت، مدرنیت وابعاد نهادی آن ،درآمدی بر معنای اصطلاح جهان سوم که هر انسانی بارها و بارها بآ آن برخورد می کند و بی آنکه به معنی آن بپردازد از کنارش عبور کرده است ، جهانی شدن مدرنیت واینکه تحولی همه گیر است و در پایان چکیده ای از مطالب آورده شده است

در روزگار مدرن یعنی دوره همخوانی با قالبهای تکنولوژیک ، چیزی مهمتر از این نیست که آدمی دریابد که خویشتن او چند پاره شده فرد ابزاری اش راه را بر پیشرفت حقیقی او بسته است و الگویی یکه خرد باوری اش هیچ نیست مگر ابزار به بند کشیدن او این مبارزه یعنی آگاهی از شرایط تحقق آزادی و برانگیختن شور فردیت در هر کس

معمای مدرنیته

تعریفهایی که از مدرنیته ارائه شده اند چندان فراوان متنوع وحتی با هم متضادند که اگر بگوییم این واژه ی بسیار رایج در علوم اجتماعی تاریخ نگاری وفلسفه ی امروز یکی از مبهم ترین اصطلاح ها نیز به شمار می آید حرف تازه ای پیش نکشیده ایم. تاکنون هیچ کس نتوانسته تعریفی یکه نهایی و کامل و قطعی از واژه مدرن و از مفاهیمی که همراه با آن مطرح می شوند همچون مدرنیته مدرنیزاسیون و پسامدرن ارائه کند و به نظر می رسد که حتی ارائه یک تعریف براساس فصل مشترک تعریفهای موجود ازمدرنیته نیز ممکن نباشد

واژه مدرن که در تمام زبانهای اروپایی و در بسیاری از زبانهای دیگر از جمله در فارسی امروزی ما رایج شده لفظ لاتینی modemus است که خود از قید mode مشتق شده است. در زمان لاتین معنای mode«این اواخر، به تازگی ، گذشته ای بسیار نزدیک بود. به گمان بعضی از تاریخ نگاران لفظ moderni را رومیان در اواخر سده‌ی پنجم در مورد ارزشها و باورهای پذیرفته شده قدیمی که با لفظ مورد ارزشها وباورهای مشکوک جدید به کار می بردند ارزشهایی که در تقابل بودند با باورهای پذیرفته شده قدیمی که با لفظ antiqui مشخص می شدند

بسیاری از مردم که واژه مدرن را درگفتار هر روزه خود به جای چیزی نو به کار می‌برند در اصل مقصودشان همان چیزی نو امروزی است که جایگزین چیزهای کهنه و غیر قابل قبول شده است. از نظر شماری از نظریه پردازان علوم اجتماعی نیز ،مشروعیت مدرن بودن یا مدریته از پیکارش با سنت ها نتیجه می شود و عقیده دارند که مدرنیته یعنی منش شیوه زندگی امروزی جدید که به جای منش کهن زیستن نشسته و انرا نفی کرده باشد شارل بودلر این تعریف از مدرنیته را نادقیق می داند. مدرن بودن به گمان او یعنی درک این واقعیت که چیزهایی از زندگی کهنه در زندگی نو باقی مانده اند وما باید با آنها بجنگیم. مدرنیته یعنی در حال جنگ بودن با سنت ها و باورهای کهنه ای که همراه شده اند با آنچه ما شیوه تازه زیستن می نامیم آن هم نه در شکلهای قدیمی خودبلکه در شلکهای امروزی که بازشناختن شان گاه کار بسیار دشواری است

جهان امروز این اصل را به عنوان اصل اساسی پذیرفته است که سکون وتکرار و رجوع به گذشته اصل نیست بلکه حرکت و تغییر و پیشرفت اصل است.حقیقت بی‌زمان ومکان و مطلق موهوم است و اصل با واقعیت متغیر نسبی موجود درزمان و مکان است. بدین ترتیب است که دنیای امروز را غوغای ترقی و پیشرفت فراگرفته است

موج درگیری میان قدیمی ها و مدرن ها در قرون وسطی تشدید می شود. نویسندگانی را می یابیم که بر مدرنیسم زمانه شان نسبت به عصر کهن پای می فشرند.مشهورترین مجادله ای که میان قدیمی ها و مدرن ها جریان داشت درپایان قرن هفدهم و آغاز قرن هجدهم شروع می‌شود. مدرنیت به شیوه هایی از زندگی یا سازمان اجتماعی مربوط می شود که از سده هفدهم به بعد دراروپا پیدا شد و به تدریج نفوذی کم و بیش جهانی پیدا کرد. این تعریف مدرنیت را به یک دوره زمانی و یک جایگاه جغرافیایی اولیه مربوط میسازد ولی در ضمن ویژگیهای عمده اش را در جعبه سیاه سربسته باقی می گذارد

بحث فرهنگی پردامنه ای که در تاریخ اندیشه های اروپایی به عنوان رویارویی باستانیان و مدرن ها مشهور شده و لحظه ای مهم را در زندگی فکری و معنوی اروپا به ویژه انگلستان وفرانسه در پایان سده هفدهم مشخص می کند براساس ضرورت درک چگونگی رویارویی با سنت ها مطرح شد. در این جدال مساله مرکزی این بود که فیلسوفان و نویسندگان امروزی تا چه حد می توانند خود را بی نیاز از سنت باستان یعنی سنت فکری ادبی یونان وروم بدانند؟ آیا می توان گفت که امروزی ها به دلیل پیشرفت دانش بشری درچنان موقعیتی قرار گرفته اند که دیگر نیازی به سنتهای کهن فکری خود ندارند؟ برخی از شرکت کنندگان در این بحث روزگار تمدن های باستانی و فرهنگ های کهن را با تمام عظمت دستاوردهاشان به ایام کودکی در زندگی یک انسان همانند میکردند و دوران مدرن یا زمان حاضر را به مثابه ایام بلوغ جسمانی و فکری انسان می شناختند. همان طور که در کل زندگی یک انسان دوران کودکی مرحله ای ضروری و گریز ناپذیر است که باید از آن گذشت تا به روزگار بلوغ و قدرت جسمانی وفکری رسید وجود فرهنگ کلاسیک و سرچشمه های یونانی و سامی نیز برای تکامل فرهنگ اروپایی ضروری بود. این همانند انگاشتن فرهنگ یونان با دوران کودکی زندگی انسان استعاره رایجی باقی ماند.در این همانند تاریخ با زندگی انسان مفهوم توسعه نهفته است که دربرداشتن امروزی از مدرنیته نیز نقش کلیدی دارد :مرحله تازه ، هر چند بدون پله های پیشین به دست نمی آید ولی نسبت به آن پله ها در حکم حرکتی به جلو یا توسعه ای مادی ومعنوی محسوب می شود . گفته برنارد شارتری که جان سالزبری نویسنده سده دوازدهم آنرا تکرارکرد. اینکه ما امروزی ها همچون کوتوله هایی هستیم که برفراز شانه های غولها یعنی بزرگان وفرهنگ کهن ایستاده اند و از این روشاهد چشم اندازی هستند گسترده  تر از آنچه خود غولها می بیند. هر چه هم سازندگان فرهنگ باستان را از سازندگان فرهنگ امروز بزرگتر بدانیم باز نمی توانیم انکار کنیم که امروزی از تمامی دانش و بینش آنان بهره می برند وخود نیز چیزی حتی اندک ، بدان می افزایند

مفاهیم کلیدی دیگری هم که تا پایان سده هجدهم تصوری تازه از زندگی و آزادی را فراهم آوردند ریشه در همان عنصر داشتند مفاهیمی چون فردیت مالیکت سرمایه دار نه ضرورت استنتاج قوانین از زندگی هر روزه از میان رفتن حق فرزند ارشد دولت استوار به نمایندگی تفکیک قوا وغیره

در قلمرو حقوق وقانون گسست از سنت ها ،معنایی مشخص دارد: جدایی از قوانینی که براساس زندگی هر روزه تعیین وتدقیق نشده باشند و سرچشمه آن ها به متون مقدس گذشته ها، سنت ها و باورهای عتیق باز گردد

اصل توجیه کننده تدوین قوانین زمینی باور به کارکرد در نهایت درست فرد انسانی است. این اصل احتمال خطا در فعالیت اجتماعی انسانی را نفی نمی کنداما براساس این باور بنا شده است که سرانجام افراد با تکیه بر نیروی عقل جمعی خود خواهند دانست که راه درست چیست. این قبول مرکزیت عقل انسانی در بحث از مدرنیته بسیار مهم است به راستی می توان گفت که شیوه رادیکال پذیرش یا رد ادعاهای آن به پذیرش یا در این ادعا منتهی می شود که پایه واساس سعادت انسان پیروی از احکام عقل است. به همین دلیل خردباوری همواره در مرکز بحث متفکرانی قرار داشته که به سنجش ادعاهای مدرنیته پرداخته اند

با این که شما تعریف های ارائه شده از مدرنیته بسیار زیاد است ولی تلاش در جهت اینکه آن ها را در دو دسته کلی جای دهیم تاکنون ناموفق نبوده است . می توان بیشتر تعریف ها را در یکی از آن دو دسته کلی جای داد.رسته اول مدرنیته را همچون شکل یا ساختاری اجتماعی-فرهنگی  و در نتیجه واقعیتی یا دورانی تاریخی مطرح می کند در حالی که دسته دوم آن را به مثابه حالتی رویکردی فلسفی یا جهان بینی تازه ای پیش کشید

نمونه ای عالی از ارزیابی مدرنیته بحث میشل فوکوست. فوکو با آغاز از نوشته مشهور کانت روشنگری چیست؟ نشان داد که از دیدگاه کانت که مدافع مدرنتیه بود در روزگار روشنگری و پس از آن همخوان با جان مایه های بنیادین روشنگری یعنی بلوغ فکری، سیاسی واجتماعی آدمیان «امروزی بودن» و «امروزی زیستن » انسان پیش از هر چیز در حکم خواست با خبری از موقعیت امروزی خویشتن است. همین تلاش برای درک موقعیت حالت کنونی سبب می شود که مدرنیته همچون یک معضل فلسفی جلوه کند.کسی که بخواهد به طور جدی درباره امروز یعنی روزگار مدرن بیندیشد و بحث کند چاره ای جز این ندارد که توان خود را صرف شناخت جایگاه یا موقعیت امروزی خودش کند و این شناخت را با در نظر گرفتن ادعاهای اصلی مدرنتیه یا بهتر بگوییم با ارزیابی و سنجش آن ادعاها به انجام رساند.از نکته ذکر شده می توان نتیجه گرفت که معضل کسی که خود را به عنوان انسان مدرن می شناسد فقط فلسفی نیست بلکه فلسفی -اخلاقی است

مدرنیته یک پیشنهاد است نه نتیجه نهایی حرکتی تاریخی. می توان گفت می شود این گونه زندگی کرد ولی نمی توان گفت : این گونه زندگی کردن بهترین یا یگانه زندگی انسان است . مدرنیته یکی از شکلهای کنار هم قرار گرفتن عناصر است و چیزی بیش از این هم نیست

انسان گرایی

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید


:: بازدید از این مطلب : 42
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : شنبه 7 فروردين 1395 | نظرات ()
نوشته شده توسط : علی

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 دانلود مقاله محمد مصدق و ملي شدن صنعت نفت در فایل ورد (word) دارای 15 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد دانلود مقاله محمد مصدق و ملي شدن صنعت نفت در فایل ورد (word)   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

بخشی از فهرست مطالب پروژه دانلود مقاله محمد مصدق و ملي شدن صنعت نفت در فایل ورد (word)

آغاز زندگی وجوانی  
والی‌گری و وزارت  
دوره رضاشاه  
ملی شدن نفت و نخست وزیری  
کشمکش با دربار و مخالفان  
کودتا علیه دولت مصدق  
محاکمه و زندان و خانه نشینی  
اعضای کمیسیون عبارت بودند از:  
منابع  

بخشی از منابع و مراجع پروژه دانلود مقاله محمد مصدق و ملي شدن صنعت نفت در فایل ورد (word)

•مصدق، محمد، خاطرات و تألمات

•مصاحب، غلامحسین، دائرهالمعارف فارسی

•موحد، محمدعلی، خواب آشفته نفت

آغاز زندگی وجوانی

محمد مصدق در سال 1261 هجری شمسی در تهران، در یک خانواده اشرافی بدنیا آمد. پدرش میرزا هدایت‌الله معروف به «وزیر دفتر» از بزرگمردان دوره‌ ناصری و مادرش ملک تاج خانم (نجم السلطنه) فرزند عبدالمجید میرزا فرمانفرما و نوه عباس میرزا ولیعهد قاجار و نایب‌السلطنه ایران بود. هنگام مرگ میرزا هدایت‌الله در سال 1271 شمسی محمد ده ساله بود، و ناصرالدین شاه علاوه بر اعطای شغل و لقب میرزا هدایت‌الله به پسر ارشد او میرزا حسین خان، محمد را «مصدق‌السلطنه» نامید

محمد خان مصدق‌السلطنه پس از تحصیلات مقدماتی در تبریز به تهران آمد، به مستوفی‌گری خراسان گمارده شد و با وجود سن کم در کار خود مسلط شد و توجه و علاقه عموم را جلب نمود. مصدق‌السلطنه در اولین انتخابات دوره مجلس مشروطیت به نمایندگی از طبقه اعیان و اشراف اصفهان انتخاب شد ولی اعتبارنامه او به‌دلیل سن او که به سی سال تمام نرسیده بود رد شد. مصدق‌السلطنه در سال 1287 شمسی برای ادامه تحصیلات خود به فرانسه رفت و پس از خاتمه تحصیل در مدرسه علوم سیاسی پاریس به سویس رفت و به اخذ درجه دکترای حقوق نائل آمد

والی‌گری و وزارت

مراجعت مصدق به ایران با آغاز جنگ جهانی اول مصادف بود. مصدق‌السلطنه با سوابقی که در امور مالیه و مستوفی‌گری خراسان داشت به خدمت در وزارت مالیه دعوت شد. قریب چهارده ماه در کابینه‌های مختلف این سمت را حفظ کرد. در حکومت صمصام السلطنه به علت اختلاف با وزیر وقت مالیه (مشار الملک) از معاونت وزارت مالیه استعفا داد و هنگام تشکیل کابینه دوم وثوق الدوله عازم اروپا شد. در این دوران قرارداد 1919 به امضای وثوق‌الدوله رسید و مخالفت گسترده آزادی‌خواهان ایرانی با آن شروع شد. دکتر مصدق نیز در اروپا به انتشار نامه‌هاو مقاله‌هائی در مخالفت با این قرارداد اقدام کرد. اندکی بعد مشیرالدوله که به جای وثوق الدوله به نخست وزیری انتخاب شد، او را برای تصدی وزارت عدلیه به ایران دعوت کرد

در مراجعت به ایران از طریق بندر بوشهر، پس از ورود به شیراز بر حسب تقاضای محترمین فارس به والیگری (استانداری) فارس منصوب شد و تا کودتای سوم اسفند 1299 در این مقام ماند. پس از کودتای سید ضیاء و رضاخان، دکتر مصدق دولت کودتا را به رسمیت نشناخت و از مقام خود مستعفی گشت. پس از استعفا از فارس عازم تهران شد ولی به دعوت سران بختیاری به آن دیار رفت

با سقوط کابینه سید ضیاء، قوام السلطنه به نخست وزیری رسید و دکتر مصدق را به وزارت مالیه (دارائی) انتخاب کرد. با سقوط دولت قوام السلطنه و روی کار آمدن مجدد مشیرالدوله از مصدق خواسته شد که والی آذربایجان شود. بخاطر سرپیچی فرمانده قشون آذربایجان از اوامرش بدستور رضاخان سردار سپه، وزیر جنگ وقت، از این سمت مستعفی گشت و به تهران مراجعت کرد. در خرداد ماه 1302 دکتر مصدق در کابینه مشیرالدوله به سمت وزیر خارجه انتخاب شد و با خواسته انگلیسیها برای دو ملیون لیره که مدعی بودند برای ایجاد پلیس جنوب خرج کرده‌اند بشدت مخالفت نمود

پس از استعفای مشیرالدوله، سردار سپه به نخست وزیری رسید و دکتر مصدق از همکاری با او خودداری کرد

دوره رضاشاه

دکتر مصدق در دوره پنجم و ششم مجلس شورای ملی به وکالت مردم تهران انتخاب شد. در همین زمان که با صحنه سازی سلطنت خاندان قاجار منقرض شد و رضا خان سردار سپه نخست وزیر وقت به شاهی رسید، او با این انتخاب به مخالفت برخاست. با پایان مجلس ششم و آغاز دیکتاتوری رضاشاه دکتر مصدق خانه نشین شد و در اواخر سلطنت رضاشاه پهلوی به زندان افتاد ولی پس از چند ماه آزاد شد و تحت نظر در ملک خود در احمد آباد مجبور به سکوت شد. در سال 1320 پس از اشغال ایران بوسیله نیروهای شوروی و بریتانیا، رضا شاه از سلطنت برکنار و به افریقای جنوبی تبعید شد و دکتر مصدق به تهران برگشت. نهضت ملی‌شدن صنعت نفت ایران دکتر مصدق پس از شهریور 20 و سقوط رضاشاه در انتخابات دوره 14 مجلس بار دیگر در مقام وکیل اول تهران به نمایندگی مجلس انتخاب شد. در این مجلس برای مقابله با فشار شوروی برای گرفتن امتیاز نفت شمال ایران، او طرحی قانونی را به تصویب رساند که دولت از مذاکره در مورد امتیاز نفت تا زمانی که نیروهای خارجی در ایران هستند منع می‌شد

در انتخابات دوره 15 مجلس با مداخلات قوام‌السلطنه (نخست وزیر) و شاه و ارتش، دکتر مصدق نتوانست قدم بمجلس بگذارد. در این دوره هدف عوامل وابسته به بریتانیا این بود که قرارداد سال 1933 دوره رضاشاه را به دست دولت ساعد مراغه‌ای و با تصویب مجلس تنفیذ کنند. بر اثر فشار افکار عمومی مقصود انگلیسی‌ها تأمین نشد و عمر مجلس پانزدهم به‌سر رسید. در 1328 دکتر مصدق و همراهان وی اقدام به پایه گذاری جبهه ملی ایران کردند. گسترش فعالیت‌های سیاسی پس از شهریور 1320 سبب گسترش مبارزات مردم و به ویژه توجه آنان به وضع قرارداد نفت شده بود. دکتر مصدق در مجلس و بیرون از آن این جنبش را که به «نهضت ملی شدن نفت» معروف شد، هدایت می‌کرد

ملی شدن نفت و نخست وزیری

در انتخابات مجلس شانزدهم با همه تقلبات و مداخلات شاه و دربار، صندوقهای ساختگی آراء تهران باطل شد. عبدالحسین هژیر وزیر دربار بقتل رسید و در نوبت دوم انتخابات، دکتر مصدق به مجلس راه یافت. پس از کشته شدن نخست‌وزیر وقت سپهبد حاجیعلی رزم‌آرا، طرح ملی شدن صنایع نفت به رهبری دکتر مصدق در مجلس تصویب شد. پس از استعفای حسین علاء که بعد از رزم‌آرا نخست وزیر شده بود، در شور و اشتیاق عمومی دکتر مصدق به نخست وزیری رسید و برنامه خود را اصلاح قانون انتخابات و اجرای قانون ملی شدن صنعت نفت اعلام کرد. پس از شکایت دولت انگلیس از دولت ایران و طرح این شکایت در شورای امنیت سازمان ملل، دکتر مصدق عازم نیویورک شد و به دفاع از حقوق ایران پرداخت. سپس به دادگاه لاهه رفت و با توضیحاتی که در مورد قرارداد نفت و شیوه انعقاد و تمدید آن داد، دادگاه بین‌المللی خود را صالح به رسیدگی به شکایت بریتانیا ندانست و مصدق در احقاق حق ملت ایران به پیروزی دست یافت. در راه بازگشت به ایران به مصر رفت و مورد استقبال پر شکوه ملت مصر قرار گرفت

کشمکش با دربار و مخالفان

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید


:: بازدید از این مطلب : 37
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : شنبه 7 فروردين 1395 | نظرات ()
نوشته شده توسط : علی

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 دانلود پايان نامه مباني فقهي و حقوقي اعتبار شهادت زنان در اثبات دعاوي در فایل ورد (word) دارای 61 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد دانلود پايان نامه مباني فقهي و حقوقي اعتبار شهادت زنان در اثبات دعاوي در فایل ورد (word)   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

بخشی از فهرست مطالب پروژه دانلود پايان نامه مباني فقهي و حقوقي اعتبار شهادت زنان در اثبات دعاوي در فایل ورد (word)

چکیده  
بررسی واژه شهادت  
الف ـ معنی لغوی شهادت  
شهادت، حق است یا تکلیف؟  
الف ـ از منظر فقه  
ب ـ از منظر قانون  
1ـ مواد قانون آیین دادرسی کیفری  
2ـ مواد قانون آیین دادرسی مدنی  
3ـ قانون اصلاح قانون آیین دادرسی کیفری در خصوص محاکمه جنایی  
4ـ قانون امور حسبی  
5 ـ آیین نامه دادسراها و دادگاه‌ها ویژه روحانیت  
اهمیت شهادت  
دلایل وجوب شهادت  
کیفیت شهادت  
مبانی فقهی و اعتبار شهادت زنان و احکام آن  
شهادت زن در نظریه رایج فقها  
گواهی زنان  
نصاب شهادت زنان در میان مذاهب اسلامی  
شهادت بر شهادت زنان  
اعتبار شهادت زنان در حقوق موضوعه ایران  
بررسی ارزش شهادت زن در قوانین موضوعه ایران و مبانی فقهی آن  
چگونگی شهادت زن در قوانین امروزه ایران  
انطباق با کنوانسیون  
فلسفه تفاوت اعتبار شهادت زن و مرد  در حقوق اسلامی  
1ـ دو شاهد مرد ـ یک مرد و دو زن  
2ـ یک شاهد مرد و قسم مدعی  
چگونگی شهادت زن  از منظر قرآن و سنت  
الف ـ قرآن  
چگونگی استنباط فقهاء از آیات قرآن در مورد اعتبار شهادت زن  
ب ـ نحوه اثبات از روایات  
حکمت نابرابر بودن شهادت زن و مرد  
الف ـ ممنوع بودن کنکاش در فلسفه احکام  
ب ـ نقصان زن  
ج ـ دور بودن زن از مسائل مالی و اجتماعی  
د ـ مقطعی بودن حکم  
نتیجه گیری  
منابع و مآخذ  

بخشی از منابع و مراجع پروژه دانلود پايان نامه مباني فقهي و حقوقي اعتبار شهادت زنان در اثبات دعاوي در فایل ورد (word)

قرآن الکریم

ابن عربی، محمد بن عبدالله، احکام القرآن، بیروت، دارالمعرفه، دارالجیل،   1407ه‍

اصفهانی، بانو امین، مخزن العرفان در علوم قرآن، بی‌جا، انتشارات نهضت زنان مسلمان،

بروجردی، سید ابراهیم، تفسیر جامع، تهران، انتشارات کتابخانه صدر، چاپ سوم، بی‌تا

بشیر، سید عبدالله، تفسیر قرآن کریم، تهران، انتشارات اسوه، چاپ اول، 1414ه‍

حر عاملی، محمد بن حسین، وسایل الشیعه، بی‌جا، المکتبه الاسلامیه، چاپ ششم

حلی، ابوالقاسم، شرایع الاسلام فی مسائل حلال و الحرام، ترجمه: ابوالقاسم ابن احمد یزدی، تهران، انتشارات دانشگاه تهران، چاپ چهارم و پنجم،

حلی، جعفر بن حسن، المختصر النافع فی فقه الامامیه، قم، انتشارات باقر‌العلوم، چاپ اول،

همو، قواعد الاحکام فی مسائل الحلال و الحرام، قم، مؤسسه النشر الاسلامی،  1413ه‍

حلی، حسن بن یوسف مطهر، مختلف الشیعه، قم، دفتر تبلیغات اسلامی، چاپ اول، 1418ه‍

جبعی‌العاملی، زین الدین، الروضه البهیه فی شرح اللمعه الدمشقیه، قم، دفتر تبلیغات اسلامی، چاپ دوم،

خویی، ابوالقاسم، مبانی تکمله المنهاج، النجف الاشرف، مطبعه الادب، بی‌تا

رشید رضا، السید محمد، تفسیر المنار، بیروت، دارالفکر، چاپ دوم، ، بی‌تا

الزحیلی، ‌وهبه، الفقه الاسلامیه و ادله، دمشق، دارالفکر المعاصر، چاپ چهارم، 1418ه‍

طباطبایی، سید محمد حسین، تفسیر المیزان، قم، انتشارات دارالعلم، چاپ دهم،

طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان، ترجمه: احمد بهشتی، بی‌جا، انتشارات فراهانی، چاپ اول،

طوسی، ابوجعفر محمد بن حسن، الاستبصار، تهران، دارالکتب الاسلامیه، 1390ه‍

همو، المبسوط فی فقه الامامیه، بی‌جا، المکتبه المرتضویه، چاپ حیدری،

علم الهدی، سید المرتضی، الانتصار، بیروت، الدار الاسلامیه مؤسسه‌الشیعه،1410هـ

الفراهیدی، الخلیل بن احمد، العین، بی‌جا، انتشارات اسوه، چاپ اول، 1414ه‍

کاظم زاده، علی، تفاوت حقوق زن و مرد در نظام حقوقی ایران، تهران، نشر میزان، چاپ اول،

مروارید، علی‌اصغر، سلسله الینابیع الفقهیه، بیروت، الدار‌الاسلامیه، چاپ اول، 1410‍ هـ

مشهدی، محمد، کنز الدقائق، قم، مؤسسه نشر الاسلامی، چاپ هفتم، 1414ه‍

مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دارالکتب الاسلامیه، 1376،

موسوی الخمینی، روح الله، تحریر الوسیله، تهران، انتشارات اسلامی، چاپ چهارم، 1410هـ‍

مهرپور، حسین، مباحثی از حقوق زن، تهران، انتشارات اطلاعات، چاپ اول،

نجفی، شیخ محمد حسن، الجواهر الکلام، بی‌جا، دارالکتب الاسلامیه، چاپ سوم،

چکیده

  امروزه یکی از مسائل مهم و مورد توجه جامعه بین المللی، مسأله حفظ و رعایت حقوق زنان، مراعات تساوی حقوق زن و مرد و عدم تبعیض بر اساس جنسیت است. این احساس مخصوصاً در بین بسیاری از زنان وجود دارد که در طول تاریخ به آنها ستم رفته و حقوق و شأن انسانی آنها رعایت نشده است و حتی در دوران کنونی نیز با همه پیشرفت‌هایی که نصیب زنان شده، باز هم در بسیاری از موارد شأن انسانی آنها رعایت نمی‌شود. معمول است که وقتی از حقوق زنان بحث می‌شود، راجع به شهادت دادن آنها نیز سخن به میان می‌آید. البته شهادت جزء حقوق نیست و تکلیف محسوب می‌شود؛ گاهی اوقات همین عدم تفکیک حقوق و تکالیف باعث بروز سوء تعبیرهایی می‌شود که در این مقاله به آنها اشاره می‌شود

هدف از مقاله حاضر با یک مقدمه و مؤخره یادآوری این نکته است که اولاً ـ  جنسیت در خلقت باعث فضل و عدم فضل نمی‌شود؛ و ثانیاً ـ مراد از ارزش شهادت بیان نقش جنسیت در اعتبار شهادت نیست. یعنی این مسأله بررسی می‌شود که آیا زن و مرد بودن تأثیری بر اعتبار شهادت دارد یا خیر؟ امروزه در مقررات اغلب کشورها شرط مرد بودن در زمره شرایط لازم برای اعتبار شهادت نیست، ولی در مقررات قانون جمهوری اسلامی ایران، تفاوت‌هایی در اعتبار شهادت زن، نسبت به شهادت مرد وجود دارد که به بررسی آن می‌پردازیم

برای اهل تحقیق کافی است که بداند جامعه بشری قبل از اسلام چه طرز تفکری درباره زن داشته است، و شاید دیگر حاجت نباشد که سیره نویسان و کتب تاریخ فصل جداگانه، یا کتابی مختص به عقاید امم و ملت‌ها در مورد زنان بنویسند. چرا که خصال روحی و جهات وجودی هر امتی در لغت و آداب آن ملت تجلی می‌کند

در هیچ تاریخ و نوشته‌ای قدیمی چیزی ‌که حکایت از احترام و اعتنا به شأن زن کند یافت نمی‌شود، مگر مختصری در تورات و در وصایای عیسی بن مریم (ع) که بنابر آن باید به زنان ارفاق کرد و تسهیلاتی فراهم نمود

اما اسلام یعنی دینی که قرآن به عنوان کتاب قانون نازل گردیده است، در حق زن نظریه‌ای ابداع کرده که از روزی‌ که بشر پا به عرصه دنیا گذاشته تا زمان ظهور اسلام چنین طرز تفکری در مورد زن وجود نداشت. اسلام در این نظریه خود با تمام مردم جهان در افتاد و زن را آن‌ طور که هست و بر آن اساس ‌که آفریده شده به جهان معرفی کرد؛ اساسی که به دست بشر منهدم شده و آثارش هم محو گشته بود

اسلام عقاید و آرای مردم را درباره زن و رفتاری‌ که عملاً با زن داشتند، بی‌اعتبار نموده خط بطلان بر آنها کشید

اسلام در هویت زن می‌گوید زن نیز مانند مرد انسان است، و هر انسانی چه مرد و چه زن فردی‌ است که در ماده و عنصر پیدایش وی دو نفر انسان نر و ماده شرکت و دخالت داشته‌اند، و هیچ یک از این دو نفر بر دیگری برتری ندارد، مگر به تقوی؛ هم چنان که خداوند می‌فرماید یا ایها الناس انا خلقناکم من ذکر و أنثی، و جعلناکم شعوبا و قبائل لتعارفوا، ان اکرمکم عندالله أتقیکم؛ «هان ای مردم ما یک یک شما را از نر و ماده آفریدیم، و شما را شعبه‌ها و قبیله‌ها قرار دادیم تا یکدیگر را بشناسید، و بدانید که گرامی‌تر شما نزد خدا با تقوی‌ترین شماست» (حجرات، 13)

آن گاه همین معنا را هم توضیح می‌دهد که عمل هیچ یک از این دو صنف نزد خدا ضایع و باطل نمی‌شود، و عمل کسی به دیگری عاید نمی‌گردد، مگر اینکه خود شخص عمل خود را باطل کند، و به بانگ بلند اعلام می‌دارد کل نفس بما کسبت رهینه؛ «هر کسی در گرو عمل خویش است» نـه مثل مردم قبل از اسلام کـه می‌گفتند گناه زنان بـه عهده خـود

خود آنان و عمل نیکشان و منافع وجودشان مال مردان است

وقتی به حکم این آیات، عمل هر یک از دو جنس مرد و زن چه خوب و چه بد بر عهده خود او حساب می‌شود و هیچ مزیتی جز با تقوی برای کسی نیست، و با در نظر داشتن اینکه یکی از مراحل تقوی اخلاق فاضله چون ایمان با درجات مختلف و چون عمل نافع و عقل محکم و پخته و اخلاق خوب و صبر و حلم است، پس زنی که درجه‌ای از درجات بالای ایمان را دارد، یعنی سرشار از علم است، یا عقلی پخته و زرین دارد، یا سهم بیشتری از فضایل اخلاقی را واجد است، چنین زنی در اسلام ذاتاً گرامی‌تر و از حیث درجه بلندتر از مردی است که هم سنگ او نیست. حال آن مرد هر که می‌خواهد باشد، پس هیچ کرامت و مزیتی نیست مگر به تقوی و فضیلت

اما احکام مشترک بین زن و مرد و احکامی‌ که مختص به هر یک از این دو طایفه است؛ در اسلام زن در تمامی احکام عبادی و حقوق اجتماعی شریک مرد است. او نیز مانند مردان می‌تواند مستقل باشد، و هیچ فرقی با مردان ندارد، نه در اکتساب و انجام معاملات، نه در تعلیم و تعلم، نه در به دست آوردن حقی که از او سلب شده، نه در دفاع از حق خود و نه در احکامی دیگر؛ مگر در مواردی که طبیعت خود زن اقتضا دارد که با مرد فرق داشته باشد

عمده موارد اخیرالذکر مسأله عهده‌داری حکومت، قضا، جهاد و رودررو بودن با مردان  و حمله بر دشمن است. اما وی از بسیاری خدمات در جنگ و مددرسانی به امور مختلف و حمایت از رزمندگان و مداوای آسیب ‌دیدگان محروم نیست

آری زن به برکت اسلام از جایگاه ابزاری به جایگاه استقلالی خود راه یافت، اراده و عملش که تا ظهور اسلام گره خورده به اراده مرد بود، از اراده و عمل مرد جدا شد، و از تحت فشار ناعادلانه مردان در آمد. و به مقامی رسید که دنیای قبل از اسلام با همه قدمت و در همه ادوار چنین مقامی به زن نداده بود، مقامی به زن داد که در هیچ گوشه از هیچ صفحه تاریخ گذشته بشر نخواهید یافت، و اعلامیه‌ای در حقوق زن به مثل اعلامیه قرآن نخواهید جست که می‌فرماید «لاجناح علیکم فیما فعلن فی انفسهن بالمعروف» (طباطبایی، 1374،ج 4،  ص 98ـ110)

هدف از انتخاب این موضوع به عنوان مقاله بحث و بررسی پیرامون دو چیز است: یکی رفع نگرش تبعیض‌آمیز و تقدم مقررات و رویه‌های نادرست و غیر عادلانه در مورد زنان که هم با کرامت انسانی و عدالت فردی و اجتماعی مغایر است و هم مانع رشد و توسعه فرهنگی در کشور می‌شود. دیگر تعیین دیدگاه اسلام در زمینه حقوق و تکالیف زنان با عنایت به مقتضیات زمان و مکان و تحولات عظیم اجتماعی که ناگزیر در فهم احکام اثرگذار است و رفع اتهام نگرش و وضع قوانین تبعیض آمیز به صورت ناروا و غیر قابل دفاع در اسلام راجع به زنان می‌باشد. در عین حال با طرح این مباحث امید می‌رود در جهت اصلاح بعضی از قوانین اقدامی صورت گیرد

بررسی واژه شهادت

الف ـ معنی لغوی شهادت

شهادت، در لغت معانی مختلفی دارد از جمله کلمه شهادت در لغت از فعل ثلاثی مجرد شهد، یشهد، شهوداً‌ و شهاد گرفته شده است. گفته شده این کلمه اگر بدون حرف اضافه استعمال شود به معنای ادراک و حضور است و با حرف اضافه «علی» به معنای اخبار قاطع بوده و استعمال آن با حرف «باء» مانند «شهد عند الحاکم لفلان علی فلان بکذا»[2] به معنای ادای شهادت یا قسم است. معنای اخیر مترادف جمله حلف بکذا؛ «قسم خورد به کذا» است.[3]

در کتاب «قاموس قرآن» چنین آمده است که شهود و شهادت به معنای حضور و معاینه است و در صحاح مشاهده را معاینه گویند راغب در «مفردات» آورده است شهود به معنای حضور و شهادت در معنی دیدن و معاینه اولی است. شهادت که به معنی حضور و دیدن است گاهی به معنی خبر قاطع می‌آید. چنان که در «صحاح» و «قاموس» گفته شده است: ظاهراً مراد از آیه «و من اظلم ممن کتم شهاده عنده من الله» (بقره 140)، به همین معنی به کار رفته است و نیز به معنی ادای شهادت و اظهار خبر قاطع می‌باشد (قریشی، 1354، ج‌‌4، ص‌‌74)

«شهادت» هم دارای معنی اسمی است و هم دارای معنی مصدری. معنی اسمی آن مانند استعمال این کلمه در آیه «عالم الغیب و الشهاده» (انعام، 3) می‌باشد. در آیه مزبور کلمه شهادت در مقابل کلمه غیب آمده است. علاوه بر آن، این کلمه در معنی خبر قاطع نیز استعمال می‌شود و معنی مصدری آن «حضور داشتن»، «درک نمودن» و «اطلاع داشتن» و همچنین «اخبار قاطع دادن»‌ است

شهادت در اصطلاح عبارت است از اخبار از وقوع امور محسوس به یکی از حواس، اگر اخبار به حقی به ضرر خود و به نفع دیگری باشد آن را اقرار می‌گویند. گواهی گاهی به معنای تصدیق است که در این صورت با مفهوم شهادت فرق دارد. در فقه غالباً شرط می‌کنند که مشهودٌ به باید از دیدنی‌ها (مبصرات) یا شنیدنی‌ها (مسموعات) باشد. مانند عقد و ایقاع که شنیدنی است و قتل و دزدی که دیدنی است (لنگرودی، 1381، ج 7، ص 397)

و نیز شهادت اخبار توأم با قطع و جزم است از وجود حقی برای غیر که از سوی غیر قاضی به عمل می‌آید. و به معنی علم و آگاهی و مشاهده به معنی معاینه است که از طریق علم و آگاهی است

در «اقرب الموارد» گوید «شهد المجلس شهوداً: حضره» ولی قید مشاهده که راغب گفته است بهتر است و در آیه اول ظاهراً صرف حضور مراد است

ایضاً به معنی اقرار حکم و علم آیه که همه از شعبه‌های حضور و دیدن می‌باشند «شاهدین علی انفسهم بالکفر» (توبه، 17)، گفته‌اند و در این آیات به معنی اقرار است «و شهد شاهداً من اهلها ان کان قمیصه» (یوسف، 26). راغب آن را در آیه به معنی حکم گفته است در آیه «و شهدوا ان الرسول حقَ و جاءهم البینات» (آل عمران، 86). ظاهراً به معنی علم است

شهود جمع شاهد نیز آمده «لا تعلمون من ; عَمَل إلاّ کُنَّا عَلیکُم شُهَوداً ;» (یونس،61) ایضاً جمع آن اشهاد «; و یقول الاشْهادَ هولاء;.» (هود، 18) «وَ یَومَ یَقُوم الأشهادً ;» (غافر، 51)، دقت در آیات نشان می‌دهد که شهود جمع شاهد به معنی حاضر و بیننده و اشهاد جمع شهاد به معنی شهادت کننده است (لنگرودی، 1382، ص 789؛ فیروزآبادی شیرازی، ج 1، ص 206؛ فیومی،    ج 1، ص 284)

معادل فارسی «شهادت» را کلمه «گـواهی» دانـسته‌اند و فاعل آنکه کلمه «شاهد» است

معادل «گواه» ذکر شده است (لنگرودی، 1381، ذیل واژه شهادت). گفته شده «گواهی گاهی به معنای تصدیق است که در این صورت با مفهوم شهادت فرق دارد[4]»

در قوانین ما تعریفی از شهادت نشده اما حقوقدانان برای شهادت تعاریف متعددی بیان کرده‌اند. بعضی معتقدند «شهادت (گواهی) عبارت است از اخبار شخص از امری به نفع یکی از طرفین و به زیان دیگری (امامی، 1377،  ج 6، ص 189). برخی دیگر گفته‌اند «شهادت یا گواهی عبارت از بیان اطلاعاتی است که شخص به طور مستقیم از واقعه‌ای دارد» (لنگرودی، 1380، ص 243). همچنین آمده است «در اصطلاح (شهادت) اخبار از وقوع امور محسوس به یکی از حواس است در غیر مورد اخبار به حقی به ضرر خود و به نفع غیر (زیرا در این صورت اسم آن اقرار است نه شهادت)» (همو، 1381، ص 396)

با توجه به عدم وجود تعریف در ارتباط با شهادت در قانون باید برای روشن شدن آن، مرجع را اصل 167 قانون اساسی و ماده 3 آیین دادرسی مدنی قرار داد. ماده 3 آ.د.م مقرر می‌دارد قضات دادگاه‌ها موظفند موافق قوانین به دعاوی رسیدگی کرده، حکم مقتضی صادر و یا فصل خصومت نمایند. در صورتی که قوانین موضوعه کامل یا صریح نبوده یا متعارض باشند یا اصلاً قانونی در قضیه مطروحه وجود نداشته باشد، با استناد به منابع معتبر اسلامی یا فتاوی معتبر و اصول حقوقی که مغایر با موازین شرعی نباشد، حکم قضیه را صادر نمایند و نمی‌توانند به بهانه سکوت یا نقض یا اجمال یا تعارض قوانین از رسیدگی به دعوا و صدور حکم امتناع ورزند و الا مستنکف از احقاق حق شناخته شده، به مجازات آن محکوم خواهند شد. همچنین در اصل 167 ق.ا.س آمده است: «قاضی موظف است کوشش کند حکم هر دعوا را در قوانین مدونه بیابد و اگر نیابد با استناد به منابع معتبر اسلامی یا فتاوای معتبر، حکم قضیه را صادر نماید و نمی‌تواند به بهانه سکوت یا نقض یا اجمال یا تعارض قوانین مدونه از رسیدگی به دعوی و صدور حکم امتناع ورزد.» ناگفته پیداست که ماده 3 آ.د.م و اصل 167 ق.ا.س مربوط به حکم و دعاوی است اما با توجه به ملاک مطروحه در‌ آنها می‌توان فقدان تعریف شهادت را با تمسک به تعاریف فقها

جبران نمود. (قاسمی حامد، 1380، ص 15)

  شهادت، حق است یا تکلیف؟

یکی از سؤال‌هایی که درباره شهادت به ذهن خطور می کند، این است که شهادت حق است یا تکلیف؟

بدیهی است که پاسخ، هر چه باشد، بارزترین اثر، این خواهد بود که در صورت «حق بودن» شهادت، شاهد می‌تواند از ادای شهادت خودداری کند و در مقابل، دادگاه نمی‌تواند او را ملزم به ادای شهادت نماید، زیرا افراد، مخیر هستند که حق خود را اعمال بکنند یا نکنند. اما در صورتی که «شهادت تکلیف باشد»، شاهد تابع نظر دادگاه خواهد بود و هر گاه دادگاه خواسته باشد، می‌تواند شاهد را برای ادای شهادت، جلب و احضار نماید و شاهد، مکلف به ادای شهادت می‌باشد

این مورد از چند منظر قابل بحث و بررسی می باشد

الف ـ از منظر فقه

فقهای شیعه، شهادت را «تکلیف» دانسته، ادای شهادت را واجب شمرده‌اند (محقق حلی، 1372، ج4، ص138) و اجماع علما بر این است که ادای شهادت واجب کفایی است[5] اما بعضی آن را واجب عینی دانسته‌اند (خویی، بی‌‌‌‌‌تا، ج 1، ص 139). عده‌ای در مقابل قول مشهور، قائل به تفصیل شده‌ و فرموده‌اند «در صورتی که شاهد به تحمل شهادت فرا خوانده شده باشد، ادای آن واجب است، اما در صورتی که از او برای تحمل شهادت،  درخواست نشده باشد، ادای شهادت واجب نیست» (نجفی، 1368، ج1، ص183)

ب ـ از منظر قانون

در قوانین جمهوری اسلامی ایران، هرگاه صحبت از شهادت و بینه است، بر احضار یا جلب شاهد نیز تأکید شده است. موارد ذیل به عنوان نمونه ذکر می‌گردد

1ـ مواد قانون آیین دادرسی کیفری

ماده 224- «مطلعین یا شهود تحقیق را اگر طرفین خودشان نیاورده‌اند، توسط محکمه احضار می‌شوند;»

ماده 225- «هرگاه شهود بدون عذر موجه در روز مقرر حاضر نشدند و محل اقامت آنان در جایی است که بیش از دو فرسخ از محکمه مسافت ندارد، به حکم محکمه جلب خواهند شد»

2ـ مواد قانون آیین دادرسی مدنی

ماده 395- «گواه‌هایی که در سند گواهی نوشته‌اند; احضار شده و پس از التزام آنها به صحت گواهی، اظهاراتشان استماع می‌شود»

ماده 407- «هر یک از طرفین دعوی که متمسک به گواهی گواه شده‌اند، باید گواه‌های خود را در موقعی که دادگاه معین کرده، حاضر نمایند و در صورت اقتضاء دادگاه گواه‌ها را به درخواست اصحاب دعوی یا یکی از آنها احضار می‌کند»

ماده 409- «هر گواهی که مطابق قانون احضار شده، ولی در روز جلسه حاضر نشود، مجدداً احضار خواهد شد و اگر در دفعه دوم حاضر نگردید، دادگاه می‌تواند او را جلب نماید»

3ـ قانون اصلاح قانون آیین دادرسی کیفری در خصوص محاکمه جنایی

ماده20- «هرگاه متهم و اشخاصی که برای شهادت احضار شده‌اند، در روز رسیدگی حاضر نشوند، به امر دادگاه جلب خواهند شد»

4ـ قانون امور حسبی

ماده 263: «دادگاه بخش می‌تواند گواه‌ها را احضار کرده و گواهی آنان را استماع کند»

5 ـ آیین نامه دادسراها و دادگاه‌ها ویژه روحانیت

ماده 38- «دادسرا می‌تواند شهود و مطلعین را احضار نماید، در صورت استنکاف، به دستور دادستان، جلب خواهند شد»

از مجموع مواد فوق، می‌توان چنین نتیجه گرفت که شاهد از نظر قانونی، مکلف است در دادگاه حضور یابد، ولی از هیچ یک از مواد قانونی مربوط به شهادت، جواز «اجبار شاهد بر ادای شهادت» بر نمی‌آید، بلکه حتی طبق مفاد اصل سی و هشتم قانون اساسی که مقرر می‌دارد «اجبار شخص به شهادت ;. مجاز نیست»، چنین عملی ممنوع و بر اساس عبارت ذیل این ماده که می‌گوید «متخلف از این اصل، طبق قانون مجازات می‌شود»، مرتکب آن باید مجازات شود

اهمیت شهادت

نقش شهادت به عنوان یکی از ادله اثبات دعاوی، بسیار برجسته است و سرنوشت جان، مال و ناموس افراد را تعیین می‌کند

با توجه به این، سزاوار نیست در اثبات دعاوی که بعضاً اثرات مهم و تبعات سنگینی در پی دارد به امری دارای منشأ غیر منضبط، مبهم، نامعلوم و در نهایت، غیر قابل اطمینان (شهادت غیر مستند به حس) تمسک نمود. بنابراین در آن دسته از دعاوی که شهادت مثبت دعوی است، به جز مواردی که به دلیل خاص، صرف استفاضه در آنها کافی است، باید استناد به حسی بودن علم را شرط پذیرش شهادت بدانیم. پس مستند شهادت باید حتماً علم قطعی به مورد شهادت باشد[6] یا دیدن در اموری که دیدن در آن بسنده می‌کند. مانند کارهایی چون سرقت، قتل، رضاع; در چنین اموری شهادت پذیرفته می‌شود زیرا در این افعال نیازی به شنیدن نیست (شهید ثانی،1411ه‍، ج 2، ص420)

دلایل وجوب شهادت

الف- آیات ذیل در قرآن، بر وجوب شهادت دلالت دارد

ولاتکتموا الشهاده و من یکتمها فإنّه اثم قلبه ؛ «و شهادت را کتمان نکنید و هر کس آن را کتمان کند، قلبش گناهکار است» (بقره، 283)

و أقیموا الشهاده لله؛ «و شهادت را برای خدا بر پا دارید» (طلاق، 2)

ب- در سنت، برای وجوب شهادت به احادیث ذیل استناد شده است

روایت جابر از امام باقر(ع)

عن ابی جعفر(ع) قال رسول الله(ص) من کتم شهاده أو شهد بها لیهدر بها دم امری مسلم أو لیزوی بها مال امری مسلم أتی یوم القیامه ولوجهه ظلمه مد البصر و فی وجهه کدوح تعرفه الخلائق باسمه و نسبه ;؛ «پیامبر(ص) فرمود کسی که شهادت را کتمان کند، یا طوری شهادت دهد تا به وسیله آن، خون مسلمانی ریخته شود یا مال مسلمانی را به دست آورد، در قیامت با روسیاهی محشور خواهد شد و بر صورتش زخمی نمایان خواهد بود که خلایق او را با اسم و نسب خواهند شناخت» (حرعاملی، 1368، ح 2، ج 18)

1ـ امام رضا(ع) می‌فرماید

و إن سئلت عن الشهاده فأدّها، فإنٌ الله تعالی یقول: إن ّالله یأمرکم أن تؤدُوا الأمانات إلی أهلها و قال:  و من أظلم ممّن کتم شهاده عنده من الله؛ اگر کسی از تو درخواست شهادت دادن کرد، شهادت       بده. همانا خداوند متعال فرموده است. خداوند به شما امر نموده است که امانات را            به اهلش برگردانید و کسی که کتمان شهادت کند، ظلم کرده است» (نساء،58؛ حر عاملی،1367، ح 5،  ج 1).[7]

کیفیت شهادت

فقهای شیعه در نحوه اداء شهادت توسط شهود، دو خصوصیت ذیل را لازم دانسته‌اند

1ـ مطابقت شهادت با دعوی؛ 2ـ توافق شهادت شهود در معنا

1ـ مطابقت شهادت با دعوی: شهود باید درباره همان موضوعی که طرفین دعوی اختلاف دارند، شهادت دهند؛ به طوری که مفاد شهادت آنها، اثبات موضوعی خاص باشد. مثلاً اگر مورد دعوی این باشد که فلان مال را شخص «الف» از شخص «ب» خریداری نموده است و شهود شهادت دهند که «الف» مال مذکور را از «ب» به ارث برده است، دعوی به وسیله چنین شهادتی اثبات نمی‌گردد

یا اینکه مورد دعوی، وقوع فعلی باشد و شهود در زمان یا مکان یا اوصاف فعل مورد نظر، اختلاف داشته باشند. در این صورت شهادتشان کامل نخواهد بود. مثلاً موضوع دعوی بررسی سرقت پارچه‌ای است؛ یکی از شهود شهادت دهد که سارق، پارچه را در بازار سرقت کرده است و دیگری بگوید پارچه را در خانه سرقت کرده است، یا درباره سرقت واحد پولی «دینار» یکی بگوید دینار عراقی سرقت کرده است و دیگری شهادت دهد که دینار کویتی سرقت کرده است و یا یکی بگوید دینار را در روز سرقت کرده است و دیگری متذکر گردد که دینار را در شب سرقت کرده است (نجفی، 1368، ج 41، ص 211)

2ـ توافق شهادت شهود در معنا: اگر شهادت شهود از نظر لفظی با هم اختلاف داشته باشد، ولی معنی و مفاد شهادت هر دو یکی باشد، شهادت آن دو پذیرفته خواهد بود؛ مثلاً اگر در دعوای «غصب»، یکی بگوید «فلانی آن مال را غصب کرده است» و دیگری اظهار کند «آن را به زور اخذ نموده است»، شهادت صحیح است (محقق حلی، 1373، ج 2، ص 165)

مبانی فقهی و اعتبار شهادت زنان و احکام آن

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید


:: بازدید از این مطلب : 40
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : شنبه 7 فروردين 1395 | نظرات ()
نوشته شده توسط : علی

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 دانلود مقاله هوش و خلاقيت در فایل ورد (word) دارای 20 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد دانلود مقاله هوش و خلاقيت در فایل ورد (word)   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

بخشی از فهرست مطالب پروژه دانلود مقاله هوش و خلاقيت در فایل ورد (word)

در ابتدا آشنایی با انواع هوش و تعریفی از هوش:  
با توجه به این تعاریف هوش A :  
ویژگیهای کودکان خلاق  
اصطلاحات مرتبط با تیزهوش  
تعاریف خلاقیت از دیدگاههای مختلف  
ویژگی های کودکان خلاق  
- آموزش خلاقیت :  
ویژگی های بدنی کودکان تیزهوش :  
-        ویژگی های شخصیتی :  
ویژگی های تحصیلی کودکان تیزهوش:  
ویژگی های تحصیلی تیزهوشان از دیدگاه معلمان  
علایق تیزهوشان  
مشکلات دانش آموزان نابغه  
منابع:  

بخشی از منابع و مراجع پروژه دانلود مقاله هوش و خلاقيت در فایل ورد (word)

1-افروز،غلامعلی،روانشناسی تربیتی کاربردی

2-سیف،علی اکبر،روانشاسی حافظه

3-گنجی،حمزه،روانشاسی حافظه و یادگیری

4-سانتراک،جان دبیلیو،زمینه روانشاسی سانتراک ترجمه مهرداد فیروزبخت

5-حمزه،گنجی،روانشاسی عمومی

در ابتدا آشنایی با انواع هوش و تعریفی از هوش

تعریف هوش به سه دسته تقسیم می شوند :

1)     تربیتـی : کیفیتی است که سبب موفقیت تحصیلی می شود از این رو آن را یک نوع استعداد تحصیلی تلقی میکنند و مربیان تربیتی مدعی اند که کودکان باهوش نمرات بهتری در دروس خود کسب می کنند و پیشرفت تحصیلی آنان نسبت به کودکان کم هوش چشمگیرتر است

2)     تحلیلـی : هوش به بخشهای تشکیل دهنده اش تقسیم می شود (تحلیل می شود)

3)     کـاربردی :  هوش پدیده ای است که از طریق آزمونهای هوش سنجیده می شود

از دیدگاه دیگر هوش تقسیم می شود به :

1-     آمـوزشی : (دیدگاه وکسلر، ترمن، بینه و سیمون، پیاژه و فراگرد هوش)

2-     فیـزیولوژیکی ( هب، کتل، دو سطحی جنس )

1- دیدگاه آموزشی ( الف ) – وکسلر : از دید وکسلر هوش نتیجه ی تأثیر دایمی و متقابل فرد با محیط است و هوش توانایی کلی و جامع فرد برای این که به طور هدفمند رفتار کند و به طور منطقی بیاندیشد و به طور مؤثر با محیط خود به مبادله بپردازد

( ب ) – تـرمن : ظرفیت فرد در تفکر انـتزاعی است

( ج ) – بیـنه و سیـمون : قابلیت عمومی درک و استدلال است . درست قضاوت کردن، درست درک کردن و درست استدلال کردن فعالیتهای بنیادی هوش هستند و هوش از 4 استعداد، ترکیب یافته است :1 – فهم- 2- ابتکار – 3- انتزاع 4- توجیه فکر

( د ) : پیـاژه : استعداد انطباق با محیط است

( ه ) : نظریه ی فراگرد هوش : پیچیدگی خیلی زیاد در یک وضعیت به عدم اطمینان و ناراحتی

می انجامد. افراد تیزهوش قادرند اطلاعات خود را به روشهایی سازمان دهند که عدم اطمینان را کاهش می دهد. (کاهش پیچیدگی) پس هوش شامل کاهش پیچیدگی از طریق انتخاب، دسته بندی و ساخت دهی و اطلاعات می شود و افراد تیزهوش کسانی هستند که زودتر و کارآمدتر از دیگران این کار را انجام می دهند

2- دیدگاه فیزیولوژیستی : ( الف ) : هوش BوA ( هِب )

کودک هنگام تولد توانایی بالقوه ای برای رشد ذهنی را دارا است چنانچه محیط برای به فعل درآمدن این توانایی فراهم نباشد در روند رشد ذهنی وقفه ایجاد خواهد شد. چنانچه توانایی بالقوه ذهنی در سطح پایینی باشد، محیط نمی تواند ضریب هوشی بالایی را برای فرد تدارک ببیند از این رو توارث دامنه رشد هوشی را مشخص می کند

با توجه به این تعاریف هوش A

توانایی ذاتی فرد برای رشد استعداد ذهنی است و هوش B سطحی است که رشد ذهنی به آن خواهد رسید؛ هوش A قابل اندازه گیری نیست، چون کنش ذهنی نوزاد قابل اندازه گیری و مشاهده نمی باشد از این رو ضریب هوشی، فقط هوش B را اندازه می گیرد هوش  AوB به طور کامل و مستقل از یکدیگر نیستند و هوش A به رشد هوش B کمک می کند و یکی از عوامل لازم در تشکیل آن تلقی می شود

ب).  هوش سیال و متبلور ( کتل ) : کتل وجود دو جزء عمده در فعالیت هوشی را تحت عنوان هوشی سیال و هوش متبلور فرض کرده است

هوش سیال : ظرفیت کلی ادراک است که معرف هوش بالقوه فرد است، مستقل از اجتماعی شدن و آموزش و پرورش فرد است. که شامل پادگیری های تصادفی و تجارب بدون برنامه است. در محیط و در همه فرهنگ ها تقریباً مشترکند. (توانای بنیادی)

هوش متبلور : بازتاب تجارب و تماس های فرهنگی فرد نظیر تجارب رسمی آموزشی است که مهمترین آنها دانش و مهارتهایی است است که در مدرسه تدریس می شود مانند مهارتهای عددی ;

# – هوش متبلور سالها بعد از پایان یافتن دوران آموزشی به رشد خود ادامه می دهد. در حالی که هوش سیال در حدود 14 سالگی به اوج خود می رسد پس به فلات در می آید و در بعد از 20 سالگی سیر نزولی طی میکند

ب).  نظریه دو سطحی جنس : جنس برای هوش دارای دو سطح و قایل می شود

توانایی که در سطح قرار دارند، شکل پاسخ ضرورتاً مشابه و همنواخت با شکل محرک است برای نمونه فرد یاد میگیرد که حاصل ضرب 2×2 می شود 4 و یا از ترکیب حرف گ_‌ر_ب_ه کلمه ی گـربـه حاصل میشود. که این نوع یادگیری تا حدی به منـزله ی کسب پیوند میان محرک و پاسخ با یادگیری S-R است.اما در مورد توانایی های مربوط به سطح اعمال پیچیده تری مورد نیاز است به این معنی که محرک ارایه شده به ارگانیسم مورد تعبیر و تفسیر قرار می گیرد و در نتیجه تغییر شکل پیدا میکند و جامعیت بیشتری می یابد. انواع تواناییهایی که برای دست یافتن به حل مسایل، تعریف کلمات انتزاعی و برای درک ضرب المثل ها لازمند،‌ نمونه ای از تواناییهای سطح  هستند

تعریف خلاقیت

تعریف خلاقیت بر مسائل مختلف متمرکز شده است. برخی از تعاریف، ویژگی های شخصیتی افراد را محور قرار داده و برخی دیگر بر اساس فرایند خلاق و تعاریف دیگر بر حسب محصول خلاق، به خلاقیت نگریسته اند

-          گیلفورد معتقد است که خلاقیت مجموعه ای از توانایی ها و خصیصه هایی است که موجب تفکر خلاق میشود. (برحسب شخصیت)

-          تعریف دیگر خلاقیت که بر فرایند خلاقیت مبتنی است؛ مدنیک می گوید که خلاقیت عبارت است از شکل دادن به عناصر متداعی به صورت ترکیب های تازه که با الزامات خاص مطابق است یا به شکلی مفید است و هر چه عناصر ترکیب جدید غیر مشابه تر باشد، فرایند حل کردن خلاق تر خواهد بود

گیزلن بر اساس محصول به خلاقیت توجه می کند و معتقد است که خلاقیت ارائه کیفیت های تازه ای از مفاهیم و معانی است. به طور کلی خلاقیت یک توانایی همگانی است که هم ناشی از عوامل مختلف فردی و شخصیتی است و هم ناشی از عوامل اجتماعی، و هم به عنوان فرایند مطرح است و هم به عنوان محصول ملاک خلاق بودن یک فعالیت به عوامل ذیل بستگی دارد

1 ).  سیالی ( فراوانی ) : توانایی پاسخ های متعدد به یک سؤال

2 ).  تازگی ( جدید بودن ) : توانایی ارائه پاسخ به کاربردهای جدید به یک سؤال

3 ).  مفید بودن ( اصالت ) : ارائه پاسخ های بی نظیر به یک سؤال

ویژگیهای کودکان خلاق

تمایل به تجربه و آزمایش – گرایش درونی به ارزشیابی – توانایی بازی با عقاید و نظرات – تمایل به ریسک کردن – تمایل و ترجیح دادن پیچیدگی – گرایش به امور مبهم و عمل آنها – خودپنداری و بالا – توانایی چسبیدن به کار

معمولاً از معلم خیلی فرمانبرداری نمی کنند- ترجیح می دهند به تنهایی درس بخوانند، معلمان و برخی کودکان درسخوان از چنین دانش آموزانی به عنوان کودکی که نظم کلاس را رعایت نمی کنند شکایت می کنند

اصطلاحات مرتبط با تیزهوش

1     نبوغ : Genius : کلمه ای که گاه در مورد استعدادها و یا توانایی های خاص در زمینه های مختلف به کار می رود. مثلاً فرد قدرت هوش فوق العاده ای از خود نشان می دهد

2     بصیرت : Insight : استعداد تجزیه یا ترکیب اطلاعات به طریقی نو، خلاقانه و یا مفید. جدا ساختن اطلاعات درست یا نادرست

3     پیشرفته : Advanced : در مورد کودکی به کار می رود که نسبت به سنش در درس یا حوز بخصوصی جلو است

4     خلاقیت : Creativing : توانایی باراز افکار نو و مفید، درک و تشخیص روابط جدید و مهم، طرح سؤالات بی سابقه و مهم

تعاریف خلاقیت از دیدگاههای مختلف

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید


:: بازدید از این مطلب : 37
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : شنبه 7 فروردين 1395 | نظرات ()
نوشته شده توسط : علی

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 دانلود مقاله همسالان و نقش آنها در رشد اجتماعي و يادگيري کودک در فایل ورد (word) دارای 25 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد دانلود مقاله همسالان و نقش آنها در رشد اجتماعي و يادگيري کودک در فایل ورد (word)   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

بخشی از فهرست مطالب پروژه دانلود مقاله همسالان و نقش آنها در رشد اجتماعي و يادگيري کودک در فایل ورد (word)

مقدمه :  
همیاری و نقش همسالان در یادگیری :  
طرد یا پذیرفتگی از سوی همسالان  
نقش همسالان  
تاثیر ارتباط و دوستی بر کودکان ونوجوانان  
والدین و روابط همسالان  
خلاصه اینکه  
منابع و مآخذ  

بخشی از منابع و مراجع پروژه دانلود مقاله همسالان و نقش آنها در رشد اجتماعي و يادگيري کودک در فایل ورد (word)

آقا زاده ، محرم                          راهنمای روشهای نوین تدریس

فتحی ، کوروش (مترجم)             راهنمای تدریس موثر

شعبانی ، حسن                          مهارت های آموزش و پرورش

ملکی ، حسن                              مهارت های اساسی تدریس

احمدی جیوان ، فاطمه                  همسالان و نقش آنها د رشد اجتماعی کودک (مقاله)

ادهم ، علی اکبر                          نقش خانواده در پیشرفت تحصیلی فرزندان (مقاله)

صفری ، غلامرضا                      نقش خانواده بر عملکرد دانش آموز در محیط مدرسه ( مقاله)

استادان طرح جامع آموزش خانواده       نقش همسالان در اجتماعی شدن کودک (مقاله)

مقدمه

یادگیری یک فرآیند است در هر فرآیند عوامل و متغیرهایی در حال تعاملند . در این جا فقط به ذکر نقش همسالان در روند یادگیری اکتفا می شود

فرصت تفکر درباره کار و بحث با هم کلاسی ها معلمان را در فهم بهتر فرآیند تدریس و بسط راهبردهای موثر تدریس کمک می کند . هم کلاسی ها با بیان ایده های خود همچون آیینه ای در برابر هم هستند و به همدیگر کمک می کنند از طریق جدیدی که بینش عمیق تری را برای بهبود یادگیری به دست می دهد ، یکدیگر را ببیند (فالک و دارلینگ – هاموند 1993 ، لایبر من و میلر 1992 ، لیتل 1990 ، شوان 1983)

یادگیری از طریق همسالان به گونه ای است که تعامل زیاد و مداوم بین دانش آموزان حاکم است همدیگر را یاری می دهند تکرار شفاهی (کلامی ) بین آنها موجود است هم چنین هم آموزی مورد تأکید است

اینان پذیرفته اند که خود را منبع عمده یاری ، بازخورد ، تقویت و حمایت به حساب آورند

جانسون و همکارانش ادعا می کنند که بهره گیری از هم سالان در یادگیری دست کم دو دشواری مهم و عمده را از بین میبرد

افت پیشرفت تحصیلی و افزوده شدن فعالیتهای دسته جمعی و عدم گوشه گیری ، از خود بیگانگی بی هدفی و ناراحت بودن . زمانی یادگیری از طریق هم سالان محقق می شود که دانش آموزان برای برای دستیابی به هدفی به صورت مثبت با یکدیگر به همبستگی برسند . یعنی وقتی دانش آموزی به هدف تعیین شده دست یافت دانش آموزان دیگر هم احساس کنند که به هدفشان رسیده اند

دلیلی به پرداختن به مشارکت در کلاس درس را تبیین می کند به دست آوردن توانایی در سطح بالاتر کارکرد از ناحیه فرد در میان گروه است . در این خصوص ویگوتسکی (1976) معتقد است که مشارکت با دیگران در گروه کوچک به فراگیران کمک می نماید تا به (دامنه توسعه تقریبی ) برسند

او توضیح می دهد که یک یادگیرنده ممکن است تا سطح شخصی کارکرد داشته باشد. اما همکاری مشارکتی با دیگرانی که از او توانا تر هستند ممکن است به او کمک نماید تا در سطح بالاتری کارکرد پیدا کند . در واقع توانایی بالقوه ای که یک کودک دارد ، می تواند با کمک و همکاری همسالان خود بارور شود که این همان دامنه توسعه تقریبی می باشد

همیاری و نقش همسالان در یادگیری

محیط همیاری یا همان نقش همسالان محیطی است که در آن شاگرد یاد می گیرد که اگر وقتی نیاز به کمک دارد ، اگر  چیزی برای گفتن دارد ، سوال و مسئله و مشکلی دارد ، غیر از معلم افراد دیگر که همکلاسی ها و هم سالان او هستند قابل اعتماد و اطمینان هستند ، می توان  با آنها در میان گذاشت . شعار عمومی این نوع کلاسها و دانش آموزان این است که « همه با هم نجات پیدا می کنیم یا همه با هم غرق می شویم » در واقع وابستگی مثبت به دیگران وجود دارد . با توجه به جو عمومی و روانی اجتماعی که در محیط مشارکتی و همیاری همسالان در فضای کلاس حاکم است بدون شک یافته های این گونه کلاس ها به مراتب در مقایسه با سایر کلاسها بهتر خواهد بود

همچنانکه تحقیقات متعدد نشان داده اند که میزان یادگیری در این نوع کلاسها بیشتر است . لذا بهتر است جهت کارآمد کردن فعالیت کلاسها از روش مشارکت دادن همسالان در کلاس درس استفاده کنیم

دانش آموزان مقدار قابل توجهی از یادگیریشان را مدیون همدیگر هستند . اگر دانش آموزان اخیرا مطالبی را فراگرفته است آن را برای هم کلاسی های خود شرح دهد . آنها اغلب بهتر مطالب ر ا فرا می گیرند

برای اینکه دانش آموزان را درگیر در هدف های آموزشی نماییم می توانیم تکنیک سوال شاگرد از شاگرد را اجرا نماییم در این روش از شاگردان خواسته می شود که هر کس از دوست کنار دست خود یک یا چند سوال از درس تدریس شده و سپس پاسخ بیان شده از ناحیه دوست خود را با کمک خود و دوستان با توجه به صحبت های معلم یاددداشت خود و کتاب  ; مورد  بحث قرار دهند و متقابل فرد سوال شونده از سوال کننده سوال بکند

در این شیوه فرد سوال کننده بالاجبار باید تعمق و تفکر کند تا هر آنچه که از یاددهی – یادگیری عایدش شده است به صورت سوال در آورد که این عمل خود موجب می گردد که هر شاگرد در واقع توان خود را ارزیابی نماید و آنچه کهیاد گرفته است را درونی نماید از سوی دیگر بررسی پاسخ سوال از روی دو نفر به آنها این فرصت را می دهد که در تفهیم و درک هدف های آموزشی با زبان دیگر به گفتگو بنشینند و به زبان خودشان در انتقال هدفهای آموزشی به یکدیگر بپردازند که این روش در نوع خود از ارزنده ترین تکنیک ها جهت آموزش محسوب می گردد

 زندگی انسان بدون همکاری و همیاری بسیار بی معنی است . انسان از تنهایی می گریزد و خود را در جمع می یابد . در زندگی بیش از 90 درصد مردم در انجام دادن کارها و وظایف با یکدیگر به همیاری می پردازند . متاسفانه در نظام های آموزش و پرورش اصل همیاری و نقش همکلاسان طی سالیان متمادی مورد مسامحه قرار گرفته است . حاصل اندیشه های چند دهه اخیر درباره آموزش و پرورش بر اصل همیاری در امر آموزش است . به دنبال طرح همیاری و نقش همسالان در یادگیری ، تحقیقات بسیاری درباره تاثیر این روش انجام شد

پژوهشگران با انجام دادن تحقیقات و با بررسی نتایج حاصل از نتایج تحقیقات انجام شده اظهار داشتند که بهره گیری از گروههای یادگیری همیار سبب افزایش کیفیت بازده های یادگیری می شود . با شناخت که نقش تعامل اجتماعی در پرورش فکر ، غیر قابل چشم پوشی است . محیط های یادگیری ساخت گرا به گونه ای ساماندهی می شود که فرصت های کلانی را برای همکاری و تبادل عقیده با هم کلاسی ها و بزرگترها در اختیار دانش آموزان قرار می دهد

کلاس ها به شکلی هستند که یادگیری دسته جمعی و موقعیت تدریسی توسط همکلاسی در آن وجود دارد . به طوری که دانش آموزان می توانند آزادانه با هم صحبت ، پرسش و پاسخ و درباره ایده ها بحث می کنند

 این نوع تبادلات که به غنی شدن ، افزایش و استحکام درک و فهم یادگیری بهتر می انجامد پیوسته دانش آموزان را در  معرض دیدگاه های مختلف قرار می دهد

هر گونه فعالیت «یادگیری واقعی» را می توان با یادگیری از طریق همیاری و همسالان تداعی کرد و هم خوان دانست . یادگیری از طریق هم کلاسی ها دانش آموزان را بر می انگیزد که به صورت همیار با هم کار کنند تا به هدف مشترک دست یابند . دانش آموزان در تلاش برای یادگیری باید همراه هم مانند یک سیستم مستقل عمل کنند و شعارشان این باشد که « همه برای یکی ، یکی برای همه » دانش آموزان از طریق تعامل با هم و همکاری یکدیگر کاربرد و بهره جویی از مهارتهای اجتماعی ، مهارت های تفکر در سطح عالی و مهارتهای برقراری اتباط را می آموزند

کلاسهای درسی که بر اساس همیاری و هم کاری هم سالان شکل می گیرد . کلاس من ر ابه کلاس ما تبدیل می کند و یادگیری از این طریق برای دانش آموزان فرصتی ایجاد می کند تا با یکدیگر در قالب گروهای کوچک و گروههای متشکل از افرادی با تواناییهای متفاوت کار کنند نقش معلم از اشاعه کننده و انتقال دهنده اطلاعات به تسهیل کننده روند یادگیری تغییر می یابد .  مسئولیت یادگیری از دوش معلم برداشته و به دانش آموز محول می شود

 افزون بر این دانش آموزان با کار در گروهها و تعامل با یکدیگر بیش از پیش با روند یادگیری در می آمیزند . آنان نه فقط مسئولند محتوا و مهارت ارائه شده را یاد بگیرند . بلکه در برابر یادگیری اعضاء گروه خود و کلاس هم مسئولیت دارند . بنا به نظر جانسون سه نوع یادگیری عمده وجود دارد که در کلاس درس شکل می گیرند

انفرادی – رقابتی – یادگیری از طریق هم سالان دارای ساختاری است که دانش آموزان را بر می انگیزد و به صورت گروهی کار کنند و یادگیریشان را از طریق هم شاگردی خود تقویت کنند و هم چنین دانش آموزان در تعامل با یکدیگر برای رسیدن به هدفی مشترک تلاش می کنند . آنان از مجمو عه مهارتهای اجتماعی خود بهره می گیرند تا کارکرد آموزشی موفقیت آمیزی داشته باشند . در گروهایی که همسالان قرار می گیرند یادگیر به صورت های زیر اتفاق می افتد افراد دارای ارتباط میان فردی مثبت اند – اعضای گروه هم سالان مسئولیت پذیرند

 هر گروه متشکل افراد متفاوتی از نظر سطح توانایی هستند . مشارکت در رهبری وجود دارد افراد دارای مسئولیت متقابل نسبت به یکدیگرند . . مهارتهای اجتماعی به صورت مستقیم آموخته می شود معلم در این میان فعالیت مشاهده ای و مشاوره ای دارد . گروه میزان مفید بودن کارش را ارزشیابی می کند . دانش آموزان دل به جمع می سپارند و هر چه دارند در اختیار دیگران قرار می دهند تا خود هم از یاری دیگران بهره بگیرند . مناسب ترین شکل استفاده یادگیری هم سالان از یکدیگر ایجاد فضای عاطفی گروههای یادگیری – اشتراک در هدف ، سهیم بودن در ابزار و وسایل و ; است

همه دانش آموزان هدف یادگیری را مهم  می دانند و انتظار دارند تا با یاری یکایک اعضای گروه یادگیری به هدف دست یابند . معلم به ندرت به مشابه منبعی برای پاسخ دهی به سوالات دانش آموزان و ارائه راه حل ها در نظر می گیرند

به جای آن معلمان فعالیت های دانش آموزان را باز نگری می کنند و مهارت های همکاری را می آموزند و هر زمان که نیاز باشد برای ارتباط بیشتر برای ارتباط بیشتر یادگیرندگان با موضوع کمک می کنند . دانش آموزان هر کدام پذیرفته اند که خو منبع عمده یاری ، بازخورد ، تقویت و حمایت به حساب آورند . دانش آموزان نزدیک هم می نشینند تا بتوانند تعامل چهره به چهره داشته باشند و نظریات خود را بدون ایجاد سروصدای زیاد به گوش دیگران برساند

دانش آموزان می توانند نهایتا آنچه را یادگرفته اند و به درک و فهم آن رسیده اند خلاصه کنند تا آنکه از آنها به صورت مفید تری در درسهای بعدی بهره جویند

” وحدت پایداری می بخشد و تفرقه زوال “

” دو اندیشه برتر از یک فکر است “

در یادگیری هم سالان از یکدیگر دانش آموزان به هم بستگی هایی می رسند که هدف مشترکی پیدا می کنند . آنان در این میان یادگیری انفرادی هم تجربه می کنند و تلاش می کنند مطالب را به یکدیگر هم بیاموزند . یادگیری از طریق هم سالان مهارت های برقراری ارتباط دانش آموزان را می طلبد و آنها را ارتقا می دهد

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید


:: بازدید از این مطلب : 51
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : شنبه 7 فروردين 1395 | نظرات ()
نوشته شده توسط : علی

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 دانلود مقاله واقع گرايي يعني تحريف واقعيات در فایل ورد (word) دارای 20 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد دانلود مقاله واقع گرايي يعني تحريف واقعيات در فایل ورد (word)   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

بخشی از فهرست مطالب پروژه دانلود مقاله واقع گرايي يعني تحريف واقعيات در فایل ورد (word)

گفتار اول: پیش درآمد :  
گفتار دوم : رئالیسم با وجدان  
گفتار سوم:  نظریه ناتورالیستی :  
گفتار چهارم : دوستی دو مکتب  
گفتار پنجم : رئالیسم آگاه :  
گفتار ششم :  سخنی درباره ی رئالیسم سوسیالیستی  
منبع و مآخذ :  

منبع و مآخذ :

گرانت ، دیمیان . رئالیسم (واقع گرایی). ترجمه :حسن افشار ، تهران ، نشر مرکز
چاپ اول

گفتار اول: پیش درآمد :

اگر چنانچه جیمز ادعا می کند: « درمان واقع در مسیر صواب  هنوز هم مستقل ترین انعطاف پذیرفتن و غول آسانترین نوع ادبی است » واژه ی رئالیسم هم که در بحث رمان از  آن فراوان سخن می رود. بی گمان باید مستقل ترین و انعطاف پذیرترین و غول آسانترین نوع اصطلاح در نقد ادبی باشد

به راستی که واژه ی رئالیسم با استقلال ظاهری اش از هر توصیف صوری و محتوایی و با انعطاف پذیری مهار ناپذیرش عجوبه ای است که اغلب اشخاص احساس می کنند. بدون آن هم می توانند راحت سر کنند نکته ای که دقیقاً نشان دهنده ی بی ثباتی مزمن این واژه است تمایل شدید آن به جذب این با آن کلمات توصیفی است که حکم تکیه گاه معنایی را پیدا      می کنند. خواننده لازم نیست وقت زیادی را صرف تورق  تألیفات انتقادی کند تا به کلمات توصیفی برسد از قبیل

رئالیسم آرمانی، رئالیسم انتقادی، رئالیسم استمراری، رئالیسم بدبین ، رئالیسم بویا ، رئالیسم تجمعی، رئالیسم خارجی ، و انواع دیگر آن از قبیل . خوش بین . ذهنی ، رمانتیک روان شناختی، روزمره ، سوسیالیستی ، شاعرانه، صوری، طنز آلود، عینی ، فانتزی ، هجایی و رئالیسم ناتورالیستی و ملی اشاره کرد

بسیاری از این ها در کتاب حرج بکر که مجموعه ای انسانی در مورد رئالیسم است        پراکنده اند  والنر  لاشی در کتابش « رئالیسم در رمان معاصر» رئالیسم های مختلف را دست بندی کرده است . رئالیسم چوپانی شاتو برچان، رئالیسم روحانی دو آمیل ، رئالیسم خود کاوانه ی پروست و حتی رئالیسم کلان شهری ژول روهن

پس هم می توان این سخن و پیشنهاد معقول بکر را جدی گرفت که

« برای تسهیل گفتگو بهتر است از این به بعد روی هر اتفاقی که افتاد اسم تازه ای بگذاریم و آن را با گونه یا شکل دیگری از واژه ی رئالیسم نام گذاری نکنیم »

و هم سخن منتقدی را که  با کمی ناشکیبایی می گوید

من نمی خواهم همچون خر در گل تعریف های مختلف واژه ی رئالیسم بمانم واژه ی رئالیسم در واقع حکم بزهکاری را دارد که نویسندگان یا با قرار دادن آن تحت مراقبت کلمات دیگر یا با زدن دستبند گیومه بر دستها بشر بی اعتمادی خود را به رفتار آن نشان داده اند. ارتگا امی گایست که او علی الاصول راه دوم را برگزیده است : « من اکنون نمی توانم وارد بحث  اصطلاح بغرنجی شرح که همیشه برای مظلوم  نشان دادنش آنرا داخل گیومه قرار داده ام»

رئالیسم اصطلاحی است که از فلسفه به حوزه ی نقد راه پیدا کرده است. آن هم در وضعیتی که بر اثر خونریزی های ناشی از نبودهای پیشین ضعیف شده است. پس ما ابتدا باید دست کم طرفین جنگ را بشناسیم به هر حال شاید به نظر می رسد که رئالیستی (ولو نابرابر) دل به دو دلبر ایدئالیسم و ماتریالیسم سپرده است، تعهد شر را به واقعیت از یاد بوده است و دلیلش این است که خود مفهوم واقعیت نیز در ذهنیت معاصر بی آبرو شده است. این ما را به سرچمشه ی مشکلاتمان می رساند فیلیپ او می گوید : « دیگر به دون مسلم و فخر کردن واقعیت نمی توان از شیوه های واقع گرایانه استفاده کرد» بو فارد برگانزی در سمپوزیومی که اخیراً برگزار شده است می گوید که امروزه ما نمی توانیم مثل تولستوی بنویسیم ، « چون واقعیت برای ما معنی مشترکی ندارد» این موضع خائنانه را فیلسوفان به دیده ی تحقیر        می نگرند همه می دانیم که امروزه فلسفه هر گونه ادعایی را نسبت به آنچه که زمان نخستین کارکرد آن به شمار می آمد کنار گذاشته است. و به یک کارکرد جنبی، بعضی بررسی نفس امکان شناخت، بسنده کرده است. پس فلسفه تا حد شناخت شناسی کوچک شده است

ادوین بسیبل هولت از رئالیست های نو می گوید که « اینکه واقعیت چیست چندان مورد علاقه من نیست » با این همه می بینیم که برخی نویسندگان همچنان برای پیدا کردن نوعی ثابت در معنی تلاش می کنند‎، در حالیکه دیگران از آن فاصله می گیرند. نمونه های البوت ، جویس و لارنس نشان دهنده ی اختلاف نیت ها در ارایه واقعیت است

برای تعریف از آن سواری می گیرد

یا به آن ماهی، که همه ی جانداران دیگر را می بلعد

و سپس دریایی را که در آن شناور است سر می کنند

اندیشمند تحلیل گر باید به دنبال کردن قدم های آهسته تر حقیقت ، به دون قصد پیشی گرفتن از آن بسنده کنند

در جواب این پرسش بیلاطس که حقیقت چیست؟ فلسفه نه تنها پاسخ های مختلف بلکه انواع مختلف از پاسخ های  را فراهم می آورد که نماینده ی رویکردهای مختلف به مسئله اند ولی نمی توان این پاسخ ها را به دو گروه متضاد و مکمل تقسیم کرد. به دین سان می توان حقیقت را یا علمی دید یا شاعرانه ، که یکی در روند شناخت کشف می شود و دیگری در روند ساخت آفریده می شود اول را اهل فن نظریه هم سازی می خوانند و دومی را نظریه ی همبستگی  نظریه ی هم سازی ( corres  pond ence ) تجربی و شناختی است اعتقاد واقع گرایانه  خام با عامه فهمی به واقعیت دنیای خارج دارد و می پندارد که ما با مشاهده و مقایسه                 می توانیم این دنیا را بشناسیم حقیقتی که مطرح می کنند حقیقتی است که با واقعیت مستند همسازی دارد، نزدیکی دارد، و آنرا با دقت و امانت داری منتقل می کند، حقیقت اثبات گرا ( پوزیتیویست ) یا حقیقت حتمی گرا ( دترمینیست ) یی است که قصدش مستند کردن و تعیین حدود کردن و  تعریف کردن است

در قتل در کلیسا بکت به قاتلانش می گوید: « شما به واقعیت تسلیم می شوید » نظریه ی همسازی خود به خود به واقعیت تسلیم شده و تکلیف می کند که حقیقت با آن سنجیده         می شود، دموکرات است و اعتماد به نفس خود را از طریق اصول اکثریت در توصیف واقعیت می گیرد ، که از آن جهت آنرا عین می خواند، از سوی دیگر در نظریه ی همبستگی فرآیند شناخت شناسانه با ادراک آن شهودی شتاب می گیرد یا کوتاه می شود. حقیقت با زحمت تسنید  و تحلیل به دست نمی آید ، ساخته می شود از یک آلیاژ ، آماده ، و رواج می یابد، مثل سکه ای، با اطمینان ، « اطمینان به حقیقت » بداهت بی نیاز از اثبات می گردد

در مورد اول حقیقت . نسبت به چیزی حقیقی است . در مورد دومی ، حقیقت به گونه ای حقیقی است که خط یا لبه ای را که راست و بی نقص باشد گویند حقیقی است بعضی در برگیرنده ی حقیقت است نه صرفاً نشان دهنده ی آن یا اشاره کننده ما به آن در اولی، واقعیت را حقیقت گویی نگه می دارد، می ایستاند. در دومی ، واقعیت در خود عمل در آن کشف           می شود و به تعبیری آفریده می شود، یک بازداشت است و دیگری رهایی برای روشن شدن تفاوت ، می توان مثال زد که حقیقت این خطاب دان { شاعر انگلیسی } به خورشید است که

اینجا بمان بر ما، ای که تو که هستی همه جا

مرکزت این بستر و مدارت این دیوارها

بستگی به حقیقت علمی کیهان شناسی بطلیموس ندارد

دان اگر دلش می خواست می توانست بنویسید

( خورشید گم شده است و نیز زمین ، با و به عقل هیچ انسانی نمی رسد که کجا بگردد از پی آن )« طلوع خورشید » منشاء یک تصور، یک فرضیه می گردد که خود آن توجیه کننده آن است . برتراند راسل اعتقاد دارد که نظریه ی همسازی یک تصور معنایی از حقیقت است و نظریه همبستگی یک تصور نحوی از حقیقت یک معنی سنجش پذیری را می جوید و به آن ارجاع می دهد و دیگری حقیقت را اظهار می کند که چون سدی در ذهن افراشته می شود و واقعیت در پشت آن انبار می شود

هیچیک از دو نظریه ی درباره ی حقیقت را نمی توان در تضاد کامل یا حتی استقلال کامل نسبت به دیگری پنداشت

در همه ی موارد استفاده از رئالیسم می توان تنش مشابهی میان همسازی  و همبستگی به عنوان ملاک واقعیتی که بازتاب می یابد یا به دست می آید تشخیص داد

نظریه ی همسازی بیانگر چیزی است که می توان آنرا وجدان ادبیات نامید، وجدان که وقتی ادبیات واقعیت خارجی را نادیده می گیرد با حداقل دست کم می گیرد و ارتزاق و موجودیت خود را تنها در گرو تخیل بی قید و بند می گذارد که دکتر جانسون آنرا « ملکه ی ولگرد و هرزه» می نامد اعتراض می کند همین وجدان است که موجب استغفار رهبو در پایان فصل در دوزخ می شود. « باید تخیلم و خاطراتم  را دفن کنم منی که خودم را محبوس و ملک می خواندم و فارغ از اخلاق می پنداشتم ، به زمین باز گردانده می شوم، با تکلیفی که عهده دار شوم، و واقعیت خنثی که در آغوش کشم من از این بابت که از در واقع تغذیه کرده ام پوزش می طلبم. »

همین وجدان در شعر و شاعری و الاس استیونز نیز فعال است و می توان چکیده ی آنرا در مثل از امثال او یافت ؛

« دنیای خیال بالاخره جذابیت خودش را از دست خواهد داد»

با نظریه این رئالیسم است که ادبیات می خواهد خود را تسلیم دنیای واقع بکند و         دروازه هایش را مطیعانه به روی آسواران تعلیم بگشاید، تخیل گیج و منگش را باورزندی حقیقت به حال تعادل در آورد و قالب ها و قراردادها و تلقیات تقدس یافته اش را تسلیم قهر آلایش زدای واقعیت کند. این رئالیسم « شکایت صریح از نقد به طبیعت است» که جانسون در پیشگفتاری بر شکسپیر مطرح می کند، گرچه اکنون شکایت از آن اکاذیب ادبیات است ، نه نقد

این رئالسیم خواهان حذف آن مقوله ی خاص یا قرار داد هنری است که جانسون                  می گوید

« حتی کسانی که در تجربه ی روزمره احساس می کنند کاذب است ، آنرا به عنوان حقیقت می پذیرند» رئالیسم به عنوان وجدان ادبیات اعتراف می کند که مالیاتی ، غرامتی به دنیای واقع بدهکار است که البته مورد قبول اکثریت غریب به اتفاق است . این گونه است که بلیتسکی ، منتقد روسی به دفاع از شعر واقعیت بر می خیزد، شعری که زندگی را از نو خلق  نمی کند، باز آفرینی می کند. و ویلیام دبن هارلز { ادبیت امریکایی } می تازد بر آن « خرافه  احمقانه ی کهن که هنر و ادب جز حدیث زندگی نیست و به محکمی مگر وفا داریشان به آن ، نباید سنجیدشان »

نظریه همبستگی ، از طرف دیگر، آگاهی ادبیات است: خود آگاهی آن ، و حذف آن به جایگاهش در هستی . در اینجا رئالیسم نه با تقلید بلکه با آفرینش به دست می آید. آفرینش که هر چند با مصالح زندگی صورت می پذیرد، آنها را با میانجیگری تخیل از ترادف با واقعیت محض تبرئه می کند. و به زبان عالی تری ترجمه می کند . هنری جیمز این فرآیند را « مراسم اجرای حکم»  می نامد و شرح می دهد که چگونه عنصری که به این ترجمه تن در  نمی دهد از افتخاری که نصیبش شده شرمنده می شود و درباره اش حداکثر می توان گفت از واقعیت جدا شده اما به حقیقت نپیوسته است . جیمز در اینجا واقعیت و حقیقت را نه مترادف بلکه متنافر در نظر می گیرد واقعیت به رغم هنرمند چیزی است که همیشه آفریده می شود و از قبل وجود ندارد. و چیزی نیست که با آن همسازی شود

پس رئالیسم در این تلاش ، این میل ارادی هنر به نزدیک شدن به واقعیت نه یک گرایش بلکه دو گرایش است، که آتش غایی احتمالی آنها نباید ضدیت عمل آنها را با یکدیگر بپوشاند . بنابراین مسئله این نیست که رمانی کاذب است و رمانی دیگر حقیقت دارد روشن است که باید آنرا با قید این نکته مشروط کرد که معیار حقیقت برای رمان نویسان مختلف ممکن است متفاوت باشد

گفتار دوم : رئالیسم با وجدان

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید


:: بازدید از این مطلب : 36
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : شنبه 7 فروردين 1395 | نظرات ()
نوشته شده توسط : علی

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 دانلود مقاله مردم سالاري در فایل ورد (word) دارای 38 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد دانلود مقاله مردم سالاري در فایل ورد (word)   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

بخشی از فهرست مطالب پروژه دانلود مقاله مردم سالاري در فایل ورد (word)

چکیده  
مقدمه  
بخش اول:شیوه های مواجهه مسلمانان با مفاهیم جدید  
1- انکار یا تسلیم محض  
2- ترکیب و التقاط  
3_ نقد منطقی و اصول گرایانه  
بخش دوّم: مطالعه موردی؛ نظریه مردم سالاری  
1ـ  بستر و دلیل پیدایش  
2 ـ  تحولات تاریخی و ماهوی  
3- مردم سالاری در عصر جدید  
بخش سوم: مردم سالاری از نگاه اسلام وقانون اساسی  
نتیجه گیری: مردم سالاری و قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران  
الف ـ پذیرش مردم سالاری به مثابه روش اداره جامعه  
ب- نفی مردم سالاری به مثابه یک جهان بینی  
یادداشت ها:  
منابع:  

بخشی از منابع و مراجع پروژه دانلود مقاله مردم سالاري در فایل ورد (word)

1 ـ قرآن کریم

2 ـ آشوری ، داریوش، دانشنامه سیاسی ، چ 5 ، تهران ، انتشارات مروارید،

3 ـ ارسطو ، علم سیاست ، ترجمه دکتر حمید عنایت ، چ 4 ،‌انتشارات امیر کبیر،

4 ـ اعلامیه اساسی حقوق بشر

5 ـ اعلامیه جهانی حقوق بشر

6 ـ ( امام ) خمینی ، سید روح الله، صحیفه نور ، ج 15 و ج 19

7 ـ سروش ، عبدالکریم ، روزنامه صبح امروز، 12 / 8 /

8 ـ صدر ، سید محمد باقر، الاسلام یقود الی الحیاه ، چ1 ، موسسه الهادی ، 1421 ق

9 ـ عالم ، عبدالرحمن، بنیادهای علم سیاست ، چ 7 ، انتشارات نی،

10 ـ علوی‌تبار، علیرضا، مردم سالاری در‌جوامع در‌حال توسعه، مجله کیان، ش 29، فروردین 1375

11 ـ قاضی ، ابوالفضل ، حقوق اساسی و نهادهای سیاسی ، ج 1، چ 6، انتشارات دانشگاه تهران، 1375

12 ـ قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران

13ـ کاتوزیان ، ناصر ، مبانی حقوق عمومی، چ 1 ، نشر داد گستر ، 1377

14 ـ گنجی ، اکبر ، مانیفست جمهوری خواهی

15 ـ مجتهد شبستری ، محمد، ماهنامه کیان ، ش 45، بهمن 1377

16 ـ مجتهد شبستری ، محمد ، نقدی بر قرائت رسمی از دین ، چ 1، تهران ، طرح نو ، 1379

17 ـ مصباح یزدی ، محمد تقی، نظریه حقوقی اسلام

18 – مصباح یزدی، محمد تقی، نظریه سیاسی اسلام ، ج 1 و ج

19 – مطهری ، مرتضی، پیرامون انقلاب اسلامی ، بی جا ، بی تا، چ 2

 20 ـ مطهری‌، مرتضی، نهضت های اسلامی در صد ساله اخیر، چ 1 ، انتشارات صدرا، بی تا

21 ـ میثاق بین المللی حقوق مدنی و سیاسی

22 ـ هانتینگتون ، ساموئل، موج سوم دموکراسی در پایان سده بیستم ، ترجمه احمد شهسا، چ3 ، تهران ، انتشارات روزنه ،

 چکیده

 “”مردم سالاری”" از مفاهیم بحث برانگیز در حوزه فلسفه سیاست و حقوق است. با توجه به گرایشی که در کشورهای گوناگون به این نظریه وجود دارد، این پرسش مطرح شده است که آیا می توان مردم سالاری را منطبق با فرهنگ و ارزش های هر ملت بومی ساخت یا مردم سالاری نظریه ای یکپارچه است که نفی مطلق یا تسلیم کامل تنها چاره مواجهه با آن است؟

در کشور ما این پرسش تحت عنوان چگونگی جمع بین جمهوریت و اسلامیت آغاز شده و با طرح نظریه “”مردم سالاری دینی”" ادامه یافته است، این در حالی است که در برابر طرفداران، برخی نیز اساسا منکر چنین ماهیتی شده و حتی آن را بدعت آمیز خوانده اند

مقاله حاضر در صدد آن است تا پس از بررسی مبانی ونتایج نظریه مردم سالاری در غرب، اثبات نماید که در حقوق اساسی جمهوری اسلامی ایران، این نظریه به مثابه روش اداره جامعه پذیرفته شده است اما به مثابه یک جهان بینی، نه !

مقدمه

  مردم سالاری نظریه ای است که ، به رغم پیشینه طولانی ، هنوز هم در کانون گفت وگوهای علمی ، به ویژه در حوزه فلسفه سیاست و حقوق قرار دارد.از جمله پرسشهایی که در سالهای اخیر در این زمینه مورد توجه جدی است موضع دین و نظام های سیاسی مبتنی بر آن ، و به طور خاص جمهوری اسلامی ایران ، در برابر این نظریه است

    مسلمانان در مواجهه با این مفهوم و سایر مفاهیم جدید شیوه های متفاوتی داشته اند که در این نوشتار مورد بررسی قرار خواهد گرفت. به عقیده ما ، نه «انکار یا تسلیم محض» و نه « ترکیب و التقاط»  شیوه درستی برای مواجهه با مفاهیمی نیست که در دامن منظومه های فکری بیگانه زاییده شده و تکامل یافته اند. « نقد منطقی» و البته « اصول گرایانه» شیوه مورد قبولی است که تلاش می شود در این مقاله ارایه شود


بخش اول:شیوه های مواجهه مسلمانان با مفاهیم جدید

     پیشرفت دانش بشری زایش اندیشه ها و مفاهیم نوینی را در پی دارد که بر بستر اصول و مبانی فکری خاص خود استوار است .توسعه ارتباطات فرهنگی نیز به تبادل این اندیشه ها و راهیابی مفاهیم جدید به سایر منظومه های فکری و اجتماعی می انجامد . این دو واقعیت می تواند برای رشد و کمال بشری میمون و با برکت باشد؛ مشروط بر آنکه از یکجانبه گرایی و جریان یکسویه اطلاعات خودداری گردد و تهاجم فرهنگی، جایگزین تبادل داده ها نگردد

متأسفانه در دنیای امروز ، افزون بر فرهنگ استکباری که موجب القای متکبرانه و یک طرفه باورها و خواسته های جهان غرب به جهان سوم گشته است، خود باختگی برخی ملت ها و دولت های اسلامی نیز زمینه ساز تجّری بیگانگان و پس رفت و سستی خودی ها شده است ؛ واقعیت تلخ و دردناکی که استاد فرزانه ، شهید آیـت الله مرتضی مطهری از آن به “استسباع”[1] تعبیر کرده اند. شیوه مواجهه،درک و پذیرش مفاهیم و اصطلاحاتی نظیر آزادی، حقوق بشر، مدیریت، مشارکت، جامعه مدنی، خشونت، تساهل و تسامح، تکثرگرایی و عقلانیت مصداق های بارز و قابل مطالعه در این زمینه هستند

1- انکار یا تسلیم محض

   برخی متفکران و نویسندگان به “صراحت” تأکید می کنند که اینگونه مفاهیم ، “مفهوم های فلسفی یکپارچه ای هستند که یا پذیرفته می شوند یا رد می شوند. وابسته کردن این مفهوم ها به پسوندهای معینی چون غربی یا اسلامی تحریف فلسفه سیاسی و اشتباه و خطایی است که زندگی اجتماعی را دچار سردرگمی و گمراهی می کند. مردم ایران بر سر دو راهی هستند. یا باید این مفاهیم را بپذیرند یا آنها را ردّ کنند و به عواقب خطرناک این رد کردن تن دهند. راه سوم وجود ندارد.”(مجتهد شبستری، 1379، ص 78) اینان معتقدند” بخش قابل قبولی از آن موضوعات و مفاهیم جدید وارد قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران شده و در آن قانون تلفیقی صورت گرفته است;فصل حقوق ملت، حق حاکمیت ملت و قوای ناشی از آن ، ماده ها و اصول متعددی هست به منظور تفکیک قوای سه گانه که فلسفه اش کنترل قدرتهای سیاسی با یکدیگر است؛ در قانون اساسی ایران تصریحاتی شده درباره آزادی مطبوعات ، آزادی تحزّب ، آزادی اجتماعات، آزادی بیان و; مهم این است که این قانون اساسی با این مفاهیم و موضوعات، مهر دینی خورده و مورد تأیید علمای دین قرار گرفته است . این نکته به لحاظ معرفت شناسی و از نظر چالش میان مدرنیته و دین مهم است;این تصور که ریشه های این مفاهیم در متون دینی اسلامی وجود دارد نادرست است. ریشه های این مفاهیم در متون دینی اسلامی وجود ندارد زیرا اینها اصولاً مفاهیم و موضوعات جدیدی هستند که در زندگی بشر پدید آمده‌اند” . (مجتهد شبستری، 1379، ص 78)

     نتیجه طبیعی این باور آن است که گفته شود ” در مسائل حکومت و سیاست، فعل و قول معصوم حجت نیست”(مجتهد شبستری، بهمن 77) و بالاتر اینکه مثلاً “در تعارض تکالیف دینی و حقوق بشر، حقوق بشر مقدم است”2  چنین دیدگاهی در میان ما ، نو پیدا نیست.از آن زمان که نخبگان و اعیان با غرب آشنا  شدند،برخی به این نظر متمایل گردیدند و برخی به نظرات دیگر.تقابل این دیدگاهها در حوادث پس از مشروطیت به آسانی قابل درک است

2- ترکیب و التقاط

     نوع دیگر برخورد با مفاهیم مورد بحث، که آثار و خطرات آن کمتر از نوع اول نیست، برخورد التقاطی با  آنهاست.در مقابل گروه نخست،عده ای در تلاش هستند تا به خیال خود ضمن پذیرش قطعی و تام این مفاهیم ، از اصول و ارزشهای مورد احترام خود نیز دست بر ندارند و چاره کار را در این می بینند که به هر بهای ممکن رنگ دین را به آن مفاهیم زده و به خیال خود دین را “عصری” و هماهنگ با مقتضیات زمان سازند

مقصود این گروه از “مردم سالاری دینی” ،نگاه دینی به مردم سالاری نیست تا احیاناً موجب قبول یا ردّ بخش هایی از آن نظریه گردد.مراد این دسته انضمام مردم سالاری به دینداری و برقراری سازش بین آن دو است ؛ به گونه ای که ممکن است در برخی اصول و احکام دینی نیز به سود مردم سالاری به مفهوم رایج آن در غرب تجدید نظر شود تا اسلام توان ماندگاری داشته باشد

چنین برخوردی از آن جهت خطرناک تر است که ناخواسته گوهر دین را به بدعت ها می آلاید  و افزون بر تهی کردن آموزه های دینی از محتوی و روح اصلی خود ,تمیز حقیقت را برای دیگران نیز دشوارتر می سازد. باید توجه داشت که این شیوه , حتی ممکن است از سوی علاقمندان و با انگیزه دلسوزی نیز دنبال شود, امّا این امر نباید مرزبانان حریم دین را از پیامد های ویرانگر آن غافل کند

“گاهی پیروانِ خود مکتب به علت ناآشنایی درست با مکتب مجذوب یک سلسله نظریات و اندیشه ها ی بیگانه می گردند و آگاهانه یا ناآگاهانه آن نظریات را رنگ مکتب میدهند و عرضه  می نمایند;امروز;گروهی را می بینیم که واقعاً وابسته به مکتب های دیگر بالخصوص مکتب های ماتریالیستی هستند و چون می دانند با شعارها ومارکهای ماتریالیستی کمتر می توان جوان ایرانی را شکار کرد,اندیشه های بیگانه را با مارک اسلامی عرضه می دارند; واین خطرناک تر است که افرادی مسلمان ,امّا ناآشنا به معارف اسلامی و شیفته مکتب های بیگانه ,به نام اسلام اخلاق می نویسند و تبلیغ می کنند اما اخلاق بیگانه. فلسفه تاریخ می نویسند همانطور.فلسفه دین ونبوت می نویسند همانطور. اقتصاد می نویسند همانطور . سیاست می نویسند همانطور . جهان بینی می نویسند همانطور.تفسیرقرآن می نویسند همانطور و;”(مطهری، بی‌تا ،ص92) استاد شهید مطهری ,این را یکی از آفات نهضت های اسلامی در صد ساله اخیر دانسته ونقص عمده نواندیشان ومصلحانی مانند اقبال را در این می داند که ” با فرهنگ اسلامی عمیقاً آشنا نیست”( مطهری، بی‌تا، ص55) بر خلاف کسانی نظیر سید جمال که “متوجه خطرهای تجدد گرایی افراطی بود .  او می خواست مسلمانان علوم وصنایع غربی را فرا گیرند امّا با اینکه اصول تفکّر مسلمانان یعنی جهان بینی آنها جهان بینی غربی گردد وجهان را با همان عینک ببینند که غرب می بیند مخالف بود. او مسلمانان را دعوت می کرد که علوم غربی را بگیرند امّا از اینکه به مکتب های غربی بپیوندند آنها را بر حذر می داشت. سید جمال همانگونه که با استعمار سیاسی غرب پیکار می کرد با استعمار فرهنگی نیز در ستیزه بود”(همان،ص20), “نه مجذوب تمدن غرب بود  ونه مرعوب”(همان،ص33) و آرزو می کرد که مسلمانان “تمدن غربی را با روح اسلامی , نه با روح غربی اقتباس نمایند. اسلام حاکم همان اسلام نخستین باشد بدون پیرایه ها و ساز و برگ ها”(همان، ص36)

بر همین اساس است که استاد مطهری می گوید که “من به عنوان یک فرد مسئول به مسئولیت الهی به رهبران عظیم الشان نهضت اسلامی که برای همه شان احترام فراوان قائلم هشدار می دهم و بین خود و خدای متعال اتمام حجت می کنم که نفوذ ونشر اندیشه های بیگانه به نام اندیشه اسلامی وبا مارک اسلامی ,اعم از آنکه از روی سوءنیت ویا عدم سوءنیت صورت گیرد ,خطری است که کیان اسلام را تهدید می کند”(همان،ص92)

3_ نقد منطقی و اصول گرایانه

     از نظر نگارنده هر دو شیوه مواجهه با تمدن و فرهنگ غرب که ذکر شد نمونه بارز همان ” استسباع”وغفلت از این نکته است که نهاد ها  و اصطلاحات نو پیدا ,از جمله در عرصه حقوق و فلسفه سیاست ,بر مبانی و در بسترهای خاص تولید می شوند و از این رو در تحلیل ,نقد وتصمیم گیری عالمانه درباره آنها نباید در خلأ اندیشید .این نکته اصل مهمی است که در تعامل فرهنگ ها ، بطور کلی،صادق است.برای مثال کسانی را در نظر بگیرید که اصولاً مادّی می اندیشند و معتقدند  “هر چه هست همین زندگی (و لذات) دنیوی است و حیاتی پس ازمرگ‌وجودندارد.”3، آیا چنین کسانی می توانند مفاهیمی مانند “حیات طیبه” 4،و”سعادت” 5 را از فرهنگ اسلام،همانگونه که هست، درک کنند؟آیا می توانند این مفاهیم را کاملاً بپذیرند و یا رنگ و پسوند “دهری” به آن بیفزایند؟ مفاهیم متولد در فرهنگ غرب و هر تمدن دیگری نیز چنین هستند. این اصطلاحات  لباس هایی هستند که بر اندام های فکری خاص پوشانده شده اند و پوشاندن  بی چون وچرای آن بر اندام های دیگر نمی تواند نشانه روشنفکری و پویایی باشد . خردمندی اقتضاء می کند که نه خود و نه مردم را بر سر این دو راهی نبینیم که ” یا باید این مفاهیم را بپذیرند یا آنها را رد کنند” و آنها در معرض این تهدید خود ساخته و موهوم قرار دهیم که در صورت عدم پذیرش باید” به عواقب این رد کردن تن دهند” و”راه سوم وجود ندارد. “

     باید تصریح کرد که: راه سوم و عاقلانه آن است که پس از شناسایی و درک عمیق ودرست مفاهیم نو پیدا  در همان بستر و با همان مشخصاتی که با آن زاییده شده اند ,به مبانی و اصول فکری و عقیدتی خود مراجعه کنیم , آنچه را در تعارض با این مبانی و اصول نیست , بپذیریم و به هنگام تعارض نیز بدون تردید و وحشت ,به باورهای درست خود پای بند بمانیم و صد البته این گفته منافاتی با پویایی تفکر دینی و نویابی در اقیانوس بی انتهای معارف الهی نیست و نباید به تجویز تحجر وخشک اندیشی تأویل شود .مشکل آن است که براثر نا آشنایی یا غفلت با آنچه خود داریم، آن را از بیگانه تمنا می کنیم و از کسانی جویای هدایت و خوشبختی می شویم که خود سرگردان وادی جهل و شقاوتند

بخش دوّم: مطالعه موردی؛ نظریه مردم سالاری

   داستان مردم سالاری و دموکراسی نیز در کشور و میان اندیشمندان ما حلقه ای از زنجیره همین ماجرای غم انگیز و طولانی است. در حالی که این مفهوم نیز مانند مفاهیم دیگر در زادگاه خود نیز دارای قرائت و معنای واحدی نیست ، طرفداران و مروّجان قرائت های گوناگون و مخالفان سرسخت قرائت رسمی ، تلاش می کنند تا همگان را ناگزیر از پذیرش و پیروی شیوه خاصی از آن نشان دهند و ثابت کنند که “راه سوم وجود ندارد.”

    این مقاله در صدد آن است که پس از اشاره ای کوتاه به این مفهوم وتلقی فرهنگ غرب از آن ، به تحلیل و ارائه دیدگاه قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران در این زمینه پرداخته و به نقد نظیر  این ادعا بنشیند که ورود این مفاهیم به قانون اساسی  “چالش میان مدرنیته و دین ” است و چون “ریشه های این مفاهیم در متون دینی اسلامی وجود ندارد” باید در این چالش، مدرنیته را پیروز و مقدم دانست

1ـ  بستر و دلیل پیدایش

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید


:: بازدید از این مطلب : 42
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : شنبه 7 فروردين 1395 | نظرات ()
نوشته شده توسط : علی

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 دانلود مقاله جرايم در فایل ورد (word) دارای 18 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد دانلود مقاله جرايم در فایل ورد (word)   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

بخشی از فهرست مطالب پروژه دانلود مقاله جرايم در فایل ورد (word)

چکیده    
مقدمه    
مباشرت یا تسبیب    
سبب    
موضع حقوق در کشورهای غربی    
موضع حقوق ایران    
منابع    

بخشی از منابع و مراجع پروژه دانلود مقاله جرايم در فایل ورد (word)

جرایم علیه اشخاص ، دکتر حسین میرمحمدصادقی

جرایم علیه اشخاص، دکتر آقایی نیا

منابع مرجع سنجش

یکی از پیچیده ترین مسائل حقوقی و کیفری به ویژه مبحث قتل، اثبات رابطه ی علیت است که مراد از این رابطه پیوستگی و همراهی میان رفتار مرتکب و مرگ قربانی است؛ به گونه ای که این رفتار آن نتیجه را به وجود آورده باشد یکی از مباحث مطروحه در این خصوص، موضوع سبب اقوی از مباشر است. مطابق منابع فقهی و به تبع آن قانون مجازات اسلامی، در اجتماع سبب و مباشر، مباشر ضامن است. مگر آنکه سبب اقوی از مباشر باشد. در این نوشتار به مطالعه مفاهیم سبب، مباشر، سبب اقوی از مباشر می پردازیم

واژگان کلیدی: سبب، مباشر، سبب اقوی ازمباشر، قتل

مقدمه

در بحث مسئولیت مدنی در جبران خسارات و الزاما خارج از قرارداد در قلمروی دفاع مشروع بیشتربه جبران خسارت هایی پرداخته شده که به طرف مقابل وارد می وشد و به طور معمول و منطقی هم همینگونه است ولی گاه ممکن است انسان در حین دفاع از خود در مقابل دیگری مجبور شود به خودش خسارت وارد نماید مثلاً خودش را ازجایی پرت کند که در این صورت چه کسی مسئول خواهد بود؟

در این تحقیق سعی شده به این گونه خسارات و طرف جبران آنها از2 بعد فقهی و حقوقی پرداخته شود

مباشرت یا تسبیب

گاه مرتکب مستقیماً موجب بروز جنایتی می شود به گونه ای که عرف بدون هیچ گونه شک وتردید نتیجه را منتسب به وی می داند. این را مباشرت در جنایت می نامند که موجب قانون 317 قانون مجازات اسلامی منظور از آن «آن است که جنایت مستقیماً توسط خود جانی واقع شده باشد» از سوی دیگر گاه مرتکب بدون آن که مستقیما مرتکب جنایت شود سبب بروز آن را مع الواسطه فراهم می آورد. حالت اول شامل مواردی است مثل تیراندازی، سنگ زدن، فشردن گلو، قطع اعضا و جوارح، پرتاب کردن از بلندی یا درون آب، ریختن مایع مسموم درحلق قربانی، انداختن آتش به لباس قربانی، حبس کردن قربانی و منع وی از غذا و آب و نظایر آنها که موجب مرگ یا ورود صدمه جسمانی به قربانی شود. از سوی دیگر مواردی مثل چاه کندن یا ریختن مواد لغزنده یاسنگ گذاشتن در محل عبوی دیگری، مسموم کردن غذا یا نوشیدنی که قربانی مصرف می کند، کرایه دادن خودروی دارای نقص فنی یا سوارکردن مسافر داخل خودرویی که به دلیل نقص فنی یا زیاد بودن تعداد مسافران بین راه بازشده و مسافر به بیرون پرتاب شده، در اختیار قرار دادن کشتی ناسالم که موجب غرق شدن و مرگ مسافران شود، گذاشتن چمدان و اثاثیه از سوی راننده یا یکی از مسافران به شکل نامناسبی در بالای سرمسافر دیگر به طوری که بر اثرحرکت عادی وسیله نقلیه چمدان بر روی سر وی بیفتد، گذاشتن چیزی بر روی دیوار در هوای طوفانی که باعث افتادن آن بر روی سر رهگذران شود، بر انگیختن حیوان درنده به سوی دیگری یا انداختن او به دریا برای آن که طعمه حیوانات دریایی شود و نظایر آن در صورتی که موجب بروز جراحت یا مرگ قربانی شود تسبیب در جنایت نامیده می شود که درماده 318 قانون مجازات اسلامی به شکل زیر تعریف شده است:تسبیب درجنایت آن است که انسان سبب تلف شدن یا جنایت علیه دیگری را فراهم کند و خود مستقیماً مرتکب جنایت نشود، به طوری که اگر نبود جنایت حاصل نمی شد مانند آن که چاهی بکند و کسی در آن بیفتد و آسیب ببیند»


برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید


:: بازدید از این مطلب : 35
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : شنبه 7 فروردين 1395 | نظرات ()
نوشته شده توسط : علی

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 دانلود مقاله تقصير در مسئوليت مدني در فایل ورد (word) دارای 22 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد دانلود مقاله تقصير در مسئوليت مدني در فایل ورد (word)   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

بخشی از فهرست مطالب پروژه دانلود مقاله تقصير در مسئوليت مدني در فایل ورد (word)

چکیده    
مقدمه    
رابطه سببیت    
اثبات رابطه سببیت    
استثنائات رابطه سببیت    
غصب    
شبه غصب    
تعیین سبب مسئول در اسباب مجمل    
بررسی مسئله در فقه و حقوق اسلامی    
بحث و بررسی    
تعیین سبب مسئول با استفاده از قاعده قرعه    
انجام قرعه در اسباب مجمل    
جبران خسارت زیان‌دیده از بیت‌المال    
جبران خسارت به وسیله شرکت‌های بیمه    
بررسی سبب متعارف و اصلی در فقه اسلامی    
بررسی نظریه سبب متعارف در حقوق موضوعه    
نظریه سببب متعارف    
معیار توزیع مسئولیت    
تقسیم مسئولیت به نسبت درجه تقصیر    
تقسیم مسئولیت به تساوی    
سازگاری موضوع با عدالت    
بررسی نظریه تساوی اسباب در جبران خسارت    
بررسی قوانین    
نتیجه‌گیری    
منابع    

بخشی از منابع و مراجع پروژه دانلود مقاله تقصير در مسئوليت مدني در فایل ورد (word)

ال‌کاشف الغطاء، محمدحسین، تحریر المجله، بی‌چا، مکتبه النجاح فیروز آبادی، 1361

امام خمینی(ره)، تحریر الوسیله، قم، مؤسسه نشر اسلامی جامعه مدرسین 1404ق

بازگیر، یدالله، قانون مجازات اسلامی در آئینه آراء دیوان عالی کشور، تهران، ققنوس، تهران، 1376

جعفری لنگرودی، محمدجعفر، دانشنامه حقوقی، تهران، امیر کبیر، 1358

جنیدی، لعیا، «تقصیر زیان دیده»، دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران، ش46، زمستان 1378

حسینی شیرازی، سیدمحمد، الفقه، چ هفتم، قم، دارالعلم، 1407ق

حسینی‌نژاد، حسینعلی، مسئولیت مدنی، تهران، مجد، 1377

ذهنی تهرانی، سیدجواد، المباحث الفقهیه، قم، وجدانی، 1366

رشتی، میرزاحبیب‌الله، رساله‌فی‌الغصب، بی‌جا، بی‌نا، چاپ سنگی، 1312ق

شکاری، روشنعلی، «بحثی پیرامون ماده 315 ق.م.ا.مصوب 1370»، دانشکده حقوق و علوم سیاسی، ش33، 1373

طوسی، ابوجعفرمحمد بن الحسن، تهذیب الاحکام، چاپ چهاردهم، تهران، اسلامیه، 1365

چکیده

از جمله پرسش‌های اساسی در موضوع مسئولیت مدنی، میزان انطباق آن با عدالت اجتماعی است. تلاش همه قانون‌گذاران در طول تاریخ این بوده که براساس عدالت قوانین و مقرّرات را وضع کنند. اما آنچه برای تحقق این مسئله در این راستا مشکل‌زا بوده، فقدان معیاری بدین منظور است. این پرسش مطرح است که با چه ضابطه‌ای می‌توان عدالت اجتماعی را در قوانین ناظر به مسئولیت مدنی جاری کرد؟ آیا با تکیه بر عنصر تقصیر یا خطر و یا تضمین حق می‌توان به عدالت اجتماعی رسید؟ آیا می‌توان گفت مطلوب‌ترین راه‌حل برای تحقق عدالت اجتماعی تکیه بر تقصیر است یا باید به سراغ عوامل دیگری همچون خطر رفت؟

این نوشتار بر آن است تا سهم عنصر تقصیر را در تحقق عدالت اجتماعی در حوزه مسئولیت مدنی نمایان سازد

کلید واژه‌ها:تقصیر، مسئولیت مدنی، سبب، خسارت، ضمان، زیان‌دیده


مقدمه

پیشرفت فناوری و به تبع آن افزایش خسارت ناشی از زندگی جدید موجب افزایش اهمیت موضوع مسئولیت مدنی در میان موضوع‌های حقوقی شده که در نتیجه، منجر به پیدایش نظریه‌های مختلفی در این حوزه شده است. از جمله مهم‌ترین این نظریه‌ها، نظریه تقصیر به منظور جبران خسارت است

نظریه خطر بر آن است که برای تحقق مسئولیت در یک مصداق خاص، کافی است که بین یک فعل خاص و ضرر رابطه برقرار شود، بدون آنکه به احراز تقصیر نیازی باشد. نظریه‌های دیگری وجود دارد که برای مثال می‌توان از نظریه تضمین حق نام برد

اکنون این پرسش مطرح است که کدام نظریه می‌تواند مبنای تحقق مسئولیت مدنی به منظور ایجاد عدالت اجتماعی باشد. در ابتدا می‌توان گفت نظریه تقصیر و ایجاد خطر را نمی‌توان مبنای منحصر مسئولیت مدنی شمرد؛ زیرا گاهی عدالت ایجاب می‌کند که کسی متحمل ضرر شود که مقصر نبوده است. چنان‌که در روابط بین کارگر و کارفرما هیچ‌کس نمی‌تواند منکر این حقیقت شود که کارفرما برای تحمل زیان‌های ناشی از کار، مناسب‌تر از کارگر است

عدالت، راهنمای تعیین مسیر تحقق هدف است. در نتیجه، برای تشخیص تقصیر و تعیین قلمرو آن بسیار مهم است. نیازهای اقتصادی و دگرگونی بافت اجتماعی موجب شده است برخی حقوق‌دانان این ادعا را مطرح کنند که مفهوم خطا و صواب چهره‌ای نسبی و قابل انعطاف پیدا کرده است؛ زیرا تمیز خطا و صواب یکی از پیچیده‌ترین و دشوارترین مسائلی است که تاکنون انسان با آن روبه‌رو بوده است.2 وجود چنین پیچیدگی‌ای مانع از اطلاق این مفاهیم است؛ به ویژه در مسئولیت مدنی که این مشکل نمایان‌تر است؛ زیرا مسئولیت مدنی اصولاً ناشی از بی‌مبالاتی اشخاص است و برای تحقق آن در همه، حال وجود سه عنصر ضرر، فعل زیانبار و رابطه سببیت ضرورت دارد. در این میان، رکن سوم، یعنی رابطه سببیت بین فعل زیانبار و ضرر اهمیت خاصی دارد؛ چون رابطه مزبور از پیچیدگی و ابهامات زیادی برخوردار است که محاکم را در برخورد با دعاوی مسئولیت مدنی دچار مشکل می‌کند. برای تحقق این رابطه، تلاش برای شناسایی عامل تقصیر مهم‌ترین راهکار محسوب می‌شود. افزون بر این، تقصیر یک عنصر معنوی است و شناسایی آن به راحتی امکان‌پذیر نیست و در نتیجه تحقق عدالت اجتماعی با مشکل مواجه خواهد شد. از این‌رو، پرداختن به این رکن و تبیین ابهامات آن و سعی در ارائه راه‌کارهای عملی برای تحقق عدالت اهمیت بسزایی دارد. اگر اسباب متعددی در ایجاد زیان دخالت داشته باشند، تعیین سبب مسئول از میان اسباب مذکور و چگونگی تقسیم مسئولیت بین آنها بسیار دشوار و پیچیده می‌شود. فقیهان، حقوق‌دانان، قوانین موضوعه و رویه قضایی نیز در برخورد با این موارد راه‌حل‌های گوناگونی ارائه کرده‌اند وجود راه‌حل‌های مختلف به جای اینکه به حل مشکل در محاکم کمک کند، خود مشکل مضاعفی شده است؛ به‌گونه‌ای که دادگاه‌ها در انتخاب معیار و ضابطه برای تحقق عدالت قضایی دچار مشکل می‌شوند. این مقاله به دنبال آن است که از بین موارد مختلف در حوزه مسئولیت مدنی، تنها به این پرسش جواب دهد که هرگاه علم اجمالی به ایجاد زیان به وسیله یکی از چند سبب محصور وجود داشته باشد ـ بدون اینکه سبب مزبور تفصیلاً معلوم و معین باشد ـ کدام یک از اسباب را بر مبنای تقصیر باید مسئول جبران خسارت زیان‌دیده به منظور تحقق عدالت اجتماعی شناخت؟

رابطه سببیت

جز در موارد استثنایی غصب و شبه‌غصب، که برای مسئولیت مدنی نیازی به احراز رابطه سببیت بین فعل زیانبار و ضرر ایجاد‌شده وجود ندارد، در موارد دیگر برای مطالبه جبران خسارت باید وجود این رابطه ثابت شود. منظور از رابطه سببیت در مسئولیت مدنی بیان رابطه‌ای است که بین فعل، عامل زیان و زیان برقرار است؛ به شکلی که اگر آن عمل نبود، زیان نیز اتفاق نمی‌افتاد. در مواردی که عوامل متعددی در ورود زیان دخالت داشته‌اند، باید عوامل اصلی را شناخت و همان را به عنوان سبب یا علّت معرفی کرد و همیشه نمی‌توان عنصر تقصیر را عامل زیان و مسئول دانست؛ زیرا در جایی که مسئولیت بر تقصیر مبتنی نیست، فقط باید رابطه سببیت بین فعل خوانده و ورود ضرر ثابت شود؛ ولی اگر عنصر تقصیر را دخالت دهیم، باید هم تقصیر و هم رابطه سببیت بین فعل خوانده و ورود ضرر اثبات شود

در بسیاری از موارد، وجود تقصیر نیز مشکلی را حل نمی‌کند. برای نمونه، اگر کسی درب منزل یا اتومبیل خود را قفل نکند و دزدی چیزی را از خانه یا اتومبیل او برباید، بی‌احتیاطی یا تقصیر مالک که درب خانه یا اتومبیل را قفل نکرده است، نمی‌تواند مانع مسئولیت دزد شود

البته باید گفت هدف اصلی در مسئولیت‌های مدنی، جبران زیان است، نه مجازات شخص مقصر. بنابراین، اگر تقصیر شخصی اثبات شود، اما زیانی از طرف مقصر به دیگران وارد نیاید، هیچ‌گونه مسئولیتی متوجه او نمی‌شود. اگرچه از نظر اخلاقی مورد نکوهش و ملامت قرار می‌گیرد، در مسئولیت کیفری نفس تقصیر مورد مجازات قرار می‌گیرد و چه‌بسا در بسیاری از موارد، تخلف شخص نتیجه زیانباری برای دیگران نداشته باشد؛ اما صرف ارتکاب تقصیر، مسئولیتی را که قانون‌گذار پیش‌بینی کرده است، به دنبال خواهد داشت

اثبات رابطه سببیت

اصل سببیت باید به اثبات برسد؛ یعنی هرگاه در سبب‌بودن فعل شخصی تردید باشد، اصل عدم آن است. بنابراین، به یاری اصل عدم می‌توان مسئولیت را منتفی دانست، هرچند فرد مرتکب تقصیر شده باشد و به خواهان نیز خسارت وارد شده باشد؛ نه صرف تقصیر برای مقصر ایجاد مسئولیت مدنی می‌کند و نه مطلق ضرر بدون اثبات عامل آن برای زیان‌دیده حق مطالبه ایجاد می‌کند. برای مثال، چنانچه سنگی در معبر عام پرتاب، و به دنبال آن شیشه‌ای شکسته شده باشد، تا زمانی که برای قاضی محرز نشود که شکستن شیشه ناشی از اصابت سنگ پرتاب‌شده است، نمی‌تواند به جبران خسارت حکم دهد. احراز این رابطه در جایی که مسئولیت مدنی مبتنی بر تقصیر است، بسیار آسان‌تر از مواردی است که مسئولیت بدون تقصیر پذیرفته شده است؛ زیرا در فرص نخست، دادرس در بین عوامل متعدد فقط به عوامل مقصر توجه داشته و به دنبال احراز این رابطه بین عوامل مقصر و زیان وارده است؛ در حالی که در جاهایی که مسئولیت مبتنی بر تقصیر نیست، باید از بین عوامل متعدد و متکثر به دنبال سبب یا اسباب اصلی مؤثر در وقوع ضرر باشد؛ ولی دشواری اصلی در احراز رابطه سببیت جایی است که علم اجمالی به ایجاد ضرر توسط یکی از چند سبب داریم؛ بدون اینکه بتوان آن سبب را از بین اسباب مزبور دقیقاً مشخص کرد

در موارد مسئولیت ناشی از فعل شخص، باید رابطه سببیت بین فعل خود شخص (خوانده) و ضرر ایجاد‌شده احراز شود؛ در حالی که در موارد مسئولیت ناشی از فعل غیر، این رابطه باید بین تقصیر شخص ثالثی که مسئولیت اعمال او بر عهده خوانده است و زیان وارده اثبات شود؛ چنانچه کسی که به ظرفیت کارفرمایی برای مطالبه خسارت‌های ناشی از اعمال زیانبار کارگران تحت امر او اقدام می‌کند، به اثبات رابطه سببیت بین تقصیر خوانده و زیان وارده به خود نیازی ندارد؛ زیرا در اینجا تقصیر کارفرما مفروض است، بلکه باید این امر را ثابت کند که زیان وارده به او، تقصیر کارگر تحت امر خوانده است


برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید


:: بازدید از این مطلب : 35
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : شنبه 7 فروردين 1395 | نظرات ()
نوشته شده توسط : علی

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 دانلود مقاله خوانين يزد از نظر اجتماعي در فایل ورد (word) دارای 15 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد دانلود مقاله خوانين يزد از نظر اجتماعي در فایل ورد (word)   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

بخشی از فهرست مطالب پروژه دانلود مقاله خوانين يزد از نظر اجتماعي در فایل ورد (word)

مقدمه    
ساخته‏های محمدتقی خان‏    
موقوفات محمدتقی خان‏    
ساخته‏های بعد از محمدتقی خان‏    
موقوفات نسل دوم محمدتقی خان‏    
نتیجه‏    
پی نوشت     

پی نوشت

1- نایینی طرب، محمدجعفر بن محمدحسین، جامع جعفری، به کوشش ایرج افشار، تهران، انجمن آثار ملی، 1353

2- طراز، عبدالوهاب، کتابچه‏ی موقوفات یزد، به کوشش ایرج افشار، فرهنگ ایران زمین، 1341، صص 123-1

3- افشار، ایرج، یادگارهای یزد، ج 3، تهران، 1350 – 1348

4- Bonine, M. E., Yazd and its Hinderland, Marburg/Lahn, 1980, do. “Islam and Commerce”, Erdkunde, 41 (1987), pp. 182-

5- درباره‏ی تاریخ سیاسی یزد در آن دوره رک: کوندو، نوبوآکی، «محمدتقی خان و خاندان او»، شیکاگو زاشی 1993 (102 م) (متن ژاپنی)

6- Malcolm., J, “The Melville Papers” in C. Issawi ed. The Economic History of Iran, Chicago/ London, 1971, p.262; Fraser, J.B., Narrative of a Journey into Khorasan, London, 1825, appendix

7- براساس جامع جعفری این میدان از ساخته‏های محمدتقی خان است و پیش از احداث میدان جدید به میدان خواجه مشهور بوده است. رک: یادگارهای یزد، ج 2، ص 702-701

8- جامع جعفری، ص383 این مدرسه در سال 20،1341 نفر طلبه داشته است. رک:”وقف نامه مدرسه شاهزاده” در یادگارهای یزد،ج2، ص 580

9- جامع جعفری، صص 382-381

10- جامع جعفری، ص 340، آبوت کنسول انگلستان نیز گزارش داده است که جمعیت اطراف حصاره انبوه‏تر از درون شهر است. A. Amamat ed. Cities & Trade, London, 1983, p. 133 درباره رکود بازار از درون شهر رک: «کتابچه‏ی موقوفات یزد»، ص 19

11- درباره‏ی قنات یزد رک: Bonine, M. E., “From Qanat to Kort” Iran 20 (1980) pp. 139-145. A.K.S Lambton ” The Qanat of Yazd”, Journal of Royal Asiatic Society (3rd series) 2 (1992) pp. 21-

12- جامع جعفری، ص 343

13- جامع جعفری، ص 352؛ یادگارهای یزد، ج 2، ص 739 در این کتاب ساخت قنات مهدی‏آباد نیز به محمدتقی خان نسبت داده شده است ولی در وقف‏نامه، ذکر شده که او این قنات را خریده و تعمیر کرده است

14- آیتی، عبدالحسین، تاریخ یزد، 1317

15- جامع جعفری، صص 358-353؛ یادگارهای یزد، ج 2، صص 743-740

16- جامع جعفری، صص 369-368

17- همان، صص 379 -370

18- همان، صص 380-379

19- همان، صص 369-368

20- یادگارهای یزد، ج 2، صص 386-374

21- به همه‏ی قریه‏ها و قنات‏ها غیر از تهره در مجموعه‏ی وقف‏نامه‏های جامع‏الخیرات که در قرن هشتم تدوین شده اشاره شده است. رک: یادگارهای یزد، ج 2، صص 493، 490، 437، 404، 400، و 528 قریه‏ی تهره در سال 1068 ساخته شده است. مستوفی بافقی، محمد مفید، جامع مفیدی، به کوشش ایرج افشار، تهران 1340، ج 3، ص 697

22- یادگارهای یزد، صص 746-734؛ جامع جعفری، صص 362-345

23- A. Amanat ed. op. cit. pp. 140-

24- فرهنگ جغرافیای ایران، ج 8 و 10، تهران، 1332

25- جامع جعفری، صص 495-493

26- همان، صص 793-792

27- اما در کتابچه درآمد چند موقوفه نوشته نشده است

28- غفاری کاشانی، ابوالحسن، گلشن مراد، به اهتمام غلامرضا طباطبایی مجد، تهران، 1369، ص 736

29- موسوی نامی، میرزا محمدصادق، تاریخ گیتی‏گشا، با مقدمه‏ی سعید نفیسی، تهران، 1363، صص 78-75

30- جامع جعفری، صص 513-494 و 705

مقدمه

ایران در قرن دوازدهم هجری روزگاری آشفته و بدون نظم داشت. سلسله‏ی صفویه برافتاده بود و سلسله‏های افشاریه و زندیه نتوانسته بودند برای مدتی نسبتا طولانی بر همه‏ی ایران حکمرانی کنند. در این هرج و مرج، در هر منطقه‏ی این کشور، قدرتی محلی به وجود آمده بود. خوانین یزد که جدشان محمدتقی خان یزدی یا بافقی است یکی از این قدرت‏های منطقه‏ای بودند که از سال 1161 تا 1246 ه ق در منطقه‏ی یزد حکومت داشتند

تاکنون درباره‏ی این قدرت‏های محلی تحقیقی جدی انجام نگرفته است. اگرچه شاید نقص منابع، مشکل اساسی بررسی پیشنه‏ی اجتماعی و اقتصادی آنها بوده است. در این تحقیق براساس تاریخ خوانین یزد – جامع جعفری (1)، وقف‏نامه‏ها و کتابچه‏ی موقوفات یزد که در سال 1258 ه ق به دستور حاجی میرزا آقاسی تدوین شده است (2)، فعالیت آنها را در زمینه‏ی کارهای عمرانی و اوقاف بررسی کرده و سعی داریم پیشینه‏ی اجتماعی و اقتصادی آنان را آشکار سازیم

درباره‏ی خوانین یزد آقای ایرج افشار در کتاب یادگارهای یزد (3) نکاتی را یادآور شده و آقای دکتر بوناین هم در آثارش (4) به نکاتی چند اشاره کرده است؛ ولی هنوز در این مورد تحلیل همه‏جانبه‏ای صورت نگرفته است

ساخته‏های محمدتقی خان‏

در سال 1161 ه ق محمدتقی خان بر حاکم گماشته‏ی عادل‏شاه افشار بر شهر یزد چیره شد، و بیش از پنجاه سال بر این شهر حکومت کرد (5) مسافران اروپایی که در اوایل قرن سیزدهم هجری از یزد گذشته‏اند، همه به رونق و آبادی شهر یزد اشاره کرده‏اند(6) شاید علت رونق شهر این بود که در کشمکش‏های آن دوره، محمدتقی خان موفق شد با دفاع مناسب یا باج دادن، یزد را از حملات بیگانگان حفظ کند

ساخته‏های محمدتقی خان را برحسب مکانشان می‏توان به سه گروه تقسیم کرد

گروه اول: ساخته‏های محله‏ی بازار یزد، بیرون حصار شهر نزدیک به دروازه‏ی مهریجرد؛ همه‏ی این ساخته‏ها در مرکز بازار قرار داشت. میدان خان که او آن را تعمیر کرد، مهمترین میدان در بازار یزد بود (7)؛ مدرسه‏ی خان بزرگترین مدرسه‏ی دو طبقه بود و 28 حجره داشت (8)؛ در قیصریه 28 دکان بزازی وجود داشت و در جنب آن سرایی

موسوم به خان گلشن و یک ضرابخانه توسط او ساخته شد.(9)

در پاسخ به این پرسش که چرا بناهای محمدتقی خان در بیرون شهر بودند نه در درون شهر، می‏توان گفت چون در دوره‏ی محمدتقی خان، جمعیت محلات بیرون شهر از جمعیت درون شهر بیشتر شد و مرکز بازرگانی هم از مرکز شهر به بازار بیرون شهر انتقال یافت (10)، احتمالا محمدتقی خان این رشد شهر یزد را در نظر گرفته بوده است

گروه دوم: قنات‏ها و باغ‏هایی است که در اطراف شهر قرار دارند. بدیهی است به علت هوای خشک یزد، بیشتر زمین‏های این منطقه می‏بایست با قنات آبیاری می‏شد.(11)

مهمترین قنات ساخته‏ی محمدتقی خان)، قنات دولت‏آباد بود. منبع و مظهر این قنات در بلوک مهریجرد قرار داشت و آب آن از مظهر با جوی سرپوشیده‏ی 54 کیلومتری به شهر یزد می‏رسید(12) او قنات دیگری – موسوم به تقی‏آباد – نیز در همان بلوک احداث کرد و سه قنات دیگر را خرید و تعمیر و تخلیه کرد. (13) این پنج قنات را هم «قنات دولت‏آباد» می‏گفتند و تا حدود 70 سال پیش، از مهمترین قنات‏های یزد شمرده می‏شدند.(14)


برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید


:: بازدید از این مطلب : 39
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : شنبه 7 فروردين 1395 | نظرات ()